حسین لامعی (منفی):«قصّهی «علفزار»، در مورد «تجاوزِ گروهی پسر، به جمعی از دختران، در باغِ حاشیهی تهران است؛ آن هم در حالی که آن دختران، با شوهرانِ خود بودهاند و متجاوزان، ابتدا شوهرانِ آنها را به چاقو زدند و بستند و سپس، در مقابل چشمِ آنها به زنانشان تجاوز کردند!!»... یک داستانِ واقعی و بهغایت مَهیب و هولناک، که طبیعتا، پای تماشای فیلمش، باید بر خود لرزید و فقط خون گریست... «علفزار» ولی چنین قصهی مَهیبی را، بهحدّی سطحی و دمِ دستی و سهل و ممتنع روایت میکند که گویا، در حال روایتِ یه تصادفِ عادّی بین دو ماشین است!.. فیلمی ترسو و ناقص و درنیامده، که هم پادرهواست، و هم بلاتکلیف و بیخاصیّت... در آنحد که مخاطب، پس از پایان فیلم، حتی لحظهای فیلم را به یادش نمیماند و سریعاً از یادش میرود... ای کاش فیلمسازانِ ایرانی وقتی نمیتوانند چنین قصّههایی را آنطور که باید و شاید بسازند و وقتی نمیتوانند حقّ مطلب را آنگونه که باید ادا کنند، اساساً به سمتش نروند و اینچنین ماجراهایی را، با آثارشان، ناخواسته به سُخره نگیرند...»
رضا منتظری(مثبت): «با دیدن «علفزار» بی تردید مسحور بازی بازیگرانش خواهید شد؛ صدف اسپهبدی که با این اثر به دنیای سینما معرفی شده با بازی حیرت انگیز و تأثیرگذارش مخاطب را جذب میکند.اما پژمان جمشیدی یک بار دیگر با حضور موثر و روانش در «علفزار» ثابت کرده بازیگری به شدت توانا است که سینمای ایران تمامی پتانسیل او را کشف نکرده و هر بار میتواند با رونمایی از وجه جدیدی از هنر بازیگری خود مخاطب را میخکوب کند…سارا بهرامی همیشه درخشان نیز در این فیلم غوغا کرده؛ نگاه های وی دریای هنر بازیگری را به مخاطب اثبات می کند…فیلمنامه «علفزار» نیز شاید یکی از متفاوت ترین فیلمنامه های سال های اخیر سینمای ایران است. تدوین حمید نجفی راد، فیلمبرداری هادی بهروز و گریم بی نظیر مونا جعفری از دیگر نقاط قوت این اثر سینمایی است؛بی تردید انتخاب این فیلمنامه برای بهرام رادان به عنوان تهیه کننده نیز نشان از هوشمندی بالای وی دارد»