از زمان خبر ابتلای مهرداد میناوند و علی انصاریان به ویروس کرونا، رسانههای مکتوب، مجازی و شبکههای مختلف تلویزیون، هر لحظه در پی پوشش اخبار آنها بودند و این روند به مرور زمان، باعث ایجاد تنش، گسترش شایعات و حتی ورود به حریم شخصی آنها شد. از جمله، دوربین و میکروفن بخشهای خبری و برنامههای مختلف سیما، همیشه در راهرو بیمارستان منتظر بودند تا از یک پزشک، کادر درمان یا ملاقاتکننده، جویای احوال این دو چهره سرشناس شوند که این کار، به پخش اخبار ضد و نقیض، ایجاد امید کاذب و ... دامن میزد.
در رابطه با همین موضوع، با طاهره سوری، متخصص بیماریهای عفونی و معاون درمان بیمارستان رازی، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
نحوه مواجه رسانهها با بیماری افراد سرشناسی که در بیمارستان بستری هستند، چگونه باید باشد؟
نحوه انتقال خبر و برخورد با این موضوع، مانند یک شمشیر دو لبه است، چون هم میتواند جنبه آگاهی رسانی و اطلاع رسانی داشته باشد و هم منبعهای غیر رسمی میتوانند از این موضوع سوءاستفاده کنند.
توضیح بیشتر میدهید؟
ممکن است اطلاعرسانی لحظه به لحظه و هیجانی از یک بیمار، باعث ایجاد استرس و اضطراب در همه افراد جامعه شود، در حال حاضر چون به تازگی دو تن از ورزشکاران کشور فوت کردهاند، افرادی به بیمارستان مراجعه میکنند که هیچ بیماری یا علائمی از آن را ندارند یا مثلا یک حساسیت ساده دارند، اما از این موضوع ترسیدهاند.
اطلاعرسانی خوب است، اما باید به گونهای مدیریت شود که باعث ایجاد رعب و وحشت نشود. نکته دیگر اینکه تلویزیون یا هر رسانه دیگری باید بر اساس منبع رسمی اطلاعات را منتشر کنند و خدای نکرده در این عرصه، دنبال جذب مخاطب نباشند.
از یک سو، این اطلاعرسانی باید انجام شود و از سوی دیگر، رسانه نباید به ترس و اضطراب در جامعه دامن بزند. به عنوان یک پزشک که در خط مقدم مبارزه با کرونا است، چه باید کرد؟
برای مثال تلویزیون میتواند با دعوت از متخصصان و پزشکان ماهر و سرشناس، که مردم به آنها اعتماد بیشتری دارند، شرایط اقناعسازی جامعه را فراهم کند تا آنان کمتر برای کسب اطلاع به سراغ فضای مجازی بروند.
در این بحران، رسانه باید نشان دهد که همدل با مردم است و سلامتی آنها برایش اهمیت دارد، البته خوشبختانه تا کنون این اتفاق از جانب رسانهها افتاده است و مردم هم نسبت به موارد بهداشتی پیشگیرانه آگاهی دارند.
من به عنوان پزشک، وقتی با بیمارانم مواجه میشوم، یکسری موارد بهداشتی را به آنها میگویم و نکته امید بخش ماجرا اینجاست که مراجعهکنندگان کاملا در جریان هستند و این موارد را رعایت میکنند؛ این یعنی رسانه کار خودش را به درستی انجام داده و همدل مردم بوده است. مردم هم تمایل دارند که همکاری کنند، فقط باید اطلاعات صحیحی به آنها داده شود.
