کار هر کسی نیست در روزهای افولِ محبوبیت حسن روحانی، همچنان با او بماند و بگوید: «الان هم از روحانی دفاع میکنم». نه اینکه سیّدرضا اکرمی این روحانی اصولگرا، هیچ انتقادی به وضع موجود ندارد، بلکه اتفاقاً دل پُری هم دارد و با لحنی که برخاسته از عمق وجود است، از مشکلات مینالد. منتها معتقد است نباید برای هر چیزی، فوراً سراغ شخص رئیسجمهور رفت، بلکه زیرمجموعه او نیز نقش مهمی دارند. زیرمجموعه، همان نقطهای است که اکرمی بابت آن لب به انتقاد از روحانی میگشاید، البته بسیار محترمانه و با سبکی خاص: «یک آدمی که گُل است، باید این زیرمجموعه خودش را هم درست کند». او به طور مشخص، روی تیم اقتصادی دولت دست میگذارد و میگوید این تیم، جواب نداده است.
اکرمی که روزی به نهاد ریاستجمهوری رفت تا شاید بتواند سرفهای بکند و به اطرافیان بگوید این ره که تو میروی به گلستان نیست، امروز از پیشنهاد خیرخواهانهای میگوید که مشاور فرهنگی رئیسجمهور-حسامالدین آشنا- هیچگاه آن را عملی نکرد.
روحانی باسابقه، از روزهایی میگوید که تکوتنها در بین دوستان خود در جامعه روحانیت مبارز، مشغول حمایت از حسن روحانی بود.
اکرمی در جایجای مصاحبه، به هملباسیهای خود نیز خرده میگیرد؛ از جمله اینکه چرا در نمازجمعه از مردم نمیخواهند تا ده درصد در مصرف برق صرفهجویی کنند. با این حال، روی روحانیت حساب ویژهای باز میکند و میگوید در جمهوری اسلامی، روحانیون حتی اگر مجسمه هم باشند، اثرگذار هستند. یا اینکه: «گاهی به خلقالله هم میگویم بیآخوند به جایی نروید ولو جهنم!».
راهکار اکرمی برای برونرفت از مشکلات، دو عنصر «قانون» و «رهبری» است و میگوید باید این دو رو معیار قرار بدهیم و دیگر به این طرف و آن طرف هم نرویم.
او، خیلی برای احزاب حساب باز نمیکند و میگوید اینکه با یادداشت یک نفر، یک لیست انتخاباتی رأی میآورد و دیگران به گاراژ میزنند، یعنی اینکه ما بر روی موج حرکت میکنیم و با این روش، نمیشود یک مدرسه را هم اداره کرد چه برسد به مملکت!
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری، رسانه روحانی را ضعیفترین رسانه میداند و شاکی است که هیچکس به سؤالات و شبهات پاسخگو نیست و وزرا و استانداران نیز حاضر نیستند از عملکرد خود بگویند و پاسخ انتقادات را بدهند.
***
نباید فقط حرفهای بزرگ بزنیم
تیم اقتصادی دولت جواب نداده است
در پی مواضع اصولی و ضدّ آمریکایی آقای روحانی، ترامپ در توئیتی، ایران را تهدید کرده و گفته است عاقبت سختی در انتظار ایران خواهد بود. شما این جنگ کلامی رؤسای جمهور ایران و آمریکا را چطور ارزیابی میکنید؟
اکرمی:ما در طول این 40 سال، تهدید، تحریم و جنگ را به طور مکرر دیدهایم و چه در زمان امام راحلمان و چه در زمان رهبری، اینها را از سر گذراندهایم و حالا به چهلوپنجمین رئیس جمهور آمریکا؛ یعنی ترامپ رسیدهایم. ترامپ، واقعاً منفورترین و پلیدترین رئیسجمهوری است که آمریکا تا کنون به خود دیده و به هیچ چیزی پایبند نیست. صرفاً هم در ارتباط با ایران نیست؛ در ارتباط با کانادا، ناتو، اتحادیه اروپا، روسیه و چین نیز اینطور است. به قول ما ایرانیها، ترامپ به هیچ صراطی مستقیم نیست و یک کاسب باجبگیری است که برای رسیدن به منفعت خود، همه ارزشها را زیر پا میگذارد.
