نشستن سیداحمد خمینی، پسر تولیت آستان امام خمینی(ره) در جایگاه موسوم به «وی آی پی» در مراسم عزاداری هیئت خادمالرضای شهر قم و توجیهات بعدی وی در این باره که در واکنش به اعتراضات صورت گرفت، فرصتی را برای بازخوانی توصیههای امام راحل به روحانیون در زمینه ضرورت حفظ «زیّ طلبگی» فراهم میکند.
سیداحمد مصطفوی در واکنش به اعترضات نسبت به حضورش در جایگاه VIP طی مراسم عزاداری گفت: آن بالا معمّمین مینشینند که لباسشان چون زیاد است موجب گرمازدگی نشود و البته جایگاه ویژه هم هست.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و طی ۲ سال اول دوران تبعید از پذیرش وسایل سرمایشی برای منزلش در هوای گرم نجف به این علت که همه طلبهها توانایی خرید کولر ندارند، خودداری میکرد و نیز پیشنهادهای شاگردان را جهت عزیمت به کوفه که هوای بهتری در تابستان دارد، نمیپذیرفت، خطاب به اعضای مجلس خبرگان در سال ۱۳۶۲ میگوید:
« ... یکی قضیۀ اینکه از آن زیّ روحانیت و زیّ طلبگی بوده است، اگر ما خارج بشویم، اگر روحانیون از آن زی که مشایخ ما در طول تاریخ داشتهاند و ائمۀ هدی (ع) داشتهاند، ما اگر خارج بشویم خوف این است که یک شکستی به روحانیت بخورد، و شکست به روحانیت شکست به اسلام است. اگر ما از زی متعارف روحانیت خارج بشویم و خدای نخواسته، توجه به مادیات بکنیم، در صورتی که خودمان را با اسم روحانی معرفی میکنیم، این منتهی ممکن است بشود به اینکه روحانیت شکست بخورد».
امام(ره) با هشدار نسبت به اینکه تغییر حالت در انسان به یک باره صورت نمیگیرد، تأکید میکند که خروج طلّاب از روش و منشی که یک طلبه باید داشته باشد نیز به تدریج و پس از توجیهات مکرّر انجام میگیرد، امّا وقتی این منش تغییر کرد، بهگونهای میشود که سایر ابعاد را هم تحت تأثیر قرار میدهد:
«اینطور هم نیست که انسان خیال کند که شیطان میآید ابتدائاً به آدم میگوید که بیا برو طاغوتی بشو، این را نمیگوید. قدم به قدم انسان را پیش میبرد، وجب به وجب انسان را پیش میبرد. امروز اینکه اشکالی ندارد، اگر جلویش را گرفتید طمعش بریده میشود و اگر جلویش را نگرفتید فردا یک قدم دیگر جلو میرود. یک وقت میبینید که این طلبه زاهد عابد که در مدرسه زندگی میکرد با آن وضعی که همه میدانید، متحول شد به یک نفر انسان طاغوتی به حدود خودش، و از آن وضع طلبگی که مشایخ ما بر آن وضع بودهاند یک وقت خارج شده است و شده است یک انسانی که همۀ همّش صرف دنیاست، به تدریج میشود این امور. از قدم اول انسان باید جلویش را بگیرد. اگر مبتلا شد، ابتلا دیگر پشت سر هم میآید. اینطور نیست که انسان یک وقتی بعد از اینکه ریشۀ دنیا در دل انسان قوی شد بتواند بکند آن را».
رهبر کبیر انقلاب اسلامی نسبت به تعارض در قول و عمل طلّاب در زمینه برحذر داشتن مردم از دنیاطلبی که موجب بیاثر شدن مواعظ روحانیون برای عموم میشود، نیز تصریح میدارد:
«بنابراین، انسان باید متوجه این معنا باشد، و خصوصاً این طبقه، این طبقهای که میخواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد، یعنی شمایی که مردم را تحذیر از دنیا میکنید، اگر خدای نخواسته، خودتان توجهتان به دنیا باشد و حریص در دنیا، مردم دیگر از شما باور نمیکنند؛ بلکه انحرافات در آنها پیدا میشود».
به نظر میرسد امام خمینی(ره) تزلزل عقیدتی در مردم را عینیترین پیامد خروج طلبهها از زیّ طلبگی میداند و معتقد است که اعمال شائبهدار از سوی روحانیون که دور از ذهن نیست، حضور آنها در جایگاههای وی آی پی در مراسمات نیز از آن جمله باشد، منشأ سستی در باورهای مردم است:
اگر خدای نخواسته، به واسطۀ اعمال روحانیون، در عقاید بعض اشخاص ضعیف که هستند، سستی پیدا بشود، آن وقت این چه مصیبتی است که ما تحملش را باید بکنیم. این یک باب واسعی است که در حوزهها باید اشخاص متقی و اشخاص آشنای به حقایق اسلام، طلبهها را تربیت کنند و آقایانی هم که در بلاد هستند دوستان خودشان را، طلبههایی که در آنجا هستند، جوانهایی که آنجا هستند، آنها را ارشاد کنند به اینکه مبادا خدای نخواسته، یک وقت از این زی طلبگی خارج بشوند و خروج آنها موجب تزلزل عقیدتی در مردم بشود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی در جای دیگری با اشاره به هوشمندی مردم در مقایسه زندگی طلبهها در مراحل و مقاطع مختلف زندگی خطاب به آنان اظهار میدارد:
«درست مانند علمای گذشته ساده زندگی کنید. در گذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگیشان از سطح معمولی مردم پایینتر بود و یا مثل آنها بود. امروز سعی کنید زندگیتان از زی آخوندی تغییر نکند. اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید بدانید که دیر یا زود مطرود می شوید؛ برای اینکه مردم می گویند ببینید آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند، امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم فاصله گرفتند. باید وضع مثل سابق باشد، باید طوری زندگی کنیم که نگویند طاغوتی هستیم».
گویی امام راحل تغییر نگاه مردم به روحانیت و بدبینی به سبک زندگی آنان را بزرگترین لطمه به این قشر و به تَبَع آن لطمه به اسلام برمیشمارد؛ ایشان در توصیهای که به یکی از مبرّزترین شاگردان خود مرحوم آیتالله آقامجتبی تهرانی (استاد مشهور اخلاق) دارد، میگوید:
«زیّ طلبگیات را حفظ کن که اگر آن را حفظ نکنی به روحانیت لطمه خواهد خورد و لطمه به روحانیت، لطمه به اسلام است».
آیا صراحت لهجه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سوق دادن طلّاب و روحانیون به حفظ مشی زیست سنتی طلبگی راه را برای رفتن نوادهاش به جایگاه ویژه ـ VIPـ هنگام مراسم عزاداری و نیز توجیهات بعدی او در این باره مسدود نکرده بود؟