ثمره فعالیت این کارگروه با عنوان «ساماندهی مد و لباس» به بیانی ساده قرار است به اینجا ختم شود که مردم با فارسی نوشتن روی لباس هایشان یا خوردن مارک فارسی روی آنها مشکلی نداشته باشند و به دنبال خرید برندهای خارجی نروند. یکی از برنامههای کارگروه طراحی مد و لباس در وزارت ارشاد اجرای جشنوارهای است که قرار است اسفندماه پنجمین دوره آن با مشارکت اتاق اصناف ایران برگزار شود. حمید قبادی رئیس تازه منصوب شده جشنواره «مد و لباس» که از سوی وزارت ارشاد دبیری کارگروه یاد شده را نیز به عهده دارد یکی از مأموریتهای این جشنواره و کارگروه را برای سال 95 فرهنگسازی مصرف کالای ایرانی با همکاری رسانهها و اهالی این حوزه عنوان میکند. او معتقد است لباس یک عنصر فرهنگی است و باید به آن نگاه فرهنگی داشت. گفتوگوی «ایران» با حمید قبادی را در ادامه میخوانید.
اگر موافق باشید بحث را با یک عبارت وعنوان قانونی شروع کنیم که در سال 85 به تصویب رسید: «ساماندهی مد و لباس». عنوانی که چه بسا ممکن است در ذهن عامه جامعه دافعه ایجاد کند، بخصوص با برخوردهای سلبی و قهری که طی گهگاه انجام شده است.
«ساماندهی مد و لباس» صراحتی است که در عنوان قانون ذکر شده است. طبیعتاً قانونگذار یا دستاندرکاران تدوین و برنامهریز این قانون بر اساس پژوهش و بررسیهایی که داشتند به این نتیجه رسیدهاند که موضوع مد و لباس در کشور ما از انسجام و ارتباط منطقی و رفتار اصولی برخوردار نبوده است. شاید میشد عناوین بهتری هم پیشبینی کرد ولی بهنظر عنوان خوبی است و مفهوم را میرساند. به اعتقاد من، این قانون یکی از قوانین مترقی کشور ماست و چند شاهکلید دارد. اول اینکه لباس را به عنوان یک کالای فرهنگی قلمداد کرده است و تکلیف لباس را کاملاً و به درستی روشن کرده است. لباس یک عنصر فرهنگی است و باید به آن نگاه فرهنگی داشت، لزوماً ممکن است صنعت در خدمت این بخش باشد، ولی صنعت، سیاستگذار و ساماندهنده نهایی این مقوله نخواهد بود و برنامهریزیهای فرهنگی و اهالی فرهنگ هستند که میتوانند نقشآفرین باشند. یافتههای ما حاکی از آن است که درصد قابل توجهی از ارزش افزوده حوزه مد و لباس مشخصاً در بخش فرهنگ است و شاید آن روز قانونگذار با این نگاه که انسجامی به این مقوله بدهد و از وضعیت پراکندگی و تشتت در بیاورد این قانون را وضع کرده است و چون بخشی از آن به حوزه دستگاههای دولتی بازمیگردد این عنوان انتخاب شده است. به هیچ عنوان قانونگذار مردم را مکلف نکرده است که لباس مشخص و الزامآوری را استفاده کنند، بلکه تصریح کرده با ارائه قانون و الگوهای مشخص و مناسب به نیاز و سلیقه مردم توجه شود. در سالی که این قانون وضع شد به طور حتم یک عدم انسجام و ناکافی بودن تأمین نیاز مردم مشاهده شده که به این نیاز اذعان و قانونی پیشبینی شده تا همه همکاری کنند و الگوهای جدیدی که قطعاً ذائقه مردم را باید پاسخ بدهد طراحی شود و تولیدکنندگان آن را تولید و وارد بازار کنند. فاکتورهای متعددی را میشود برای این قانون استنباط کرد یکی از ویژگیهای مهم این است که تأکید میکند به هیچ عنوان قانونی تحمیلی و تلاشی برای القای یک تفکر خاص نباشد بلکه تأکید آن بر تنوع و گوناگونی و البته مبتنی بر الگوهای ایرانی و شاخصهای اسلامی است.
پس جامعه مخاطب این قانون صرفاً افرادی نیستند که سبک لباس پوشیدن آنها با عرف جامعه متفاوت است. در واقع تصمیمسازان و مدیران عرصه فرهنگ را ملزم میکند تا هم پاسخگوی نیاز واقعی مردم باشند و هم ذائقهسازی کنند.