از این آدم، انتظار کارهای ناروا و ناصحیح میرود، امّا در ارتباط با جنگ نظامی باید گفت که به صد دلیل جنگ نظامی انجام نمیشود؛ چون هشت سال، جنگ با ایران را تجربه کردهاند و معلوم شد که اگر چه ورود به ایران آسان است، امّا خروج از آن، به این آسانی نیست. به فرموده رهبری، آمریکا جنگ را به خزانهداری خود برده است و جنگ نظامی رخ نخواهد داد. تهدید ترامپ، مثل همان تهدیدها و تشرهایی است که دموکراتها و جمهوریخواهان انجام میدادند و بالاخره این مرحله و این شرایط هم میگذرد.
نظر شما درباره مواضع اخیر آقای روحانی در عرصه سیاستخارجه که مورد تأیید رهبر انقلاب هم قرار گرفت، چیست؟
اکرمی:اینکه آقای روحانی حرفهای بزرگ و سنگین میزند- که درست هم است و منطق دین و شرع و اخلاق است و دین ما هم همین را میگوید که «کلوخانداز را پاداش سنگ است»؛ رُدُّوا اَلْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ فَإِنَّ اَلشَّرَّ لاَ یَدْفَعُهُ إِلاَّ اَلشَّرُّ- سر جای خودش محفوظ و درست است، امّا در کنار این، ما باید در داخل خودمان هم کارهای بزرگی انجام بدهیم. فقط حرفهای بزرگ نزنیم.
منظور شما از کار بزرگ، چه کاری است؟
اکرمی:کار بزرگ این است که واقعاً الان همه این انتظار را دارند که رئیسجمهور این تیم اقتصادی را تغییر بدهد، چون الان دیگر همه عملکرد آنها را دیدهاند و جواب نمیدهد. خب باید این تیم را تغییر دهد و روابطش را با نخبگان، فرهیختگان، بازاریان، نظامیان و هر کسی که تجربه، فهم، فکر و سرمایهای دارد پررنگ کند. همچنین باید چرخ داخل را راه بیاندازد؛ یعنی ما باید یک کلاس داشته باشیم برای بیرون کشور و یک کلاس بزرگتر هم برای داخل کشور.
وجداناً شما بگویید که آیا ما از فروردین تا حالا، مثلاً در کشور صاعقه داشتهایم، زلزله داشتهایم، سیل آنچنانی داشتهایم، قحطی داشتهایم، جنگ داشتهایم یا بمباران؟! بیجهت، یک مرتبه ماجرای سکه درست میشود، ارز گران میشود، آبمیوه گران میشود، آهن گران میشود؛آنهم بی خودِ بیخود.
مسئولان از یک طرف میگویند آذوقه و مواد غذایی داریم؛ بازارمان پر است، درآمدمان فلان است، که درست هم میگویند، ولی بیخود بیخود تبلیغات روانی آمده و برای همه مسئله درست کرده. هرجا مینشینی صحبت از سکه و ارز و اجاره خانه و این چیزها است؛ این که نشد. شما دو میلیون و 500 هزار خانه خالی دارید که این خوش انصافها نه به اجاره میدهند نه میفروشند و نه تصمیمی دربارهاش میگیرند. اینها کارهای بزرگ است.
باید در داخل کشور یک اتاق فکر درست و درمان در هر وزارتخانه و سازمان و حتی در حوزههای علمیه و روستاهای ما تشکیل شود. باید اتاقی باشد که بگوید آقا! به چه مناسبت باید اجاره خانه انقدر بالا باشد، به چه مناسبت آب گران میشود، گوشت گران میشود. اینها را از هم تفکیک کند و به همه جا اعلام کند که ما در حال جنگ هستیم. جنگ اقتصادی بدتر از جنگ نظامی است. این را به افراد بقبولانیم و به همه تفهیم کنیم. مسئولان هم بپذیرند و آستینها را بالا بزنند و مرد و مردانه وارد میدان شوند و کارهای بزرگ بکنند. وگرنه با گفتاردرمانی مشکل حل نمیشود.
