در سالروز اجرایی شدن برجام در 27 دی ماه، رییس سابق
انرژی اتمی دکتر فریدون عباسی که همواره از منتقدان جدی برجام به شمار می رود و اشکالات متعددی را به آن وارد می داند به بررسی ابعاد مختلف برجام و تحولاتی که در یک سال اخیر پس از اجرایی شدن آن بر کشور ما رفته است می پردازد.
ارزیابی شما از یک سال اجرایی شدن برجام چیست؟
*** برجام در کشور ما تصویب نشده بلکه دولت مجاز به اجرای آن شده است
عباسی: ابتدا باید به یک نکته اشاره کنم و آن اینکه یکه نکته مهم که باید به آن توجه داشت این است که برجام در کشور ما تصویب نشده است. این سند؛ چه در شورای عالی امنیت ملی و چه در مجلس شورای اسلامی، اجازه اجرا دریافت کرد. دولت به اجرای برجام پافشاری داشت و رفع مشکلات معیشتی مردم، منوط به اجرای برجام شد. پس مجاری قانونی ما به دولت اجازه اجرای برجام را دادند. دولت پافشاری میکرد که برجام اجرا شود تا ثبات جامعه حفظ شود.
ما چند مرحله در تاریخ قبل از برجام داریم. مرحله اول از دفاع مقدس تا سال 82 و مرحله دوم از سال 82 تا 84 است که همین تیم مذاکرهکننده فعلی در آن زمان نیز مسئولیت مذاکرات را بر عهده داشتند. مرحله بعدی از سال 84 تا 92 میباشد که باید دید چه اتفاقاتی در این سالها افتاد؟ آخرین مرحله قبل از برجام نیز از سال 92 تا 94 بوده است که هر کدام باید جداگانه بررسی شوند. از دفاع مقدس تا سال 82 کشورهای معاند، ما را متهم به انحراف از NPT کردند؛ پروندهای اتهام آمیز برای ما به نام PMD به وجود آوردند که اسم انگلیسی آن به فارسی می شود «ابعاد نظامی احتمالی».
در دوره بعد، تیم مذاکره کننده ما در آن زمان، هرچه کشورهای اروپایی شرط کردند را پذیرفت. در آن سالها هر شرطی که سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان پیش روی ما گذاشتند، توسط تیم مذاکره کننده ما مورد قبول واقع شد مانند تعلیق فعالیتهای ما که با نام تعلیق داوطلبانه به یاد میآوریم.
آن سه کشور پس از هر بار قبول شدن هر شرطی از جانب ما، به شورای حکام مراجعه کرده و قطعنامهای علیه ما صادر میکردند. در آن سالها 6 یا 7 قطعنامه علیه کشور صادر شد. در آن سالها علیرغم تعطیل شدن تمامی فعالیتهای هستهای کشور، آژانس انرژی اتمی از حل کردن مسئله ایران عاجز ماند و اعلام کرد که به طور قانونی، پرونده به شورای امنیت ارسال میشود.
در آن سالها مسئولین به این نتیجه رسیدند که بهتر است با این روند، تعلیقهای داوطبانه لغو شود. پس از لغو تحریمهای داوطلبانه از جانب کشور، یک قطعنامه ضدّ ایرانی از شورای امنیت صادر شد. با این تفاسیر معلوم میشود که این تعلیقها داوطلبانه نبوده بلکه جنبه جبری داشته است و آنها سعی در تعطیل کردن کامل برنامه هستهای ایران داشتند.
پس از روی کار آمدن دولت جدید در سال 84 هر چه دشمن با تهدید و تحریم پافشاری بر اجرای تعلیق داشت ما با سرعت پیشرفت کردیم. ما در آن سالها غنی سازی 20 درصد را داشتیم و سطح مذاکرات به سطحی بالاتر از دورههای قبلی رسید. سطح مذاکرات در آن زمان، از شما نفت و گاز دارید و چه نیازی به هستهای دارید، به شما امروز هستهای دارید و غنی سازی نیازی ندارید رسید.