طبیعتاً آحاد جامعه استحقاق استفاده از بهترینها را دارند، البته بهترینهایی که مبتنی بر ارزشها و شاخصهای ملی و بومی و دینی خودمان باشد. اگر روح قانون و چارچوب قانون به درستی اعمال شود عناصر زیبایی و تعیین کننده الگوی مناسب و ایجاد ذائقه ارزشمند مغایرتی با ارزشهای ملی و بومی و دینی کشورمان ندارد. اتفاقاً وقتی کار شروع شد و به صورت عمومی وارد جامعه شد مورد استقبال هم قرار گرفت اما طبیعی است هر کاری در شروع نواقصی داشته باشد.
اما در کشور ما گاهی چارچوبها، قوانین و مقرراتی که توسط متولیان فرهنگی تعیین میشود چندان با سلیقه جامعه همخوانی ندارد. حوزه مد و لباس هم مستثنی نیست و به نظر میرسد ملاکها و الزامهای این حوزه چندان با اقبال تولیدکنندگان و طراحان مواجه نشده باشد.
نکته مورد اشاره شما بیانگر این دیدگاه است که ما جدای از مردم و فعالان این حوزه تصمیمگیری میکنیم. نخیر به هیچ عنوان این طور نیست که ما بخواهیم چارچوبی تعیین کنیم که خارج از عرف و اصول و قواعد جامعه باشد. طبیعی است که در تدوین این شاخصها و مقررات اصول کلی حاکم بر کشور باید مورد ملاحظه قرار بگیرد. به اعتقاد من، لزوماً تولیدکننده یا طراح و از همه مهمتر مصرفکننده اصراری در مقابله و تعارض با این قوانین ندارد بلکه نحوه بهرهبرداری، ارتباط و شکل اجراست که مسألهساز است. عملکرد کارگروه نشان داده که توانسته همراهی طراحان و تولیدکنندگان را جلب کند. پیش از اینکه به شاخصها خلاصه شویم، باید تغییر نگرشها اعمال و ضرورت این مفاهیم در جامعه تبیین شود یعنی طراح و تولیدکننده به این باور برسد که تغییر مصرف مستلزم تلاش جدید و تفکر و ایدهها و خلاقیتهای نو است که خوشبختانه به نظر میرسد موتور حرکت این جریان روشن شده است و کم کم به سمتی میرود که به قرابت بیشتری با سلیقه و نظر مردم برسد. من به هیچ عنوان موافق این نظریه نیستم که این مسیر مخالف با ذائقه و نیاز مردم است بلکه معتقدم پاسخ دهنده بسیاری از کمبودها و کاستیهای موجود است که اساساً نفس تشکیل این کارگروه هم مبتنی بر همین اصل است. خانوادهها باید بتوانند نیاز خودشان را از بازار داخلی تأمین کنند. ما با کمی تلاش بیشتر حتی در مواد اولیه هم میتوانیم بینیاز شویم و خودمان اقلام خود را تأمین کنیم. الان بخش قابل توجهی از آثاری که با اسم غیرایرانی عرضه میشود، کاملاً ایرانی است اما به دلیل عدم باور توان داخلی و شاید به دلیل تجربههای ناموفق گذشته و عدم اعتمادی که به واسطه کالاهای نامرغوب ایجاد شده است اگر با عنوان تولید داخلی عرضه شود از آن استقبال نمیشود. یکی از اقدامات این کارگروه اعطای نشان ایرانی بر روی تولیداتمان است. تلاش ما تبیین و جا انداختن این موضوع است که مصرف کننده اطمینان کند و تولیدکننده هم با نشان ایرانی محصول را ارائه کند. بسیاری از محصولاتی که ما فکر میکنیم غیرایرانی است، تولید داخل است و با ذائقه مردم هم همنشینی دارد ولی بنا بر مسائل فرهنگی که پیش از این رخ داده، تولیدکنندگان ابا دارند که با عنوان ایرانی آن را عرضه کنند. یکی از مأموریتهای ما برای سال 95 این است که با همکاری اتاق اصناف، موضوع فرهنگسازی مصرف کالای ایرانی را با همکاری رسانهها و اهالی این حوزه تبیین کنیم و اقبال مردم و از همه مهمتر اعتماد مردم را با کمک طراحان و تولیدکنندگان بالا ببریم.