با روحانی دیداری نداشتهام
حاج آقا، شما رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهور هم هستید؛ درست است؟
اکرمی: (با خنده) خب حالا چه نتیجهای میخواهی بگیری از این سؤال؟ میخواهی بگویی یک تریلی عنوان تو را نمیکشد، اما نتیجه چه؟
خواستم بپرسم با توجه به حضور شما در دولت، آیا این دغدغهها را با آقای روحانی مطرح کردهاید؟ درواقع تلاش کردهاید صدای خود را به گوش ایشان برسانید؟
اکرمی:ببینید؛ من تا به حال، دیدار حضوری با ایشان نداشتهام، جز دیدارهای افطار که همه بودهاند. با کسی هم غرض و مرض ندارم، ولی کار، فردی نیست؛ کار، جمعی است. همه بخشها در یکدیگر کارساز هستند. ببینید، من از شما سؤال میکنم؛ ما 900 تریبون نمازجمعه داریم. آیا اینها واقعاً نمیتوانند به مردم بگویند آی مردم! 10 درصد از مصرف برق را کاهش بدهید تا خاموشی نداشته باشیم؟! یعنی بگویند هر خانه ای شرعاً، عرفاً، و قانوناً، یک لامپ خاموش کند. نمیتوانیم این را از مردم بخواهیم؟ واقعاً ما به اراده جدّی نیاز داریم. من بارها گفتهام که ما چند چیز نیاز داریم؛ یک، همّت میخواهیم؛ دوم اینکه حمیّت میخواهیم، سوم حمایت میخواهیم، چهارم اینکه هدایت میخواهیم، تا برسیم به مورد پنجم که هدف است. این ساده ساده هم است. منتها باید همّت کنیم. عذر میخواهم، من میگویم همه بمیرند برای من، دیگری هم میگوید تو بیمری برای من! این نمیشود. همه سوار یک کشتی هستیم، از قوه قضائیه و قوه مقننه و مجریه گرفته تا نیروهای مسلّح، شهرداریها، شوراها و همه و همه.
شما به عنوان خبرگزاری فارسبیایید پیش من، تا وجداناً به شما نشان دهم که چطور میشود با 5 طرح، برای نیم میلیون نفر، اشتغال ایجاد کرد. دلار و یورو هم نمی خواهد؛ فقط همّت میخواهد و حمیّت و مسئول. نیم میلیون نفر را میتوانیم با کمترین مشکل مشغول به کار کنیم. این درست نیست که ما با شوخی و خواهش و تقاضا بخواهیم مملکت را جلو ببریم. بیش از 30 سال است بنده در این مملکت مسئولیت دارم؛ 20 سال نماینده بودهام، 12 سال در عقیدتی سیاسی ارتش. آیا من هیچ نقشی در این وضعیت اسفناک فعلی ندارم؟! یکی از عیبهای ما این است که دنبال فرافکنی هستیم. اون میگوید تقصیر آن است، آن میگوید تقصیری دیگری است. دیگری هم میگوید تقصیر همه است.
حاج آقا، شما هم در جامعه روحانیت مبارز سابقه همکاری با آقای روحانی را داشتهاید و هم اکنون در دولت ایشان حضور دارید. چطور از این ظرفیت استفاده کردهاید تا دغدغههای مردم را رفع کنید؟
اکرمی:من جواب سؤال شما را دادم. کار، دست یک نفر نیست. وقتی آقای جهانگیری میگوید من مطلبی را میگویم ولی مدیرکل من عمل نمیکند، خب چه باید گفت؟ چرا ما فقط شخصشناس هستیم...
خب بالاخره قبول ندارید که رأس کار، بر بدنه دولت اثرگذار است؟
اکرمی: اجازه بدهید... واقعاً این وزیر صنعت و معدن، پاسخگوی عملکرد خود در موضوع خودرو هست؟! چرا ما فقط سراغ رئیسجمهور میرویم؟ یا فرض بفرمایید در مسئله بازرگانی، چه اتفاقی افتاده که این بازار، سه ماه است که کالا و جنس نمیفروشد و همه میگویند صبر کنیم ببینیم چه میشود. حالا هم شایعه میکنند که تا دو ماه دیگر چه میشود و ترامپ شیپور را زده و شمشیرش را بلند کرده و از این حرفها. اینطور نمیشود؛ باید مچ هر کس را گرفت و گفت تو مسئول هستی و بیا کارنامهات را ارائه کن.
