در هشتمین روز از برگزاری جشنواره و در دومین سانس نشست فیلم « بدون قرار قبلی » با حضور عوامل این فیلم و اهالی رسانه ساعت 18 برگزار شد.
بهروز شعیبی در ابتدا گفت: ما اگر از زندگی پرمشغله خود فاصله بگیریم با خانوادههایی مواجه میشویم که روابط انسانی برای آنها در اولویت قرار میگیرد. گاهی اوقات ما در قصه و نقطه عطف به دنبال کنش یا کشمکش بیرونی میگردیم اما در فیلمهایی چون «بدون قرار قبلی» این حالت رخ نمیدهد و هدفش انتقال یک احساس خاص به مخاطب است.
این کارگردان بیان کرد: هیچکدام از حمایت برای من جوری نبود که سفارش از جانب ارگانها باشد بلکه این پیگیری من برای ساخت بود که به این پشتیبانی منجر شد و برای هر موضوع دیگری میتوانست رخ دهد. من 25 سال در سینما کار کردم و اگر کارمند جایی بودم دیگر در آستانه بازنشستگی قرار میگرفتم. من کارهایی را میسازم که به آنها باور دارم. سینما در ذات نیاز به سرمایهگذار دارد. من یک بار زندگی میکنم و حاضر نیستم این یک بار زندگی را در خدمت چیزهایی قرار دهم که یا دوستشان ندارم و یا برای بقیه و در خدمت بقیه باشد.
محمود بابایی تهیهکننده این فیلم گفت: ما تا شب پیش از رفتن به مشهد چالشهایی داشتیم که ممکن بود اصلا این اثر به مرحله ساخت نرسد. به لحاظ برآورد هزینه فیلم بسیار معقول و حتی به نسبت خودش کمهزینه است. آستان قدس رضوی قطعا در روند ساخت به ما کمک کرده اما این کمکها لزوما مالی نبودند.
تراببیگی درخصوص پرداختن به بیماری اوتیسم در این اثر گفت: به این فکر کردیم که مصداق بیرونی از یک فرد درونگرا چگونه خواهد بود. برای همین پرداخت به موضوع اوتیسم را برگزیدیم که نمادی برای ترسیم تشویشهای درونی بود.
مصطفی زمانی درباره دلیل بازی در این فیلم بیان کرد: من در دوران کرونا بسیار کمکار شدم تا پیشنهاد آقای شعیبی به من رسید وچون بیشتر پلانها خارجی بود و از حیث ابتلا به بیماری در امان بودم کار را پذیرفتم. ایفای نقشهای کوتاه بسیار سختتر از نقشهای بلند است و این میتوانست برایم چالشپذیر باشد. این روزها سینمای ما بیشتر در محلههایی روایت میشود که چون من در آن محلهها بزرگ نشده بودم توانایی ایفای نقش در آنها را ندارم. ضمن این که من در خودم قابلیت این را میدیدم که جوری کار کنم که بازیام فرم محور نباشد و بتوانم شخصیت پدید آورم.
مسعود سخاوتدوست گفت: این فیلم در بسیاری از مکانها نیاز به ترمیم نداشت و خود فیلم شاعرانگی خودش را داشت هدف ما این بود که موسیقی فیلم در نقش همراهیکننده باشد یا موسیقی تالیفی برای قصه باشد.
محمد حدادی مدیر فیلمبرداری فیلم اظهار کرد: اولین مواجهه با چنین فضاهای بکری هیجانانگیز است و بر همین مبنا تصمیم گرفتیم انتخابهای اولمان را برای قاببندی کنار گذاشته و به سمت لایههای درونیتر برویم.
بابایی بیان کرد: ما یک هفته در آلمان بودیم و این بخش از کار خیلی مختصر برگزار شد.