در صحبتهایتان بر لزوم برخورد فرهنگی با این مقوله اشاراتی داشتید. فرهنگسازی متکی به همکاری رسانهها است و در این بین مسئولیت رسانه ملی به دلیل فراگیر بودن بیش از دیگرانی است که در این حوزه فعالیت میکنند. همکاری رسانهها بخصوص عملکرد صداوسیما در چند سال اخیر را مثبت ارزیابی میکنید؟
کارگروه ساماندهی مد و لباس به عنوان یک نهاد ناظر و هماهنگکننده مسئولیت برقراری انسجام و ارتباط اصولی بین دستگاهها در جهت تحقق اهداف تعیین شده در قانون را به عهده دارد. در قانون هم پیشبینی شده تا نهادهای وابسته به وزارت تجارت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، صدا و سیما، نیروی انتظامی و... ملزم هستند در این حوزه همکاری کنند. موضوع رسانه و تبلیغ یکی از لوازم جدی معرفی همه فعالیتها بویژه در بخش مد و لباس است. در دنیا استفاده از رسانه یکی از ارکان جدی پیشرفت مد است. در تمام دنیا از بازوان اجرایی توسعه مد رسانه است که صرفاً در تلویزیون خلاصه نمیشود و همه ابزارهای فرهنگی از جمله مجلات، نشریات، پایگاههای اطلاعرسانی را دربر میگیرد. در یکی دو سال اخیر شبکهمجازی نقش قابل توجه و مهمی را در معرفی مدهای جهان برعهده دارد. اما در کشور ما چون مقوله تازهای است و شاید هنوز به قدر کافی ابعاد آن تبیین نشده جا انداختن مسأله در این رسانه کمی زمان میبرد. به نظر میرسد صدا و سیما تلاشهای خوبی انجام داده است. سال گذشته بیلان کاری که صدا و سیما ارائه کرده است بیش از 1700 ساعت برنامه در کل شبکههای رادیویی و تلویزیونی پخش شده است. نشستهای متعدد و حتی گفتوگوهای خبری برای تبیین ضرورتهای این قانون به همراه پوشش جشنوارهها و رویدادها، انتقال مطالب و اخبار و معرفی برگزیدگان از کارهایی بوده که صدا و سیما انجام داده است. ذکر این نکته ضروری است که همه این اقدامات از جمله پخش تیزرهای تبلیغاتی بدون پرداخت هزینه صورت گرفته است؛ اما اینکه آیا این مقدار کافی است و توانسته نقش تأثیرگذاری ایفا کند باید بگویم پاسخ منفی است، رسانه یک رکن جدی است و ما باید بتوانیم به شکل کاملاً حرفهای و هدفمند و در قالب یک کمپین حرفهای فعالیتهای مد و لباس را دنبال کنیم. در دنیا از رسانه به عنوان یک ابزار جریانساز استفاده میشود و علاوه بر اینکه به صورت مقطعی مسئولیت پوشش فعالیتهای مد و لباس را برعهده دارد باید به صورت فعالیت مستمر با اهداف بلند و برای تبیین این موضوع در جامعه مورد توجه قرار بگیرد. لازم است با ساخت برنامههای دائمی و البته هدفمند مسأله مد در جامعه، ضرورتهای آن و نیازهای مردم تبیین شود. استقبال مردم از موضوع و دخالت نقطه نظرات مردم و بعد از آن دستاندرکاران و اهالی این حوزه که جامعه بسیار بزرگی را دربر میگیرد از تولیدکنندگان نخ و پارچه و ملحقات و دانشگاهیان و طراحان گرفته تا تولیدکنندگان و در نهایت مصرفکنندگان میتواند در یک مجموعه روتین مورد بررسی قرار بگیرد. باید شاهد شکلگیری یک جریان قابل توجه در مقوله مد و لباس ایرانی - اسلامی در کشور باشیم. ما تلاش کردیم در کنار صدا و سیما از همه ابزارهای دیداری و شنیداری از جمله خبرگزاریها و رسانههای خبری استفاده کنیم. حجم اطلاعات و اخباری که در حال حاضر در شبکههای رسمی کشور منتشر میشود قابل اعتنا است. در کنار آن ایجاد هماهنگی و ارتباط در میان نشریات مد و لباس است. ما الان حدود 17 نشریه مد و لباس داریم که با همکاری معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخش قابل توجهی از معرفی مدهای جدید یا الگوهای جدید براساس تلاش این نشریات و مجلات صورت گرفته است. همچنین امروز حدود 6 پایگاه رسمی اطلاعرسانی و سایت فعالیت میکنند که مشخصاً و صرفاً محدوده فعالیتشان مد و لباس است که اتفاقاً پربازدید هستند و هر روز اطلاعات، اخبار و جریانسازی را در اندازه و سهم خودشان دارند. البته من معتقدم که در کنار همه اینها باید بتوانیم شبکه مجازی را در انواع مختلف موجود به کار بگیریم شبکههای مجازی یک فرصت است.