بالاخره نقش رئیسجمهور پررنگ است. همین همکاران را ایشان انتخاب کردهاند و گذشته از این، همانطور که حضرتعالی مطرح کردید، الان از ایشان توقع میرود که آنها را تغییر دهند...
اکرمی:ببینید؛ اُشهد بالله، هیچ کس در این مملکت، به اندازه من آقای روحانی را از نظر فکر و فهم و تجربه و سابقه بهخوبی نمیشناسد. اما من میدانم خب کار فقط به دست او حل نمیشود. بابا این کشور رهبر دارد؛ عزیز، مقتدر، مستقل، بینا، دانا و یک زیرمجموعهای وجود دارد که ایشان همه افراد آن زیرمجموعه را جمع میکند و تذکرات را به همه میدهد. شما نگاه کنید؛ این پلیس ماست که ماه مبارک رمضان یک اطّلاعیه میدهد که تظاهر به روزهخواری نکنید. امّا در عمل، آیا یک پلیس به یک روزهخوار میگوید چرا این کار را کردی؟! در موضوع بدحجابی و سگگردانی هم همینطور است برادر من. در مشهد یک نمایشگاه از سگها برپا میکنند؛ سگ نژاد ژرمن از 15 میلیون تا 500 میلیون. خب این رفتار اسلامی است؟! اینجا شهردار باید جواب دهد، شورای شهر باید جواب دهد، فرماندار باید جواب دهد، امام جمعه و امام شنبه و همه باید جواب بدهند. من هم باید به سهم خودم جواب بدهم. چون همه سوار یک کشتی هستیم.
ماجرای پیشنهاد اکرمی به آشنا
در بین افکار عمومی این موضوع مطرح است که تحرک و پویای لازم در دولت، مخصوصاً در رأس آن وجود ندارد. مثلاً قبلاً سفرهای استانی وجود داشت که همین دولت هم تا مدتی انجام میداد، ولی الان تعطیل شده. اخیراً هم رهبر انقلاب در دیدار هیأتدولت به این موضوع اشاره کردند و فرمودند به میان مردم بروید، پای کوره حضور پیدا کنید، با کارگر بنشینید و...
اکرمی:خب میدانم، همین... ببین آقای عزیز! شما که باز سؤال را به من برمیگردانی... من دارم میگویم آقا...
خب شما این تحرک را در رأس دولت چطور میبیند؟ آیا کافی است؟
اکرمی:نه نیست، نیست. برای اینکه من میگویم آقا شما[انجام بده]، شما هم میگویی من، و این نمیشود. ببینید آقای عزیز! من بعد از دوره یازدهم ریاستجمهوری، نشستم با معاون فرهنگی رئیسجمهور؛ همین آقای «آشنا»، که خدا انشاءالله همهشان را فقط برای موزه حفظ کند؛ گفتم آقای آشنا! در این تهران هر دو ماه یکبار، یک ماه یکبار، سه ماه یکبار هر آخوندی که نفوذ کلام دارد و از طریق مسجد و منبر، محوریت دارد را جمع کن و ابتدا از آنها بخواهید حرفهایشان را بگویید. هرچه درست حرف زدند که درست است، هرچه هم نادرست گفتند را شما جواب بده، بعد بگو آقا ما هم این کارها را از شما میخواهیم. اُشهدبالله نکردند. حوزه علمیه مراجع دارد، مدرسین دارد، طلاب دارد، مبلغین دارد؛ باید همه اینها را دید نه فقط مراجع را. ما در این جاها میلنگیم.
پس معتقد هستید مشاوران فرهنگی و مشاوران قسمتهای مختلف هم وظایفشان را خوب انجام نمیدهند...
اکرمی:شما اصلاً بحث را سراغ معاون فرهنگی یا مشاور فرهنگی نبر. من میگویم آقا، همه ما با هم. وجداناً و شرعاً شما انگشت نگذار روی یک نفر. رئیسجمهور نفر دوم است، رهبر نفر اول است، سران قوا هم جایگاه خودشان را دارند، امّا در کار، همه باید باشند. ببینید؛ یک وقتی شما منبری میخواهید، در منبر یک نفر باید حرف بزند، اما بقیه باید کار بکنند، والا اگر منبری حرف بزند و مردم هم حرف بزنند؛ گفت: «مِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ...».