بعد از این، مشکل آنها غنی سازی 20 درصد اورانیم بود. زمانی که آنها دیدند که فشارها تأثیری ندارد، قطعنامه 1929 صادر شد که عدهای در داخل که امروز هم در دولت فعلی حضور دارند، اظهار داشتند که تحریمها کمر مردم را خواهد شکست. کم کم تحریمها در تمامی زمینهها مثل بانکی، سوخت، کشتیرانی و ... اعمال شد و ما دو راه پیش روی خود داشتیم؛ یا باید با قدرت ادامه میدادیم و بدون اینکه حساسیت ایجاد کنیم، روی غنی سازی 20 درصد پافشاری کنیم و از حقوق کشور دفاع کنیم و یا اینکه این تکلیف کردن غربیها را بپذیریم و دستانمان را به نشانه تسلیم بالا میبردیم و به وضعیت سال 82 تا 84 بازمیگشتیم.
آمریکاییها زمانی که دیدند قطعنامهها اثری ندارد، خود وارد میدان مذاکرات شدند. همانهایی که میگفتند ایرانیها باید قطعنامهها را بپذیرند تا در مذاکرات شرکت کنیم، خود وارد مذاکرات شدند. پس ما دست برتر در این مذاکرات را داشتیم. در آستانه انتخابات سال 92، در حال تثبیت مذاکرات روی غنی سازی 20 درصد قرار داشتیم. زمانی که آمریکاییها وارد بحث شدند، مذاکرات را تعلیق کردند تا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران مشخص شود تا ببینند آیا میتوانند مانند سال 88 آشوب سیاسی ایجاد کنند و ذهنها را از مذاکرات منحرف بنمایند و از ما امتیاز بگیرند یا نه؟ که هوشمندی مردم و مسئولین کشور مانع این کار شد.
رآکتورهای تهران، اراک و بوشهر و پیشرفتهای نظامی و دفاعی و حضور مردم غیور کشور، پشتوانه تیم مذاکره کننده در آن سالها بود اما طرف مقابل نیز از فرصت استفاده کرده و به روال همان سالها بازگشت و روی گزارش سال 2011 خود پافشاری کرد.
آژانس در سال 2011 در گزارش 65 خود به شورای حکام، پرونده ایران را از لحاظ PMD دوباره باز کرد و بعد از مذاکرات اول ژنو، آژانس گزارش سال 2014 خود را با شماره 10 ارائه داد که در آن، گزارش سه سال قبل خود مبنی بر انحراف ایران در ساخت و خرید سلاح را بیشتر تأیید میکند.
در سال 2015 آژانس نتیجه بررسیهای خود از تمامی مذاکرات و بازدیدها را ارائه میکند به گونهای که پرونده ایران در آژانس برای مدتی کوتاه بسته میشود. دو ماه بعد، پرونده PMD ایران به MD تبدیل شد اما پرونده در حد مطالعات امکانسنجی و مطالعات علمی باقی میماند.
در گزارش سال 2015 آمانو به شورای حکام اعلام کرد که ایران در مطالعات علمی خود به سمت سلاح هستهای رفته است پس پرونده ما از پرونده اتهامی به پرونده مجرمیت تبدیل شد. اگر متن برجام را نگاه کنیم، بالای 80 درصد آن، فکت شیت قبلی آمریکاییهاست که فرانسه و انگلیس و آلمان نیز شروط و مجازاتهای خود را به این متن اضافه کردند.
از آنجا که ما در اینجا مجرم خوانده شدیم، مجازاتهای احتمالی شروع شد. متن برجام، متنی است که در آن، آژانس ما را تخطی کننده از NPT میداند و مجازات ما همان محدودیتهای مورد نظر آژانس میباشد.
به نظر شما ساخت و تجهیز پیشران هستهای که در دستور رئیس جمهور بعد از تصویب قانون ایسا مطرح شد، واکنش مناسبی به نقض برجام است؟
*** پیشران هستهای را واکنش مناسبی به نقض برجام نمیدانم
عباسی: من ساخت پیشران هستهای را پاسخ و واکنشی مناسب به نقض برجام نمیدانم چراکه باید گفت مگر
رئیس جمهور چه چیزی در برای واکنش نسبت به نقض برجام در دست دارد؟ موضوعی که مطرح میشود این است که وقتی همهچیز یکجا در مذاکره گذاشته می شود، طبیعی است که هیچ چیزی برای چانه زنی وجود نداشته باشد.