علاوه بر تلاش مستقیمی که برای آگاهیبخشی و اطلاعرسانی انجام میشود نکته مهمتر سلیقهسازی و انتقال این سلیقه به مخاطب است که لازمه آن کارهای اقناعی است که به نظر میرسد در این حوزه بخصوص در رسانه ملی کار چندان چشمگیری صورت نگرفته است. اگر در انتخاب روشهای فرهنگی دقت نکنیم آن روشها میتوانند به یک ضد تبلیغ تبدیل شوند. جدا از رسانهها یکی از ابزارهایی که در این حوزه میتواند به کمک متولیان مد و لباس بیاید مشارکت الگوهای مرجع از جمله هنرمندان و چهرههای شناخته شده عرصه فرهنگ و هنر است. در این باره چه تدبیر و هماهنگیهایی انجام دادهاید؟
طی دو هفته گذشته در جلسه مشترکی با حضور محمد حیدری دبیر جشنواره فیلم فجر و مهتاب کرامتی مشاور هنری جشنواره درباره نحوه همکاری و استفاده از ظرفیتهای مد و لباس کشور توسط هنرمندان و اهالی سینما رایزنیهایی داشتیم. با توجه به ظرفیتهای گستردهای که در حوزه طراحی لباس وجود دارد و در دنیا طرحهای برتر به واسطه بازیگران مطرح معرفی میشود امیدواریم نظر اهالی سینما را برای همکاری با جشنواره مد و لباس جلب کنیم. در این جلسه چند محور برای این همکاری مطرح شد که قرار است با تلاش خانم کرامتی همکاریهای جدی بین این دو نهاد شکل بگیرد. اما در خصوص انتقال سلیقه و توجه به ذائقه مخاطب در دنیا یک روش استاندارد بینالمللی وجود دارد که ما نمیتوانیم مدعی آن باشیم و چنین ادعایی داشته باشیم که در کشور ما هم این ذائقهسازی به صورت حرفهای انجام میشود. مسیر مد برخلاف تصور عامه از عرضه شروع نمیشود بلکه از ذائقهسنجی مخاطب است که مد شروع میشود و روش انتقال ذائقه مخاطب از مراحل قبل از عرضه شامل طراحی و تولید و مباحث دانشگاهی مفهومشناسی و کانسپت شکل میگیرد. این گونه نیست که در دنیا یک مدی طراحی شود و بدون نظرسنجی از مردم وارد جامعه شود قطعاً نظرات تولیدکنندگان و طراحان نظریه محوری خواهد بود اما انتقال ذائقه مردم هم با ساز و کاری تعریف شده در آن دخیل است و قبل از اینکه محصول در جامعه وارد شود، حتماً به رؤیت گروه قابل توجه و صاحب تحلیل مصرف کننده میرسد. نظرات آنها دریافت و احیاناً اگر تجزیه و تحلیلی باشد، حتی قبل از تولید انبوه اصلاح میشود و در نهایت محصولی به بازار وارد میشود که تعداد قابل توجهی از مصرفکنندگان حرفهای روی آن نظر دادهاند. متأسفانه در کشور ما مسیر کاملاً برعکس است حتی تولیدکننده تا چند سال پیش به موضوع طراحی هم اهمیتی نمیداد. هم طراح و هم تولیدکننده لزوماً باید به نظرات مردم توجه کنند و نظرات آنها را اعمال کنند. بسیاری اوقات مشکلات و ابهامات بزرگ با نظرات مصرف کننده و مخاطب اصلاح شده و کار هم بخوبی مورد استقبال قرار میگیرد. هماهنگی بین نظر و سلیقه مصرف کننده با طراحی و تولید از نکات مهمی است که در اولویت کار قرار دادهایم. ساختار بینالمللی این روند را بررسی کردیم و در حال تدوین سندی هستیم تا ببینیم چگونه میتوان این ارتباط را به نحو احسنت برقرار کرد و آن را به عنوان مسیر کار به دستاندرکاران این مجموعه توصیه کنیم. براین اساس اهالی هنر و سینما به عنوان الگوهای مرجع میتوانند جریانساز باشند و آنها هم مبلغ این نظرات حرفهای مردم باشند این بدان معنا نیست که این محصول صرفاً مطابق نظر آن هنرمند طراحی شده است بلکه با یک بررسی حرفهای و نیازسنجی و مخاطبشناسی شده در یک گروه محدودی محک میخورد و در نهایت توسط هنرمندان مورد پیشنهاد و معرفی قرار میگیرد.