موجی بلند میشود و یک نفر رأی میآورد
باید قانون و نظرات رهبری را مبنا قرار دهیم
الان هم از روحانی دفاع میکنم
رفتار اصلاحطلبان را در ارتباط با آقای روحانی چطور ارزیابی میکنید؟ بعد از مشکلات اخیر، عدهای از آنها بحث عبور از روحانی را مطرح کردهاند...
اکرمی:ببینید؛ اینها بیشتر افراد هستند نه جریان و حزب. متأسفانه یکی از اشکلات ما مخصوصاً بعد از فوت مرحوم آیتالله بهشتی، «تحزب» است. این که مهندسین، پزشکان، بازاریان، فرهنگیان و سایرین به صورت هفتگی کلاس بگذارند و واقعاً آدمسازی بکنند نداریم. مشکل ما این است که نیروسازی نمیکنیم. موجی بلند میشود و فردی برنده میشود. مگر شما یادتان نیست در انتخابات اخیر 94 لیست دادند و چه و چه. آقای خاتمی یک یادداشت داد که به این لیست رأی بدهید و رأی آوردند و بقیه همه به گاراژ زدند. این نشان میدهد که ما موج هستیم(با خنده) و موجی بلند میشود، آن طرف رأی میآورد و این طرف حذف. اینطوری نمیشود یک مدرسه یا دانشکده را هم اداره کرد! باید قانون را بگذاریم جلو، نظر رهبری را هم بگذاریم وسط. اختلاف سلیقه هم بین تمام افراد وجود دارد. مگر همه انگشتها یک طور هستند؟ ما فرمایشات امام را داریم و رهبری و قانون. قانون بد هم باشد بهتر از بیقانونی نیست. رهبر ولو معصوم هم نباشد باید از آن اطاعت کرد. ما باید این را ملاک قرار دهیم؛ حالا میخواهد اصلاحطلب باشد، اصولگرا باشد یا هر چیزی، که من عمدتاً اینها را دروغگو میدانم. برخی از اینها دونبش هستند برخیها سه نبش و برخی شیشهای.
اصلاحطلبان در انتخابات، متحد آقای روحانی بودند، ولی برخی از آنها، اکنون که شرایط اقتصادی به اینجا رسیده، میخواهند خودشان را کنار بزنند و حتی برخی مواضع اصولی ایشان را نیز برنمیتابند...
اکرمی:اینها باز افراد هستند. آقای عزیز! شما چرا میگویید اصلاحطلبها یا اصولگراها؟ من خودم اصولگرا هستم، و هم دور اوّل و هم دور دوم برای آقای روحانی کار کردم. الان هم از او دفاع میکنم. اصلاحطلب هم نیستم، اصولگرا هستم؛ این را صریح هم گفتهام، امّا من یک نفر هستم یا ده نفر؟! در جامعه روحانیت، در بین 15 نفر، من تک و تنها بودم با یک برادر دیگری. ولی وقتی انتخابات تمام شد، ما باید نتیجه را بپذیریم. دیگر اصلاحگرا و اصولطلب و اینها را بگذاریم کنار. میگویم قانون و رهبری؛ خلاص. چیز سومی هم نداریم که کنار آن بگذاریم. ما این را نپذیرفتهایم. بیشتر روزنامهها را نگاه کنید؛ تقی هست و حسن و حسین و جعفر و... همه اینها را هم جمع کنی به 50 نفر نمیرسد. کشور هشتاد میلیونی که 50 نفر نیست که بگوییم آقا بله؛ هرکه صدایش بلندتر است خیال میکند چنین و چنان است. نه آقا! اصلاً مگر 50 میلیونی که در انتخابات شرکت کردند پلاکارد اصولگرا و اصلاحطلب داشتند؟! مخصوصاً روستاها که 30درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. ولی عیب کار ما این است برادر من، که وقتی همه چیز درست است، درست است، ولی وقتی خراب میشود همه به دنبال این هستند که گناه را گردن دیگری بیاندازند؛ یعنی فرافکنی. الان چون فرافکنی وجود دارد، این میگوید تقصیر آن است، آن هم میگوید تقصیر دیگری است. نه آقا!
