مجتبی زارعی عضو هیأت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی آورد: نوبخت و جهانگیری و جناب آشنا از چه رازهای اجتماعی اطلاع دارند که اینگونه روحانی را از دسترس مردم و رقبای روزهای مناظرات دور و پنهان میکنند؛ به نظر می رسد باید خبرهایی از زیر پوست کشور در باره روحانی وجود داشته باشد.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:
« پس از شلیک جهانگیری به رئیس جمهور اینک اما نوبت به نوبخت رسید که تیر خلاص را به روحانی شلیک کند؛ اگر موضع او را موضع رسمی دولت بدانیم، او امروز رسما اعتراف کرده است که ثبت نام جهانگیری برای دفاع از عملکرد دولت بود و این یعنی اینکه او رسما روحانی را فاقد کارآمدی و صلاحیت برای دفاع از کارنامه دولت یازدهم اعلام کرد؛ به راستی چرا چنین شده که از گستره ملی تا درون دولت، روحانی را فاقد کارآمدی برای مواجهه با پرسش ها در مناظرات و گفتوگوهای ملی اعلام میکنند!
چرا همه اصلاح طلبان که اینک برای حفظ بقا زیر شنل قدرت سیاسی و به ناچاری ( بخوانید از حیث بی اعتباری در گفتمان ) به روحانی رضایت می دهند و نیز چرا مردم و معاون اول رئیس جمهور و اینک سخنگوی دولت، روحانی را ناتوان در مقابل رقبا ارزیابی می کنند؛ مگر رقبا بناست با روحانی چکار کنند!؟
مگر نه این است که روحانی سالهاست که مهارت سخنوری و خطابه دارد، و با خطبه ای غرا می گفت بروید به جهنم!؟ مگر نه این است که او در مناظرات قبلی با پیش کشیدن دوگانه حقوق دانی و سرهنگی و صرفا با تکیه بر عملیات روانی بر رقبا چیره شد پس چرا اکنون مردم ، نخبگان و دولت مردان همکار وی از او قطع امید کردند؛ چرا زبان روحانی الکن شد و صدای ملت و جوانان شیوا !؟
چرا همه در این فکرند که بهتر است ریاست او بر دولت ایران بیش از چهار سال طول نکشد؛ به راستی آیا ملت ایران با رئیس جمهوریی مواجه است که حتی قادر نیست از ریاست چهارساله اش بر دولت ایران دفاع کند!؟ ما با این رئیس جمهور ضعیف در اثبات ادعاهایش چه کنیم!؟ آیا او بر نظام برنامه نویسی و بودجه ریزی کشور تسلطی ندارد و به راستی چرا نوبخت، روحانی را فاقد این توانایی می داند!؟
در همین سفر اخیر به مرکز استان مازندران چرا روحانی سعی کرد در میان مردم ظاهر نشود؟ نوبخت و جهانگیری و جناب آشنا از چه رازهای اجتماعی اطلاع دارند که اینگونه روحانی را از دسترس مردم و رقبای روزهای مناظرات دور و پنهان میکنند؛ به نظر می رسد باید خبرهایی از زیر پوست کشور در باره روحانی وجود داشته باشد.
و.... اما اجمالا باید گفت؛ واقعیت این است که گفته اند و درست گفتهاند که « به عمل کار برآید به سخندانی نیست » زیرا چهار سال است که کسب و کار را در کشور تعطیل و بر لشکر بیکاران افزودند و اینک ملت به کسانی نیازمند است که به جای خطابه و تمسک به عملیات روانی جنگ و صلح و بازیهای حقوقی- سرهنگی ، ایران را به کارگاهی بزرگ تبدیل کند.»