وقتی میگوییم متن توافق برجام، مجازاتی است؛ به این خاطر است که متن مانند این است که کسی در یک جنگ و مذاکره شکست خورده و بعد بر مبنای شکست، آن متن را نوشته است. به همین خاطر است که در کل این توافق، یک روح و مبنا وجود دارد و آن روح و مبنا هم این است که اگر طرف مقابل نقض عهد کند، ما یعنی ایران نمیتوانیم کاری انجام دهیم اما اگر ما نقض عهد را انجام دهیم، آنها میتوانند ماشه را به سمت ما شلیک کنند.
مراحلی که در صورت نقض عهد باید انجام شود، به این شکل است که موضوع در کمیسیون مشترک، به صورت کارشناس و تخصصی مورد بحث قرار میگیرد و اگر مشکل حل نشد، موضوع در حد وزرا مطرح شده و در صورت حل نشدن موضوع، مقوله در شورای امنیت مورد بحث قرار میگیرد که البته بر اساس برجام و تجربهای که در این زمینه داریم، در نهایت، باز هم ما محکوم میشویم.
این موضوعی که مطرح شد، مطابق بند 36 و 37 برجام است یعنی اگر طرف مقابل نقض عهد کند و ما شکایت کنیم، دوباره ما محکوم میَشویم.
زمانی که نقض عهد به درستی دیده نشده باشد، راهحل این است که ما به کمیسیون مشترک مراجعه کنیم. سوال این است حالا که به کمیسیون رفتیم، چه نتیجهای داشت و چرا اینقدر تصمیمات و اقدامات ابهام دارد؟
دلیل نتیجه بخش نبودن جلسه کمیسیون این است که آنها نقض عهد را نپذیرفتند و ما اگر میخواستیم موضوع را در شورای امنیت ادامه دهیم، در نهایت دوباره قطعنامه علیه ما صادر میشد و محکوم میشدیم؛ پس موضوع نقض برجام را مسکوت نگه داشتند.
نامههای رئیس جمهور در واقع، مانور سیاسی برای داخل کشور و استفادههای خاصی است که در آینده قرار است انجام شود. وقتی که مجلس در حال اجازه دادن به دولت برای اجرای برجام بود، چند بند اضافه کرد که یکی از موارد پیش بینی شده، پیشران هستهای است.
دولت بیش از یک سال، کار بر روی پیشران هستهای را متوقف کرده و اصلاً حرفی هم در مورد آن نزده اما اکنون که میخواهد در مورد آن حرف بزند، به سازمان انرژی اتمی سه ماه وقت داده که برنامهای در این زمینه تنظیم کند و البته مشخص شده که برنامه در حد مطالعه و امکانسنجی است.
چرا آمریکا پیشران هستهای را نقض برجام به حساب نیاورد؟
*** پیشران هستهای، تهدیدی برای آمریکا نیست که با آن مخالف باشد
عباسی: پیشران هستهای مسئله شوخی برداری نیست. این موضوع در دولت دهم هم مطرح و مشخص شد که پیشران هستهای نیاز به غنیسازی 56 درصد به بالا دارد. البته در کنار این غنی سازی، بستگی دارد که از این دستاورد در چه شناورهایی استفاده شود؟
اگر هدف، ساخت پیشران برای زیر دریایی باشد، نیاز به غنی سازی بالای 90 درصد دارد و در صورت استفاده در کشتیها و ناوشکنهای بزرگ نیاز به غنی سازی بالای 56 درصد دارد. ما چون میخواهیم با آژانس کارکنیم، نباید پنهان کاری داشته باشیم.
اگر میخواهیم روی رآکتورهایی کار کنیم که مجهز به پیشران هستهای باشند، باید خیلی جدیتر از اینها کار کنیم و حتی دولت باید در بودجه سال آینده که به مجلس داده، بحث پرداختن به ساخت راکتورهای کوچک با غنیسازی بالا را در دستور کار خود قرار دهد و بهتر است برای کار، مذاکرات با آژانس در این زمینه را از همین الآن آغاز کند.
البته پیرو این دستور رئیس جمهور، هنوز دانشگاهها و سازمان انرژی اتمی به راه نیفتادهاند و فقط یک سری اطلاعاتی که موجود بوده را به صورت امکانسنجی درآوردند و کار جدیدی صورت نگرفته است و بیشتر صحبتهایی که انجام شده، یک مانور سیاسی برای مصرف داخلی است.
