عماد حسینی کارگردان فیلم استاد ساخت صحنه درگیری و آزار جنسی میان استاد و هنرجو را حتی با وجود عدم منع شرعی بهخاطر رابطه زوجین بازیگران فیلم، از نظر فرهنگی و اخلاقی ممکن نمیداند.
او در اینباره به ما گفت: نسخههای گوناگونی از فیلم نوشتیم و شاید 20 بار فیلمنامه بازنویسی شد که در نسخه اول هم صحنه درگیری را هم نوشته بودیم و یک فیلمنامه خطی بود، اما فکر نمیکنم در سینمای ایران صرفاً موضوع تماس TOUCH باشد که بهخاطر مسائل شرعی امکان نمایش آن وجود نداشته باشد و حالا بهخاطر اینکه بازیگران فیلم ما همسران واقعیاند بتوانیم این صحنه را بسازیم؛ فکر میکنم که ساخت این صحنه در سینمای ما بهطور کلی ممکن نیست، دلیل دیگر اینکه فکر میکردیم که فیلمنامه خطی قدری کسلکننده باشد.
او در جواب به این سؤال که "میشد این صحنه در لحظه شنیدن صدای ضبطشده نمایش داده شود؟" گفت: بله، میشد نشان بدهیم اما در مدل رئالیستی مدنظر من فلشبک جایی ندارد. من به فیلمسازان رئالیستی خاصی علاقه دارم که میتوانم به چهرههایی چون کریستین مونجیو کارگردان رومانیایی، برادران داردن فیلمساز بلژیکی یا هانکه فیلمساز اتریشی اشاره کنم که در فیلمهای آنها زمان محدودی روایت میشود، مشخصه دیگر فیلمهای آنان این است که امکان دارد که پرش JUMP به جلو داشته باشد اما بخشی از واقعیت را نبینیم، اما ترتیب وقایع به همان ترتیبی که گفته شد رخ میدهد، طبیعتاً از عناصر فیلمهای هالیوودی مانند اسلوموشن و... نیز در فیلمهای رئالیستی استفاده نمیشود، یا موسیقی اصلاً استفاده نمیشود، در متن فیلمهای من موسیقی وجود ندارد، موسیقی از روی ابزار پخش در صحنه پخش میشود و فیلمسازانی که اسم بردم نیز موسیقی متن ندارند و تنها یکبار برادران داردن از موسیقی استفاده کردند که بعد هم پشیمان شدند.
وی گفت: بنابراین ما از صحنه درگیری بهنفع تعلیق در فیلم گذشتیم و احساس کردیم که این تعلیق میتواند به فیلم کمک کند.
این استاد دانشگاه درباره کارکرد مباحث نظری در فیلم و اینکه امکان دارد برای فیلمساز موانعی در عمل و کار ایجاد کند جواب داد: بهعقیده من مباحث نظری فیلم دو بخش است؛ یکی آن حوزهای است که تئوریکتر و نظریتر است که آن را برای فیلمساز هم مفید میدانم. این را که میگویند برای فیلمساز مضر است یا برای فیلمساز دستوپاگیر است، قبول ندارم، امکان دارد که فیلمساز از آن استفاده نکند اما افق دید او را گسترش میدهد و راه را برای او هموار میکند. بخش دوم فرمهای استفادهشده در فیلمها است که میتواند برای فیلمساز استفاده شود. یکی از شیوههای آموزش سینما همین دیدن کارهای دیگران و استفاده معنایی و فرمی از بزرگان است. برخی از چهرههای مطرح سینما از همین طریق فیلم را یاد گرفتهاند مانند تارانتینو که یک ویدیوکلوپ داشته و با دیدن فیلم بزرگان سینما فیلمساز شد و فیلمساز مطرح و عجیبی هم شد، برای همین همانطور که میدانید فیلمهای او پر از ارجاعات به تاریخ سینما است، برای همین دیدن فرم کار دیگران و تحلیل و تجربه آن یکی از شیوههای یادگیری سینما است.
کارگردان استاد ادامه داد: این سه فیلمساز و عباس کیارستمی بهعنوان فیلمسازان مورد علاقه من سالهاست که آثارشان مورد تجزیه و تحلیل من قرار میگیرند و برداشتهایی از آنها برای فیلم خودم دارم. فرم و محتوا از نظر ذهنی قابل تفکیک از هم هستند اما در مقام عمل و فیلمی که ساخته میشود دیگر نمیتوان آنها را از هم جدا کرد و معمولاً با هم شکل میگیرد، در مورد کار خودم هم نمیتوانم آنها را از هم جدا کنم اما فکر میکنم میکس خوبی شکل گرفته است که مردم سالن را ترک نمیکنند.
حسینی در مورد موضوع فیلمش و انگیزه ساخت آن گفت: قصدم ساخت فیلم میتویی Me Too نبود، من قصهای را درباره دختری گفتم که مقابل مردی که قدرت دارد قرار گرفته است و میخواهد دختر را از راه بهدر کند، این موضوع همواره در تاریخ قدمت داشته و شاید بارها تکرار شده است، البته در سالهای اخیر اسمی برای آن گذاشتهاند وگرنه ماجرایی است که از قدیم وجود دارد، اینگونه که شنیدم، در برخی از آمارهای دانشگاهی نشان میدهد که بخشی قابل توجه از زنان جامعه ما که متعهد و سنتی است و در آن مذهب اهمیت دارد، اشکالی از آزار جنسی در آن وجود دارد و فیلمسازان نیز همواره دنبال موضوعات داغ هستند.
این فیلمساز در پایان درباره استقبال مردم از فیلمش گفت: فکر کنم چون بحث فیلم بحث داغی است و سالنهای فیلم پر شده است مردم به فیلم توجه کنند. هزینه تولید فیلم هم 3ونیم میلیارد که در نشست خبری اعلام شد نیست بلکه قیمت فیلم این مقدار است و عوامل و بازیگران با کم کردن دستمزد خود در فروش فیلم سهم دارند.