روحانی مقدم بر همه قبلیهاست
اشاره کردید به حمایت از آقای روحانی. آیا واقعاً الان هم حامی آقای روحانی هستید؟
اکرمی:ببینید؛ به قول ما طلبهها، یک عالم «ثبوت» داریم یک عالم «اثبات». عالم ثبوت یعنی آقای روحانی یک آدم شناختهشدهای است، سابقه دارد، با تجربه است، در رده بالای شورایعالی امنیت ملی گرفته تا مجلس خبرگان و بیست سال نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد و او را با هرکدام از قبلیها مقایسه کنی، یقیناً او مقدم بر آنهاست. اما وقتی به عالم اثبات میرسد، یک آدمی که گُل است، باید این زیرمجموعه خودش را هم درست کند. یکی از اشکالات روحانی این است که رسانه او، ضعیفترین رسانه است؛ یعنی اصلاً کسی وجود ندارد به سؤال یا اشکال شما جواب دهد یا بیاید دفاع کند. بالاخره وزیر باید از عملکرد خودش دفاع کند. استاندار و فرماندار باید پاسخگو باشند،امامزاده لازمالتعظیم که نگذاشتهاند آنجا.
عملکرد و نقش معاون اوّل رئیسجمهور را در کابینه چطور ارزیابی میکنید؟
اکرمی: (با خنده) الان میخواهی چکار کنی؟ مگر میخواهی پست تقسیم کنی؟ آقای عزیز! من میگویم این هیأت دولت 25 نفر هستند که از محیط زیستش گرفته تا معاونت زنان، همه باید تلاش کنند؛ همه. و الا با یک گل بهار نمیشود. همه باید تلاش کنند.
اشاره داشتید به ضرورت تغییر برخی اعضای کابینه. آیا تغییر را به افراد منحصر میدانید یا به نظر شما برخی رویکردهای دولت هم نیاز است تغییر کند؟
اکرمی:من که لابهلای حرفم گفتم ما باید دو چیز را ملاک قرار دهیم؛ یکی قانون است؛ ما سند چشمانداز بیست ساله داریم، سند برنامه پنج ساله داریم، دیگری هم نظر رهبری. ما باید در عمل اینها را ملاک و معیار قرار دهیم و اصلاً دیگر این طرف و آن طرف نرویم. راه خیلی روشن است. ما از نظر اسناد بالادستی که مشکلی نداریم. ما از نظر قانونگذاری، بهترین قانون اساسی را از نظر انسانی و انقلابی و جهادی داریم. اما عمل نمیکنیم. این نمازجمعه ماست؛ تهران بالای ده میلیون جمعیت دارد. این نمازجمعه متناسب با این جمعیت ده میلیونی است؟! نه اینطوری نیست قربان شما بروم. دو هزار مسجد در این تهران داریم. خداوکیلی مساجد ما برای توضیح نه توجیه، چقدر جهت میدهند؟ بقیه امور هم همینطور.
مشکل اصلی ما داخلی است
موضوع تغییر رویکرد را از این جهت پرسیدم که الان خیلیها معتقد هستند که دولت به برخی قسمتها، مثل مذاکرات هستهای بیش از سایر قسمتها بها داد و همین موضوع باعث شد که بسیاری از ظرفیتها در داخل، معطل موضوعی به نام برجام بماند.
اکرمی:ببیند آقای عزیز! همه کارشناسهای فهمیده و متدین گفتهاند که مشکلاتی که ما الان داریم 70 درصد داخلی و 30 درصد خارجی است. برخی دیگر میگویند 90 درصد داخلی است، 10 درصد خارجی. برجام یا مسائل خارجی قطعاً نقش دارد. اما مشکل اصلی ما داخل است. من الان از شما سؤال میکنم؛ اگر برجام را به هیچ وجه نمیپذیرفتیم، امروز شرایط مملکت ما در چه وضعیتی بود؟ همان اتهام که ما به دنبال بمب اتم هستیم و پنهانکاری میکنیم وجود داشت. برجام آمد شفافسازی کرد. بیپدر عمل نکرد و حالا به اینجا رسیدیم. حداقل 70 درصد مشکلات ما مربوط به بروکراسی است، قرطاسبازی است. خدا نکند پایت به شهرداری یا دادسرا و به بیمارستان بیفتد؛ مگر به این سادگی میتوانی بیرون بیایی؟! تا این بلا سر ما نیاد نمیفهمیم. ناراحتی مردم این است که چرا تبعیض وجود دارد و چرا سیستم تشویق و تنبیه نداریم. یک مدیری که سر وقت میآید و درست عمل میکند را باید تشویقش بکنیم، کسی هم که بیخیال است، چند شغل دارد و کارت میزند و میرود بیانصافِ بی همه چیز، باید تنبیه شود.
