«شکاف» ساخته ی کیارش اسدی زاده و به تهیه کنندگی منیژه حکمت، داستان فیلم در مورد اختلافات میان دو زوج است که پیرامون فرزند آوری و مسئولیت پذیری شکل می گیرد؛ فیلم آشکارا اجتماعی است و غیر از مقدمه و موخره ای که دارد سراسر پر تنش و عصبی است. ازبازیگران فیلم می توان به بابک حمیدیان، پارسا پیروزفر، سحر دولتشاهی و هانیه توسلی اشاره داشت. مهم ترین ضعف اثر را شاید پرداخت نامناسب آدم های دستان و روابط بدون قوام آن ها دانست، فیلم می خواهد شبیه آثار فرهادی باشد اما لنگ می زند و از آن گونه ی فیلم ها فقط تنش و عصبیت اش را دارد، «شکاف» به مساله مسئولیت پذیری می پردازد در فرمی کاملا معمولی.
تماشاخانه: «او شمال من، جنوب من، شرق و غرب من بود» به نویسندگی سجاد افشاریان و کارگردانی محمد ولیزادگان در تئاتر باران و با هنرنمایی: عامر مسافر، مهدی حسینی نیا، بیتا معیریان و ...از ششم دی ماه به روی صحنه آمده است. تم عاشقانه ی داستان و زبان تقریبا سینمایی کار و پرهیز عوامل از اعوعاج های روشنفکری باعث شده کار با تماشاچی به خوبی ارتباط بگیرد.
برشی از نمایش:«میراث: شما که میدونی ولی میگم ... شمس الدین واسه من حکم تارانتینو رو داره، از ویدئو کلوپ شروع میکنه پال فیکشن میسازه ، ایرونیش رو میگم،حکم امیر نادری و داره،از دزدکی فیلم دیدنُ پاپتی گشتنُ با یِ دوربین عکاسی کردن شروع میکنه، دونده، سازدهنی، تنگسیر میسازه»
کنسرت: غیر از اجرایی که امروز محسن یگانه در سالن میلاد دارد و بعید است بلیطی برای فروش مانده باشد، از اجراهای قابل ذکر می توان به اجرای چهارشنبه شب سینا حجازی در سالن میلاد اشاره داشت که مخاطبان خاص خودش را دارد با غلبه ی ترانه و متن بر ملودی و مضامینی که کمتر کار شده است.
کیوسک: «اندیشه پویا» در این شماره یک پرونده خواندنی در مورد احمد فردید و سیر تحول فکری او در گذر سالها دارد؛ چرخش ها و تحرکات یکی از مرموز ترین افراد تاریخ معاصر، «لیبرال صبور» نام پرونده ای است که در مورد محمدعلی فروغی تدارک دیده شده است، خواندنی ترین بخش «اندیشه پویا» در این شماره همین صفحات مختص به فروغی است؛ مطالبی که شاید برای اولین بار منتشر شده است، مصاحبه با عباس کیارستمی که به «شب» در شعر ایرانی پرداخته است و البته پرداخت به بنی صدر در چند صفحه و مطالبی که به معرفی کتاب و فیلم می پردازد، مانند همیشه اندیشه پویا را در سطحی مطلوب از یک مجله ایرانی قرار می دهد.
آلبوم: «شب بارونی» با صدای رضا صادقی در هشت قطعه که به شکل اینترنتی عرضه شده؛ ماه و موهات، خدا شاهده، شب بارونی، جدی نمیگیرم، وقت کم بود، پنجشنبه ها، مثل یلدای قبل و.. آلبومی که در بلک شاپ عرضه شده و آن گونه که خود صادقی گفته فضای کار پر از عاشقانه هایی مناسب فصول سرد است و لحظات بکری را برای شنوندگان ایجاد می کند. از ترانه سرایان کار می توان به مریم اسدی و بابک صحرایی اشاره داشت، آهنگسازی هم توسط :نیکان، رضا صادقی، سعید هاشمی و..انجام شده است.
نمایش خانگی: «گس» داستان زندگی سهیلا و جلال است که به دلیل بی بندو باری جلال در آستانه فروپاشی است، خب مشخص است که تم مرکزی داستان پیرامون خیانت و روابط ناپایدار است؛ شخصیت پردازی های مناسب و ملموس واقعی کاراکترهایی خلق کرده که قابل باورند و اثر تا حد زیادی در مقوله هایی نظیر: طراحی صحنه و نورپردازی استاندارد است، اما کمبود داستان و ریتم کند آن کمی مخاطب را پس می زند و اگر بازی های خوب نبود، فیلم شاید حتی در دسته ی معمولی ها هم قرار نمی گرفت، خصوصا اینکه در بعضی از سکانس ها آشکارا فمینیست است. اما خب همین که روایت سر راست است و پیچیدگی های زائد ندارد فیلم را قابل تماشا می کند در «گس» بازیگرانی نظیر : پانته آ پناهی ها، صابر ابر و شبنم مقدمی بازی می کنند.
گالری: شیوا یغمائی در گالری مهروا نمایشگاهی را با عنوان «کوپن» عرضه کرده است. شیوا یغمایی در تجربهی تازهاش با عنوان "کوپُن" تصویرگر محصولات مصرفیست، در قالب رسانهی تردشدهی نقاشی که بیش از بُعد ذاتیِ اثر و نمودِ آن، باید به ارجاعات و حواشی آن توجه شود.تاکید بر جهانِ اشیاء، بدعتی بود که با پاپآرت آغاز شد، آنزمان که هنر به مخالفتِ خودش و به طرفداری زندگی اشتغال یافت .آثار این مجموعه تداعیکنندهی خاطراتِ جمعیِ دوران جنگ و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی مرتبط با آن زمانه است.
نمایشگاهی که در مدیای نقاشی است و با توجه ماهیت نوستالژیکی که دارد مطمئنا جذاب خواهد بود.
کتاب: «مرگ» نوشته تاد می و ترجمه رضا علیزاده، نگاهی فلسفی و با زبان ساده به مرگ دارد. کتابی در دویست صفحه که خواندنش دشوار نیست و دریچه های تازه ای پیرامون مفاهیم مرگ و زندگی به روی ذهن می گشاید، نامیرایی، عدم قطعیت، رابطه خواب و مرگ ، پوچی و معنا و ...
«مهم ترین امر مسلم درباره مرگ این است که این مرگ برای هر یک از ما مرگ خود من است، می شنویم که دیگران می میرند، به مراسم تشییع جنازه میرویم، حتی مردن آدم ها را به چشممان می بینیم. این ها همه مسائلی مهم و جدی هستند، اما بی نظیر بودن آن هم ارز بی نظیر بودن آن هم ارز بی نظیر بودن مرگ خود فرد نیست»