در زمان بستری شدن آقایان انصاریان و میناوند، دوربینهای تلویزیونی و میکروفنهای خبرنگاران، یکسرِ پشت در بخش آیسییو بودند و با کادر درمان مصاحبه میکردند. آیا این کار درستی بود؟
خیر، راز داری اصل اساسی تعهد پزشکی است، زمانی که از اطلاع رسانی صحبت میشود، باید یکسری آگاهی کلی به مخاطبان و کسانی که پیگیر اخبار هستند داده شود؛ به طور مثال درباره بیماری، درباره آمار مبتلایان و نحوه مقابله و پیشگیری از ابتلا صحبت کنند، اما اگر بنا بر این باشد که دائم در مورد یک شخص خاص و وضعیت او صحبت شود، قطعا این مسئله اشتباه است، چرا که وضعیت بیمار یک موضوع شخصی است و ارائه اطلاعت جزئی درباره آن فرد، ورود به حریم خصوصی بیمار تلقی میشود و اصلا کار صحیحی نیست. حالا ممکن است یک فرد مشهور مانند آقای انصاریان به این بیماری مبتلا شده باشد که طرفداران زیادی هم دارد و مردم نیز دوست دارند از وضعیت او با خبر شوند، که باز هم در این شرایط باید اطلاعات کلی از وضعیت بیمار ارائه شود. تا به حریم خصوصی او لطمهای وارد نشود.
همچنین، گزارش لحظه به لحظه از وضعیت بیمار مخصوصا کسی که مشهور است، باعث ترویج رعب و وحشت در جامعه میشود، مخصوصا اگر گزارشی تصویری باشد که قرار است در اختیار عموم مردم قرار بگیرد که حالا ممکن است یا در تلویزیون پخش شود یا در فضای مجازی در دسترس مخاطبان قرار گیرد.
این دامن زدن به اضطراب، در کنترل بیماری هم تاثیر منفی دارد؟
زیان اضطراب ناشی از این نوع اخبار، بسیار سنگین است و صدمات روحی فراوان و بیشماری را به مردم وارد میکند. در حال حاضر ترس از کرونا، بیشتر از خود این ویروس شیوع پیدا کرده است.
امیدوارم مطالبی که از جانب رسانهها ، چه داخلی و چه خارجی منتشر میشود، اضطراب را کاهش دهد. چون هیچ چیز بیشتر از اضطراب، توان مقابله با بیماری را کاهش نمیدهد.
بهتر است مردم آرامش خودشان را حفظ کنند و بدانند که این ویروس نه اولین اپیدمی است و نه آخرین اپیدمی، اما اگر نهادها، رسانهها،پزشکان و بیمارستانها وظایف خودشان را بدانند و به آن عمل کنند، باهمکاری تک تک افراد میتوان هر چه سریعتر از این چرخه بیماری خارج شد.
شاهد این موضوع بودیم که بیماری مانند مهرداد میناوند، به بیمارستان دیر مراجعه کرده است. این نشاندهنده نقص در شبکه اطلاعرسانی ما نیست؟
تا حدودی چرا، اما موضوع ترس از مراجعه به بیمارستان، در بسیاری از بیماران وجود دارد. متاسفانه بسیاری از بیمارانی که فوت شدند، دیر به بیمارستان مراجعه کردند. جدای از بحث ترس مراجعه به پزشک، باید به طور دقیق بررسی و اطلاع رسانی شود که مردم دقیقا چه زمانی باید به بیمارستان مراجعه کنند. مرحوم میناوند با پزشک صحبت کرده بودند و به ایشان توصیههای لازم شده بود، اما به هر دلیلی ایشان تصمیم گرفتند که به بیمارستان مراجعه نکنند.
یک تاثیر منفی این شیوه خبررسانی در ماجرای بستری شدن این دو ورزشکار محبوب، این بود که الان بسیاری فکر میکنند بخش آیسییو برای بیماران کرونایی، ایستگاه آخر است.
نه، این موضوع کاملا غلط است و این هم یکی از نتایج گزارش اخبار لحظهای است، ما بیمارانی داشتیم که در آیسییو بودند اما دوباره سر پا شدند، بیمارانی هم داشتیم که در خانه بودند اما فوت کردند. یک باور غلط دیگری هم که وجود دارد، این است که هرکسی به بیمارستان رفته فوت کرده است، منشا آن هم همان ترسی است که به آن اشاره کردم. شاید یکی از دلایل مرحوم میناوند برای دیر مراجعه کردن به بیمارستان، همین ذهنیت اشتباه بوده است.