بنا بر برجام، ما نمیتوانیم روی رآکتور آب سنگین کار کنیم و مشکلی برای کار کردن روی رآکتورهای آب سبک وجود ندارد. خود آمریکاییها میدانند که فعالیت ما مغایرتی با برجام ندارد. دولت برای انجام فعالیتهای خود بودجه تعیین میکند و آمریکاییها نیز به همین
بودجه نگاه میکنند. برای آن ها مهم نیست که نسبت به چیزی که برایشان تهدید حساب نمی شود، واکنش نشان دهند و در مقابل آن موضع بگیرند.
پیشران هستهای چه سوختی نیاز دارد؟
*** سوخت پیشران هستهای اورانیوم غنی شده است
عباسی: پیشران یک بخش اصلی دارد که همان سوختی است که اورانیوم غنیشده نیاز دارد. شناور در محیطی محدود به کار میرود لذا باید حجم کمی داشته باشد. برای این حجم کم باید غنای
اورانیوم بالا باشد. اگر کشور ما اراده کند و بخواهد تصمیم بگیرد که با نقض برجام مقابله کند،
نخبگان و متخصصان جوان داخل کشور در مدتی کوتاه در این باره به نتیجه خواهند رسید.
در مقابل بدعهدی آمریکاییها چه گزینهای باید در دستور کار قرار گیرد؟
*** اقتدار، تنها گزینه در مقابل بدعهدی آمریکا است
عباسی: اقتدار، تنها گزینه در مقابل بدعهدی آمریکا است. آمریکاییها به دنبال برجامهای یک و دو و سه هستند. آنها تنها با بحث هستهای ما مشکل ندارند بلکه رفتار منطقهای و و موشکی ما را نیز برنمیتابند. طرح بحث
حقوق بشر و حقوق
زنان و کودکان، از توطئههای آمریکا علیه ما است.
این موارد هیچگاه از دستور کار آنها خارج نمیشود؛ پس ما باید اقتدار منطقهای خود را جدی بگیریم بخصوص در مقطع کنونی که پیروزیهای بسیاری کسب شده است، دولت ما باید بسیار هوشیار باشد، باید با سازندگی بیشتر، این موفقیتها را تثبیت کرد و به همین روند،
اشتغال در کشور هم ایجاد میشود و نیروی متخصص ما شروع به کار میکند.
سازمان انرژی اتمی سال گذشته اعلام کرد که اگر برجام نقض شود، سرعت بازگشتن ما به قدری زیاد است که طرف مقابل حیرتزده شود. نظر شما چیست؟
عباسی: مدیران فعلی ما به هیچ وجه به بحث توان و اقتدار داخلی اعتقادی ندارند و من به جای آمریکاییها بودم، به این حرفها میخندیدم مثلاً در مورد رآکتور بوشهر که در حال به نتیجه رسیدن بود و روسها منتظر درخواست همکاری بودند، چرا از سال 92 هیچ اقدامی صورت نگرفته است؟
هم اکنون کنترلهایی که بر روی دانشگاههای ما اعمال میشود، همه توسط سازمان انرژی اتمی صورت میگیرد و کنترلهایی بسیار شدید است. امروز در
صنعت هستهای ما،
نیروی انسانی متخصص را مأیوس کردهاند زیرا زمانی که سانتریفیوژ را خاموش میکنند، تنها یک ماشین از کار میافتد. در بدترین حالت بعد از کمی تخریب دوباره بازسازی میشود اما تخریب روحیه انسانی بسیار سنگینتر و مخربتر است که قابل بازسازی نیست.
امروز، مسئولان به چیزی مثل ایتر افتخار میکنند. همه بدانند که پروژه ایتر، پروژهای برای بالا کشیدن
پول مردم توسط فرانسویها بود و مسئولین نباید به خاطر شریک شدن در آن بر خود ببالند.
