نشست خبری فیلم سینمایی « ستاره بازی » به کارگردانی هاتف علیمردانی در خلال برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر عصر امروز ۱۳ بهمن ماه در برج میلاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست هاتف علیمردانی بیان کرد: «ستاره بازی» در ادامه تجربیات سینمایی ماست من سعی کردم با شواهدی که رو به رو هستیم به تصویر بکشم «ستاره بازی» حاصل تجربیات من در چند سال گذشته است که البته بلندپروازی هم در آن بوده است.
وی ادامه داد: من زمان ساخت فیلم آباجان دلخوریهایی داشتم. آن زمان گفتم قاعده بازی را بلد باشید این هشتمین دورهای است که در فجر حضور دارم گاهی در حق فیلمها اجحاف میشود و به نظرم بیشترین اجحافها به فیلم من بوده است. در این شرایط باز هم به نظرم جشنواره تنها چراغ روشن سینما در این روزهاست. من هم از نبود حمید نعمتالله در جشنواره ناراحتم اما فکر میکنم جشنواره با تمام بالا و پایینش متعلق به ماست و باید حفظش کنیم.
علی سرتیپی تهیهکننده فیلم هم عنوان کرد: وقتی هاتف این قصه را نزد من آورد به نظرم قصه دشواری بود ساخت فیلمی در شرایط ارزی امروز دل میخواست، مسایل مالی به کنار ولی کار در سرمای زیر بیست درجه هم سخت بود به هاتف اعتماد کردم البته قصه را هم خیلی دوست داشتم.
ملیسا ذاکری بازیگر این فیلم گفت: من در کنار تمام کارهای آقای علیمردانی تجربه کردم صبا از شخصیت من خیلی فاصله دارد و کار را برای من سخت میکرد اما امیدوارم آنچه که باید، درآمده باشد.
علیمردانی توضیح داد: در تمام این سالها دغدغه یک کار اقتباسی داشتم ولی هیچوقت دغدغه مشترک را در کتابها و رمانها پیدا نکردم به صورت اتفاقی قصه شخصیت این فیلم را از مادرش شنیدم، این شخصیت را دورادور میشناختم. من به صورت شهودی فیلم میسازم. آمریکا سرزمین ناشناختهای برای من بود. سعی میکردم پی او وی اتفاقات را ببینم. من مهاجرت را یک تومور وحشتناک میبینم، مثل یک هشدار اجتماعی و مثل از دست دادن عزیز است. اگر به هر دلیلی از کشورمان میرویم باید بدانیم برای چه میرویم غرض من سیاهنمایی نبود البته من اینجا هم که فیلم میساختم نقدهای تندی به آن میشد.
شبنم مقدمی بازیگر این فیلم که به صورت تلفنی با این نشست همراه شد، اظهار کرد: من نگاه علیمردانی را به فیلمهای اجتماعی دوست دارم، خودش هم آدم شریفی است که بدون اتصال به هیچ جریانی خودش در این سینما ایستاده، علیمردانی از آن دسته از کارگردانهایی است که میشود با او به تعامل رسید.
مقدمی بیان کرد: من نقش انواع و اقسام مادرها در سنین مختلف بازی کردهام اما یک ناچاری در این شخصیت برای ترک وطن بود. مهاجرت دومین سونامی است که میتواند وجود آدمها را بلرزاند این زن دچار چنین وضعیتی شد، این موضوع نمونههای عینی بسیار دارد، این ناچاری و گرفتاری که در این زن وجود داشت، او را به من ویژه کرد. این زن بیچاره و درمانده حاصل مشورت من و هاتف علیمردانی بود.
علیمردانی در بخش دیگری از نشست گفت: من از این فیلم خیلی ترسیدم چون بروکراسی پیچیدهای در آنجا بود و برقراری ارتباطات با آنها سخت بود، این فیلم تجربه بزرگی بود که خیلی یاد گرفتم.
وی افزود: من به عنوان فیلمساز اجتماعی دغدغه مهمی داشتم که بتوانم بر اساس زندگی کسی فیلمی بسازم. شاید یک تصادفی که برای دختری نوزده ساله رخ میدهد یک فاجعه باشد من سعی کردم به اتفاقات زندگی آن دختر وفادار باشم پدرش وقتی فیلم را دید گفت امیدوارم کسی به درد صبا دچار نشود.
سرتیپی توضیح داد: هاتف وقتی از آمریکا برگشت احساس کردیم فیلم مقداری کم دارد به دلیل شرایط خاص آنجا و سرمای شدید و البته هزینههای بسیار بالا به نظرم کمی در آمادهسازی فیلم عجله شده بود به همین دلیل برخی از سکانسها را در ایران فیلمبرداری کردیم هر دکوری که آنجا بود در ایران بازسازی کردیم که کار سختی بود دوباره هاتف به آمریکا رفت و مقداری آنجا فیلمبرداری کردیم که فیلم سر و شکل داشته باشد.
علیمردانی درباره همکاری با بازیگران آمریکایی گفت: این فیلم وقتی چهار روز مانده بود سی و هشتمین جشنواره فیلم موعدش تمام شود، تمام شد اما باز هم کاری داشتیم به همین دلیل فکر کردیم نمیتوانیم به جشنواره برسیم. شش بازیگران آمریکایی داشتیم. مجموعاً فیلمی بود که پروداکشن حرفهای داشت.
ذاکری در بخش دیگر گفت: رسیدن به این شخصیت برای من خیلی مشکل بود چون با من خیلی متفاوت بود من جز فایلهای صوتی راهنمای دیگری نداشتم البته آقای علیمردانی خیلی به من کمک کردند.
سرتیپی درباره انتخاب بازیگر اصلی فیلم گفت: ما در شروع کار یک سری تست داشتیم. ذاکری قبلاً با هاتف کار کرده و در ذهن کارگردان مانده بود وقتی ذاکری را دیدم فکر کردم میتواند از پس نقش بربیاید. من و هاتف فقط در یک جلسه نیم ساعته برای حضور ذاکری به نتیجه رسیدیم.
علیمردانی درباره ادامه کارنامه کاری خود بیان کرد: من آدم بلندپروازی هستم همیشه دوست داشتم تجربه کنم هر فیلمی که ساختم فکر کردم بهترین فیلمم را ساختهام آزمون و خطا در «ستاره بازی» کم نبود و بسیار فیلم سختی بود.