در روزهای اخیر موضوع تخلفات متنوع آقای وزیر آموزش و پرورش که در رسانه ها به وزیر وارداتچی معروف شد است به نقطه ثقلی در گفتگوهای روزمره مردم تبدیل شده است. شرکت خانوادگی وزیر آموزش و پرورش که بدست توانمند دختر مظلومش اداره میشد تنها در یک فقره محموله پوشاک وارداتی از کشور چین 220 میلیون تومان کالا را با کارت بازرگانی یک فرد سوم به کشور وارد کرده است.
موضوع کارتهای بازرگانی یک بار مصرف امروز به مهملی برای لاپوشانی قاچاق و فرارهای میلیاردی مالیاتی تبدیل شده است. بررسی های اولیه نشان میدهد با استفاده از این کارت بازرگانی در حدود 10 میلیون دلار انواع کالا وارد شده است. این درحالی است که صاحب شرکت هیچ نقشی در فرآیند واردات ندارد و این کارت در عمل برای سرپوش گذاشتن قاچاق و فرار مالیات عملکرد توسط اشخاص مختلف استفاده میشود.
گزارش روزنامه رسمی نکات جالبی را نشان می دهد مبنی بر اینکه محل شرکتی که واردات دختر وزیر به نام و اعتبار او انجام شده، در شهر آمل قرار داشته است و سپس به فریدونکار منتقل شده است.
پس از بررسیهای بسیار مشخص شد مالکان شرکت برادران دوقلو به نام های سید حسن و سید حسین که ساکن شهر رشت می باشند، هستند. پدر آنها یک کارگر بازنشسته و مادر آن ها یک مادر خانه دار نگران دو فرزند دوقلوی 27 ساله خود که به قول خودش برای چی نگران باشم پسران به این خوبی دارم.
مادر که چهره مظلومش در مقابل زیاده خواهی رانت خواران آرامش را از ما گرفته میپرسد: قضیه از چه قرار است. خبرنگار : 10 میلیون دلار به نام پسر شما توسط اشخاص دیگری از جمله دختر وزیر آموزش و پرورش کالا وارد شده است و احتمال اتهام فرار مالیاتی و یا پولشویی به پسران شما مطرح میباشد.
مادر با نگرانی صحبت های سخنگوی قوه قضاییه را گوش میدهد، پدر میگوید به آنها گفتم اینکار پر خطر است نکنید اما آنها برای شروع کار خود به پول نیاز داشتند فقط 2 میلیون 500 هزار تومان گرفتند تا چنین شرکتی به اسم آنها باشد. پدر میگوید حالا چه کار میشود کرد؟ خبرنگار تسنیم توضیح میدهد که اگر این ماجرا به گوش همه ی مردم برسد و تمام کسانی که به نام پسر آنها پولشویی و یا فرار مالیاتی اتفاق افتاده مشخص شونئد، شاید کمکی به پسرانشان باشد.
پدر شماره پسر را میگیرد و می گوید بروید با خودش حرف بزنید مادر میپرسد برای پسرم مشکلی پیش نیاید یه موقع!
قرارمان می شود روبه روی مسجد محله.
به محل قرار میرویم، سید حسین یک جوان خوشتیپ با یک تیشرت سفید با یک گردنبد بدلی به گردن پر از استرس و دستانی که حالا از کار زمخت شده بود ایستاد بود. بعد از سلام علیک ماجرا را برای ایشان شرح دادیم سید حسین میگوید کسی که به او وکالت دادیم می گوید همه چیز کاملا قانونی است. به او میگوییم واردات دختر وزیر به نام شما انجام شده. استرس در چهره اش بیشتر میشود میگوید به من گفتند کارت بازرگانی نداشته به خاطر همین با کارت من اینکار را کرده است
به او میگوییم دختر وزیر در عرض نصف روز تبرئه خود را از تعزیرات گرفته است، به نظر تو چقدر طول می کشید تا کارت بازرگانی داشته باشد!؟ سید سکوت می کند.