یکی از محورهای مورد تأکید وزارت ارشاد در دولت یازدهم تکیه بر اقتصاد خلاق در حوزه هنر است که در قلمرو فعالیت شما شامل طراحانی میشوند که برای انجام فعالیت خلاقانه نیازمند امنیت هستند آن هم در شرایطی که حقوق مالکیت هنری در کشور ما چندان از قانون حمایتی برخوردار نیست. کارگروه مد و لباس برای حمایت از فعالان این حوزه چه برنامهای دارد؟
پیش و بیش از مطرح شدن مباحث حمایتی و تسهیلاتی ، نیاز به هویتسازی و باور و تأیید این مجموعه داشتیم که خوشبختانه این اتفاق بزرگ در این دوره رخ داده است و این هویتسازی که به نظر من بزرگترین حمایت است، شکل گرفته و اساساً مورد تأیید همه مسئولان، دستاندرکاران و نهادهای مرتبط قرار گرفته است. این اتفاق بسیار مهمی است. حتی پیش از انقلاب هم ما چنین ظرفیتی را برای شکلگیری و معرفی این هویت نداشتیم. پیش از انقلاب یک مجموعه کاملاً وابسته و مصرف کننده خلاقیتهای دیگران بودیم ولی در دو سه سال اخیر این هویت مورد تأیید قرار گرفته و دستاندرکاران از طریق کانال کارگروه مد و لباس در حال معرفی و ارتباطگیری با چرخه و منظومه مد و لباس کشور هستند اما اینکه این گروه شناسایی شوند و مورد حمایتهای خاص مالی و تسهیلاتی قرار بگیرند، باید بگویم چنین امکانی وجود ندارد. ما متأثر از سایر نهادها هستیم و تلاش میکنیم شرایط حضور این عزیزان در مجموعه کل کشور براحتی فراهم شود.
یعنی با این روند حتی یکی از موارد تشویقی جشنواره مد و لباس مبنی بر معرفی آثار برگزیده به اتحادیه پوشاک و ایجاد امکان برای به تولید انبوه رسیدن طرحهای برگزیده هم ملغی است؟
نه به این تعبیر. ما سازوکار کلانتری را برای این منظور در نظر گرفتهایم و تولیدکنندگان با برداشت از طرحها و با همکاری طراحان، مسیر تولید انبوه را فراهم کردهاند. طی دو سال گذشته حدود 4 هزار مدل که تعداد زیادی از آنها از محل آثار برگزیده بود، تولید و وارد جامعه شده است. این مسیر شکل گرفته و شاید بخش قابل توجهی از تولیدکنندگان که کمتر به تولید آثار طراحی شده اعتنا داشتند، افزایش یافته و خوشبختانه در مسیر تولید قرار گرفتهاند. این دستاورد حاصل تلاش و ایجاد ارتباط منطقی بین دستاندرکاران این حوزه است و پذیرش و اعتنا به مقوله طراحی به نوعی ساماندهی شده است. در حالی که 4 سال پیش چنین نگاهی وجود نداشت. مهمترین بحث در این حوزه ارتباط تشکیلاتی بین طراحان و تولیدکنندگان است که در سال 95 به دنبال آن هستیم تا این ارتباط منطقی را ایجاد کنیم به طوری که تمامی تولیدکنندگانی که به اصطلاح پارچه خرد میکنند، حتماً از ظرفیت طراحان کشور استفاده کنند و عنصر طراحی را حتماً دخالت بدهند. این موضوع مهمتر و کلانتر از حمایت از آثار برگزیدگان جشنواره است.
از اتفاقات پنجمین دوره جشنواره مد و لباس واگذاری جشنواره به اتاق اصناف ایران است. قرار است این تصدیگری فقط در حوزه اجرایی باشد یا اینکه این نهاد در بخش سیاستگذاریها هم مشارکت دارد.