در این روزها برخی نمایندگان مجلس، صحبت از تغییرات اساسی در فردو میکنند. شما در جریان این تغییرات هستید؟
*** فردو تغییر کابری داده است/ کاروانهای راهیان نور در مسیر جبهه از فردو به عنوان موزه دیدن کنند
عباسی: فردو مأموریتی برای تولید مواد غنی شده اورانیوم با مقیاس بزرگ در عمق
زمین دارد. سانتریفیوژهایی با
قطر و ارتفاع بلند در آنجا قرار میگیرند یعنی اگر ما روی سوی 50 یا 100 کار کنیم، فردو جواب میدهد. فردو با ماشینهای پیشرفته خود، ارزشی بیشتر از نظنز با ماشینهای نسل نو دارد.
چون سقف فردو بلند است، میتوانستیم ماشینهای بلند خود را در آنجا بگذاریم و کار صنعتی در آنجا انجام دهیم اما متأسفانه برخی بر تحقیقاتی بودن فردو پافشاری میکنند. ما دانشگاههایی همچون شریف، تهران، علم و
صنعت و علوم تحقیقات داریم. کدام عقل سالمی قبول میکند که 80 متر زیر
زمین بروند و آنجا تحقیقات کنند؟
متأسفانه عدهای، با چند شعار در حال فریب دادن
جامعه هستند. فردو مخصوص غنیسازی است و چون نمیتوانستند آن را منهدم کنند، به تیم مذاکره کننده ما گفتند آن را خراب کنید.
زمانی که مأموریت کاری یک مکانی عوض شود، آن مکان عوض شده و تعطیل شده است. با توجه به وضعیت فعلی فردو پیشنهاد میکنم کاروانهای
راهیان نور در مسیر جبهه از فردو به عنوان
موزه دیدن کنند چون فردو با وضعیت فعلیاش که اساساً
تغییر کاربری داده، به درد کار دیگری نمیخورد.
به ادعای مسئولین ما هم اکنون ماشین آی آر 8 فعال داریم. قبل از اجرای برجام، آیا بررسیهایی روی این قضیه صورت گرفته بود؟
*** در دولت فعلی، تحول خاصی در مورد آی آر 8 رخ نداده است
عباسی: ما چندین مدل ماشین سانتریفیوژ را در دست داشتیم و روی آنها کار میکردیم. این ادعا فرار رو به جلوی مسئولین است. زمان مسئولیت بنده، بیشتر روی ماشینهای نسل 1 متمرکز شدیم. کوتاهترین فاصله برای اثبات فناوری و بومیسازی آن، کاربرد روی پی 1 بود و برای همین امر، به تولید زیاد پرداختیم تا دشمن نتواند آن را نابود کند زیرا چندین بار به تأسیسات ما حمله کرده بودند البته منظورم حملههای سایبری و خرابکارانه است.
با این حال، سپرهای دفاعی ما خوب کار میکردند و ما نسبت به گستردگی حملات، آسیب کمی دیدیم. دشمنی عجیبی که از سوی طرف مقابل با سانتریفیوژ پی 1 وجود دارد، به دلیل بومیسازی آن توسط ما است. تمام مواد این سانتریفیوژ نیز کاملاً داخلی است و لذا این دستاورد بزرگی برای کشور است و دشمن نیز دست روی همین موضوع گذاشته و روی تعطیلی آن پافشاری کرد.
ما سانتریفیوژهاى مختلف داشتیم و باید نسبت به جمع اورى آنها اقدام می کردیم بنابراین در وهله اول میبایست بین اى ار ٤ و اى ار 2 ام انتخاب و تصمیم گیرى میکردیم از انجایى که سو اى ار ٢ام، ٥/٣ دهم در زنجیره اول به دست امد، بعنوان مبنا و پایه قرار گرفت و طبق زمانبندى ١٠٠٠ سانتریفیوژ از آن تولید و نصب شد اما مورد راه اندازى قرار نگرفت چراکه در حال انجام مذاکره بودیم و قصد دعوا هم نداشتیم در عین حال باید اثبات فناورى میکردیم تا از آنها امتیاز کسب کنیم.