شعیبی ادامه داد: من سینما را یک رسانه و صنعت میدانم و مواضع افراد نسبت به مسائل سیاسی موضوعی شخصی است که من به آن کاری ندارم. زمانی که برای نقش یاسمین به دنبال بازیگر بودم هدفم این بود، کسی که انتخاب میشود پیشتر چنین نقشی را بازی نکرده باشد. باید بگویم که پگاه آهنگرانی یکی از بهترین بازیگرانی بود که در ده سال اخیر با او کار کرده بودم.
این کارگردان بیان کرد: این سرزمین ما است و با این موضع که اگر ناراحت هستید از ایران بروید مشکل داریم. بچههای ما قطعا برای برداشت چیزهایی که ما در سرزمین خودمان میکاریم به این کشور باز خواهند گشت.
زمانی گفت: این اولین تجربه من با بهروز شعیبی بود. قطعا اختلاف سلیقههایی با هم داشتیم اما چون به هدایت او باور داشتم توانستم به راحتی با شعیبی همکاری کنم.
تراببیگی افزود: این فیلم به نظر من داستان خلوت و لاغری دارد که ماهیت قصه هم همین را میطلبید و تشدد مفاهیم را نمیپذیرم.
شعیبی گفت: در کشورهایی که مهاجر ایرانی زیاد دارد ما شروع به جستوجو کردیم. کشورهایی چون ایتالیا شاید بتوان گفت فرهنگشان به ما نزدیک است ما دنبال کشوری در اروپا بودیم که اختلاف فرهنگی زیادی با ما داشته باشند. دوست داشتم بگویم که افراد با گذر سالها هم شاید در آن قبیل کشورها احساس غربت کنند.
حامی ترابی بازیگر کودک این فیلم گفت: اوتیسم بیماری بدی است که بعضی کودکان به آن دچار میشوند و باید در مواجهه با این کودکان با صبوری برخورد کرد.
الهام کردا گفت: پگاه آهنگرانی از همه تشکر کرد و به دلیل شرایطی که داشتند عازم سفر بودند و عذرخواهی کردند که امروز اینجا نیستند.
شعیبی گفت: من با بازیگران کودک بسیاری کار کردم. در ابتدا میخواستیم از کودکان اوتیسم استفاده کنیم اما ممکن بود شرایط کار برای آنها آسیبزا باشد. حامی ترابی قبلا تئاتر کار کرده و مثل یک بازیگر بزرگسال با ما همکاری کرد.
او گفت: من بعد از «دهلیز» با خود قرار گذاشتم که به سراغ ژانرها و موضوعات مختلف بروم. من از چیزی که بدان اعتقاد دارم و آن روابط انسانی است نمیتوانم جدا شوم.
شعیبی گفت: آقای صابری مردانه برای تئاتر خراسان ایستاد و به تهران هجرت نکرد. همواره دوست داشتم با ایشان همکاری کنم که در این اثر میسر شد.
مقدم گفت: بعد از فیلم «روز بلوا» خیلی دوست داشتم با بهروز شعیبی کار کنم و وقتی به من زنگ زدند و در مورد کار با من صحبت کردند خیلی با المانها آشنایی نداشتم. بهروز شعیبی در شناخت خراسان به من خیلی کمک کرد.
امین میری دیگر بازیگر این کار اظهار کرد: همیشه دوست داشتم با بهروز شعیبی کار کنم و همواره علاقهمند بودم که نقشی مشهدی را ایفا کنم. یکی از چالشها برای من ایفای نقش یک آدم معمولی بدون هیچ شناخت و بحرانی بود.
الهام کردا گفت: درباره لهجه مشهدی همچون همه بازیگرانی که تمرین لهجه میکنند، تمرین کردم. آقای شعیبی برای من معلم لهجه گرفتند و در طول فیلمبرداری نیز تمرین میکردم.
شعیبی در پایان گفت: یکی از لذتهای این کار برای من کار گروهی بود. یکی از کسانی که با ما بسیار همراهی کرد، عطا مهراد بود.