در ادامه سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر همکاری و مشارکت نهادهای غیر دولتی و بخش خصوصی مقرر شد اجرای جشنواره به اتاق اصناف ایران و بنیاد فرهنگی اتاق اصناف واگذار شود، البته در سالهای گذشته هم در امر برگزاری جشنواره مد و لباس با اتحادیه پوشاک همکاریهایی داشتیم که هر چند همه مسئولیتها به صورت کامل به آنها واگذار نشده بود اما بخشی از این جشنواره را پوشش میداد. امسال تمامی مسئولیت بخشهای اجرایی جشنواره به بنیاد فرهنگی اصناف واگذار شده است. اتفاق بسیار مهمی که در این تفاهمنامه به آن اشاره شده واگذاری صفر تا صد هزینههای این جشنواره به اتاق اصناف ایران است. همچنان رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره آقای علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و تمامی اعضای شورای سیاستگذاری توسط ایشان منصوب میشود. در همین بخش هم تلاش کردیم چند نفر از اعضای بنیاد فرهنگی اتاق اصناف هم مشارکت بکنند. دبیرکارگروه ساماندهی مد و لباس بهعنوان رئیس و مدیریت عالی جشنواره عهدهدار این مسئولیت هستند. دبیر جشنواره تمامی مسئولیتهای اجرایی، هماهنگی و برگزاری را برعهده دارد و سایر دبیران که شامل کمیتههای هشتگانه، دبیر اجرایی و حوزه روابطعمومی و... است به پیشنهاد او و تصویب رئیس جشنواره منصوب میشوند. بهنوعی دوستان هم در برنامهریزیها و هم در اجرا مشارکت دارند ولی اجرای کامل جشنواره بر عهده اتاق فرهنگی اصناف است. به نظر میرسد با این رویکرد بتوان گام بلندی در جهت کاربردیسازی آثار و تولید انبوه، مشارکت اصناف در حوزه مد و لباس، ایجاد زمینههای مصرف کالای ایرانی توسط مردم و بهنوعی زمینه عملیاتی و اجرای ساماندهی قانون مد و لباس برداریم.
دریافت وجه ورودی برای بازدیدکنندگان، نامناسب بودن ساعت بازدید از جشنواره، در دسترس نبودن مکان برگزاری و همچنین زمان برگزاری جشنواره از انتقادات جدی به دورههای گذشته جشنواره مد و لباس است. در تعامل با اتاق اصناف که امسال مسئولیت اجرایی جشنواره را به عهده دارد چقدر تلاش کردهاید که این اشکالات را در پنجمین دوره جشنواره برطرف کنید؟
به نکات کاملاً درستی اشاره کردید اما متأسفانه فضاهای نمایشگاهی در کشور ما محدود و تابع یکسری مقررات و ضوابط خاص است که ما هم مجبوریم برای دسترسی به همین مراکز محدود همکاری قابل توجهی داشته باشیم و برنامههایمان را بر این اساس هماهنگ کنیم. همانطور که اشاره کردید دریافت ورودی و هزینه پارکینگ و ساعت کار نمایشگاه یکی از مشکلاتی بود که سال گذشته داشتیم. همچنین ناکافی بودن اطلاعرسانی از دیگر مشکلات جدی است که طبیعتاً این موارد مورد توجه دوستان اجرایی خواهد بود اما میزان موفقیت ما در مرتفع کردن این مشکلات بستگی به هماهنگی و همکاری میزبان دارد. امیدواریم بعد از مشخص شدن مکان برگزاری نمایشگاه که ظرف یک یا دو هفته آینده نهایی خواهد شد بتوانیم این مشکلات را هم پیگیری کرده و در میان مذاکرات و رایزنیها برای قطعی شدن محل برگزاری نمایشگاه، بخشی از آن را مرتفع کنیم. فهرستی از مشکلات سالهای گذشته شناسایی شده و حتی موضوعات محتوایی مثل نحوه داوریها، اطلاعرسانی و... در اختیار دوستان قرار گرفته است. ما اخیراً جلسه شورای دبیران را هم بهصورت مقدماتی داشتیم. بعد از نهایی شدن اسامی دبیران و تصویب آنها این مسائل به آنها ابلاغ خواهد شد تا اشکالات را برطرف کنیم. امیدواریم این دوره ایرادات به حداقل برسد اما بهدلیل اینکه در فضا و زمان و مقطع برگزاری کاملاً محدودیت وجود دارد خالی از اشکال نخواهیم بود.