دو دفتر نیاز داریم؛ یکی به خارج بپردازد، یکی به داخل
اکنون موضوع مذاکره با اروپاییها در ارتباط با برجام ادامه دارد. به نظر شما با چه رویکردی باید با اروپاییها مذاکره کنیم و آیا نیاز نیست از برجام درس بگیریم؟ما از مذاکراتی که منجر به برجام شد، نباید درس بگیریم؟
اکرمی:ما از هر چیزی باید درس بگیریم، امّا سهم هر چیزی را روشن کنیم. ما دو دفتر لازم داریم؛ یکی فقط به خارج بپردازد، یکی هم به داخل. وزیر کشاورزی باید دنبال خودکفایی باشد، وزیر صنعت و معدن دنبال خودگردانی باشد، آموزش و پوروش دنبال تعلیم و تربیت. نباید قاطی بکنیم.
رفتار ما در قبال اروپاییها باید چطور باشد؟ بستهای که آنها ارائه دادهاند را چطور ارزیابی میکنید؟
اکرمی: گفتم ملاک فرمایش رهبری و قانون است. رهبری فرمودند با اروپا مذاکره را ادمه دهیم، امّا خود را بسته به نگاه آنها نکنید؛ یعنی شما کار خودتان را انجام بدهید، اتفاقاً اگر در داخل کار خود را درست انجام دهید، آنها میفهمند که پزهایشان پز نیست و بزکهایشان نمیگیرد. باید یک اتاق باشد که فقط برجام و مثل برجام را پیگیری کند و یک اتاق دیگر که به مسائل داخلی بپردازد.
میمانم و به کارم ادامه میدهم
به عنوان سؤال آخر، بفرمایید آیا همچنان در شورای فرهنگی ریاستجمهوری خواهید ماند؟
اکرمی:الان هستم. من الان دارم به کارم ادامه میدهم. من با دیگران مشورت کردم و استخاره هم گرفتم که بالکل رها کنم و بروم به دنبال قلم و بیان، یا اینکه جایگاهی داشته باشم که بتوانیم سرفهای بکنم و عطسهای بکنم و بگویم آقا! این ره که تو میروی به گلستان نیست!
آیا توانستهاید این کار را انجام دهید؟
اکرمی:من همه جا حرفم را میزنم، منتها لحن من لحن مؤدبانهای است، چون اشکال را فقط فردی و موردی نمیدانم. اشکال مربوط به همه کسانی است که به اندازه خودشان سهمی دارند. ما باید آن را درست کنیم. این جام جهانی مسکو که یکماهه، کشور که هیچ، دنیا را هم گرفت، نگاه کنید. آمدهایم داور گذاشتهایم وسط زمین و اطراف زمین و بعد هم یک ویدئو گذاشتهایم که چک کند. آیا ما در مملکتداریمان به این مقدار داوری و چک کردن تن میدهیم؟ قبول میکنیم؟ بازی، بازی، بازی! ما همه چیز را شوخی و تعارف گرفتهایم. گرفتار رودربایستی هستیم. مملکتداری عین مقرارت راهنمایی و رانندگی، آییننامه نیاز دارد. این آییننامه را همه باید مراعات کند.
دوست دارم فرمایشتان را کامل کنید؛ آیا فکر میکنید اثرگذاری لازم را در جایگاهی که هستید دارید؟
اکرمی:مطلق اگر بخواهی، نه؛ ولی نسبی بله. عذر میخوام من به این جمعبندی رسیدهام که در جمهوری اسلامی، آخوند، مجسمه هم باشد مفید است(خنده). گاهی به خلقالله هم میگویم بیآخوند به جایی نروید ولو جهنم!
من در شورای فرهنگی هستم که خودم هم نسبت به آن حرف و حدیث دارم، ولی همین مقدار که الان مجسمه هستم، به این جمعبندی رسیدم که باید باشم.