موضوع شکلگیری «وطن فارسی» از جمله دغدغههای فرهنگ اهالی سه کشور فارسیزبان ایران، افغانستان و تاجیکستان در یک دهه گذشته بوده است. با تأملی در تغییر رفتار و نگاه فارسیزبانان به یکدیگر در سالهای گذشته، متوجه تأثیر فعالیتهای فرهنگی بر این روند خواهیم شد. هرچند سیاستمداران سه کشور عمدتاً از این فضا یا فاصله داشته و یا عقبتر از اهل فرهنگ حرکت کردهاند، اما اهالی شعر و ادب سه کشور کوشیدهاند با برداشتن گامهای جدید، فضای جدیدی را پیش روی فارسیزبانان بگشایند.
گسترش فعالیتهای فرهنگی در کشورهای فارسیزبان به ویژه افغانستان طی سالهای گذشته یکی از مهمترین عوامل شکلگیری این پیوند بوده است؛ فعالیتهایی که عمدتاً با نگاهی رو به جلو و با در نظر داشتن مخاطبان جوان و نسل جدید طراحی شده و شکل گرفته است. از جمله این فعالیتها میتوان به توسعه نشر در افغانستان در سالهای گذشته و داد و ستد فرهنگی میان دو کشور ایران و افغانستان از این منظر اشاره کرد.
عصمت الطاف یوسفی، مدیر انتشارات تاک، از جمله فعالان حوزه نشر افغانستان است که کتابهای خود را در ایران منتشر میکند. او درباره موانع پیش روی انتشاراتش گفت: در مجموع ما با دو مشکل مواجه هستیم که البته اولی را نمیتوان چندان معضل نامید. نخست آنکه برخی از کتابها برای چاپ با اصلاحات مواجه میشوند، مجاب کردن نویسنده برای اعمال این اصلاحات و چاپ اثر از جمله مشکلات ماست. دیگری بالا رفتن هزینههای چاپ کتاب در ایران است.
وی ادامه داد: طی سالهای گذشته قیمت کتاب و دیگر ملزومات چاپ بالا رفته است؛ به طوری که ما در هر بند کاغذ با افزایش قیمت قابل توجهی مواجه بودهایم. همین موضوع بر قیمت تمام شده کتاب که به دست مخاطبان میرسد نیز تأثیر گذاشته است. برخی از مخاطبان به صورت آنلاین از ما قیمت کتاب را میپرسند و پس از آنکه متوجه قیمت آن میشوند، نسبت به افزایش قیمتها اظهار تعجب میکنند.
مدیر انتشارات تاک با بیان اینکه افزایش هزینههای چاپ بر کاهش مخاطبان افغانستانی تأثیرگذار بوده است، افزود: ناشر مجبور است برای چاپ کتابهایش یا از سرمایه خود در کار استفاده کند که رقم بالایی میشود، یا با کمک صاحبان کتابها، آثار را منتشر کند که این موضوع نیز با انتظاری که نویسنده دارد، همخوان نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا کتابهای خود را به صورت الکترونیک عرضه نمیکنید، گفت: بخشی از آثار انتشارات به این صورت تبدیل و عرضه شده است، اما بخش زیادی هنوز صورت نگرفته است. دلیل آن هم این است که از این طریق درآمد چندانی نصیب ناشر نمیشود، در واقع عرضه کتابها به صورت الکترونیک بیشتر به نفع مشتری است؛ چون تقریباً به صورت رایگان در دسترس آنها قرار میگیرد.
یوسفی مخاطبان ایرانی را پر و پا قرصترین مشتری کتابهای ادبیات افغانستان دانست و افزود: در مدتی که مسئولیت انتشارات تاک را برعهده گرفتهام، شاهد بودهام که بیشترین میزان فروش کتابها به ایرانیها اختصاص دارد، نه مخاطبان افغانستانی. مخاطبان پیگیر و دغدغهمند به سراغ ادبیات داستانی و شعر افغانستانی میآیند تا بتوانند ارتباط نزدیکتری با جامعه افغانستان داشته باشند. در سالهای گذشته تنها چند نویسنده محدود مانند محمدحسین محمدی، سلطانزاده یا خالد حسینی به گوش ایرانیها آشنا بود و آنها ادبیات افغانستان را تنها با این چند نویسنده میشناختند، اما امروزه دایره این شناخت گستردهتر شده و زمینه آشنایی با دیگر قلم به دستان نیز فراهم شده است.
مدیر انتشارات تاک روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان از گذر نشر را یک ارتباط دو سویه دانست و اضافه کرد: بیشترین حجم کتاب از ایران وارد افغانستان میشود. این امر تنها محدود به کتابهای تألیفی نمیشود، کتابهای ترجمهای نیز از این طریق وارد بازار نشر افغانستان میشود. این امر سبب شده تا بازار کتاب افغانستان با کتابهایی که از ایران وارد میشود، گرم باشد.
وی با بیان اینکه در کنار ادبیات، آثار در دیگر حوزهها از جمله تعلیم و تربیت، اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و ... نیز مخاطبان خود را در افغانستان دارد، به نویسندگان و شاعران محبوب ایرانی در افغانستان اشاره کرد و گفت: از میان نویسندگان افرادی چون محمود دولتآبادی، صادق هدایت، بزرگ علوی و... از محبوبیت بیشتری در میان جامعه کتابخوان افغانستان برخوردارند. در حوزه شعر نیز میتوان از شاعرانی چون مهدی اخوان ثالث، سیمین بهبهانی، شاملو، نیما یوشیج و پروین اعتصامی یاد کرد. شعرهای فاضل نظری نیز به دلیل اینکه عاشقانههای سادهای هستند و توانایی برقراری ارتباط با مخاطبان خود را دارند، از محبوبیت برخوردارند. در کنار این شاعران میتوان از سایه نیز یاد کرد؛ هرچند تعداد آثار او در افغانستان زیاد نیست، اما او از جمله شاعرانی است که در این کشور شناخته شده است و به خصوص در میان دانشجویان ادبیات، جایگاه ویژهای دارد.
مدیر انتشارات تاک، ادبیات را یکی از مهمترین ظرفیتها برای گسترش فعالیتهای فرهنگی میان دو کشور همسایه دانست و یادآور شد: ادبیات زبان مشترک نه تنها میان دو ملت ایران و افغانستان، که زبان مشترک در میان جهانیان است. حرفی که در ادبیات فارسی زده میشود، برای مردم اروپا نیز آشناست؛ از این منظر ادبیات توانسته مرزهای برساخته میان دو ملت فارسیزبان را کمرنگ و این نزدیکی و همراهی را بیشتر کند. دردی که در یک اثر ادبی در ایران زده میشود، برای مردم افغانستان نیز آشناست و آنها با این موضوع همراهی و همدردی میکنند. به همین دلیل است که بزرگان فرهنگی و نویسندگان دو کشور طی سالهای گذشته کمتر به این مرزها بها دادهاند.