ارزیابی کلی خودتان از کارنامه چهارساله جشنواره چیست؟ خودتان چه ایرادها و ضعفهایی را وارد میدانید.
چه در دوره اول جشنواره که مسئولیتی نداشتم و چه در سه دوره جشنواره که عهدهدار مسئولیت بودم، جشنواره مد و لباس فجر با همه کاستیها و نواقصش در برگیرنده نقاط بسیار مثبتی است که از همه مهمتر تحقق هدف جریانسازی در لباس است. به اعتقاد من جشنواره با وجود نوپا بودن بهاندازه خودش توانسته سهم قابل توجهی در تغییر نگاهها و معطوف کردن توجهها به حوزه مد و لباس ایجاد کند. خیلی از فاکتورهای ما ممکن است با نمونه بینالمللی متفاوت باشد. با این مدل جشنواره مد و لباس فجر را عمومی کردیم و خودمان برگزار میکنیم و طبیعتاً ارزشها و شاخصهای خودمان هم باید حاکم باشد. اگر هم نواقصی داریم بدین معنا نیست که از چشم برنامه ریزان پنهان مانده است. محل برگزاری دارای یکسری استانداردهایی است ولی اینکه چه مقدار از آن در دست برگزار کنندگان است امر دیگری است. همه چارچوبها دراختیار برگزار کنندگان نیست ولی تلاش شده اهدافی که برای جشنواره پیشبینی شده محقق شود. به عنوان مثال یکی از نکات کاربری کردن آثار و پاسخ به افکار عمومی در جشنواره است که اعتقاد من در بین مخاطبان رخ داده است البته نه به شکل کامل و صددرصد بلکه در حد توقعات واقعبینانه درصد قابل قبولی است و در ارزیابیها و نظرسنجیهایی که در سال گذشته توسط یک نهاد دانشگاهی صورت گرفت نمره قبولی گرفت اما نمیتوانیم مدعی شویم که پاسخگوی نیاز و همه سلیقهها بودهایم. همچنین بخش علمی و دانشگاهی از جمله حوزههایی است که توانسته سهم جدی در تولید محتوا ایجاد کند که قطعاً در دوره پنجم با قدرت بیشتری پیگیر این مبحث خواهیم بود. تولید محتوا به این عنوان که منابع کافی ملی و بومی در حوزه مد لباس ایرانی- اسلامی نداریم و جشنواره تلاش کرده است که در بخش مقالات و پایاننامهها سیاستگذاری کرده و براساس آن کارکرد سالانه را جمعآوری کند. جشنواره در این حوزه به صورت جدی و کاملاً هدفمند مولد محتوا بوده و بعد از آن هم به شکل جدی پیگیر این هدف خواهد بود.
در مراسم اختتامیه چهارمین دوره جشنواره، معاونت هنری درباره اهمیت راهاندازی موزه تاریخ لباس ایران صحبت کردند. به عنوان آخرین سؤال از تکلیف و سرنوشت این وعده بگویید. بعد از گذشت یک سال از صحبتهای علی مرادخانی، کار موزه ملی لباس به کجا رسیده است؟
اساسنامه در حال نهایی شدن است. اصول و پایه همه موزههای مهم دنیا پیش از هر چیز ترسیم ساختار اساسنامه است. ما هم اساسنامه را تدوین کردیم. در حال رایزنی با نهادهای مختلف از جمله میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری تهران و نهادهای مختلف هستیم تا فضای مناسبی برای این امر اختصاص پیدا کند. نمایش و معرفی تاریخ لباس ایران در ادوار مختلف و پیشرفت هایی که حاصل شده و همچنین کمک به ارائه ایده و الگو و طرح به جامعه از جمله اهداف این موزه است. پیشبینی ما این است که علاوه بر به نمایش گذاشتن تاریخ لباس در دورههای مختلف ظرفیت آن را معرفیکنیم و بتوانیم به طراحان و هنرمندان کمک کنیم تا با دریافت ایدهها و خلاقیتها نگاه کاربردی هم به موضوع داشته باشند. در نظر داریم مقوله بررسی تاریخ اقوام که پروژه جدی است را با موزه ملی لباس تلفیق کنیم تا محتوای لازم را تولید کرده و در موزه به نمایش گذاشته شود.