اى ار ٨، اى ار ١٠ و ٥ در دولت دهم کار شد و همگى محصول ١٢ سال مدیریت آقاى آقازاده است به این معنا که وى با ایجاد زیرساختهاى لازم و بکارگیرى تجربه و دانش جوانان بعد از اى ار ١،٢، ١٠ و ٥ توانستند اى ار ٨ را به نتیجه برسانند. لذا در فعالیت دولت دهم تا سال ٩٢، اى ار ٨ تقریبا به دور رسیده بود ، کلمه تقریب در این موضوع مورد تاکید بنده قرار دارد زیرا تا زمانى که امرى به پایدارى نرسد و تکرار پذیر نباشد نمیتوان گفت که به نتیجه مطلوب رسیده است. باید اعلام کنم که آن زمان از گلوگاه ها عبور کردیم و مدلى پایین تر از آن با سو ١٦ را به دور رسانده بودیم که میبایست آن را در نطنز گازدهى میکردیم اما به دلیل انجام مذاکرات آن را نگه داشتیم بنابراین دستاورد جدیدى در دولت یازدهم بدست نیامده و اگر نتیجه اى حاصل شده مربوط به تولیدات کند آى ار ٨ است زیرا در آن زمان یک یا دونمونه آزمایشى وجود داشت.
گفته میشد بعد از برجام، درب بازارهای جهانی هستهای به روی ما گشوده میشود. به نظر شما آیا اکنون این اتفاق افتاده است؟ آیا شما این موضوع را یک امتیاز میدانید؟
*** برجام، درهای باز گذشته را بست
عباسی: با یکی از حضرات صحبت میکردم. جالب است مثالی که میزد، این بود که تحریمها برداشته شود یعنی اینکه از خارج چیزی وارد شود نه از داخل ما چیزی بسازیم. این فرد در حال حاضر در تیم مذاکره ما حضور هم دارد و عکس او را نیز در
اینترنت میتوانید ملاحظه کنید.
بحث تحقیق و توسعه، یکی از بحث هایی بود که نگرانی در برجام در مورد آن زیاد بود که متوقف نشود. به نظر شما روند تحقیق و توسعه، اکنون هم وجود دارد و رضایتبخش است یا نه؟
عباسی: بنده و امثال بنده از دانستن اطلاعات در این حوزه محروم هستیم اما آژانس، آمریکایىها و اروپایىها میتوانند به اطلاعات مورد نظر در این زمینه دسترسى داشته باشند. به عبارتى دیگر پیشرفتهاى انرژى اتمى کشور از متخصصان داخلى دریغ میشود زیرا متخصصان و کارشناسان، از وجود پسرفتها ابراز نگرانى میکنند. به نظر من، اگر تفکر حاکم بر فرایندهای اجرایی عوض شود و اهمیت پژوهش در زمینه هستهای درک شود، میتوان آینده درخشانی را برای صنعت هستهای در نظر گرفت.
یک سوال ما از دولت این است که آثار تحقیق و توسعه در کجا قابل رویت است؟ اگر اثار این طرح در دانشگاه وجود دارد باید اعلام کنم دانشگاه ها خاموش هستند. ساعت ٤ عصر همانند ادارات اکثر اماکن تعطیل است به این معنى که در اکثر دانشگاهها دانشجویان را در سایت کامپیوتر مشاهده میکنید که یا جستجوى اینترنتى انجام میدهند و یا مشغول فعالیتهاى نرم افزارى هستند. همانطور که میدانید اقدامى تجربى که منجر به تولید محصول شود نیازمند حمایت و پشتیبانى است بعنوان مثال در حوزه هسته اى ، انرژى اتمى از کدام دانشگاه درخواست انجام پروژه داشته است؟
ما با دانشگاه امیرکبیر قراردادى بستیم تا وظایف دانشگاهى خود را انجام دهد و ٨٠ دانشجویى که انرژى اتمى در مقطع دکترى جذب کرده را اداره کند و تز و مقاله آنها هم متعلق به دانشگاه باشد تا بر اساس برنامهریزى پیشبینى شده، دانشگاه امیرکبیر طى ٢٠ سال آینده تبدیل به دانشگاه پشتیبان صنعت هسته اى در زمینه علمى و فناورى براى راکتورهاى بیش از ١٠٠٠ مگاوات شود لذا مقرر بود همین برنامه بعنوان الگو در دانشگاه صنعتى اصفهان براى پشتیبانى از صنعت سوخت هسته اى و راکتورهاى توان متوسط به دلیل پتانسیلهایى که دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتى
اصفهان و دانشگاه نجف اباد دارد انجام شود. با توجه به پتانسیلهاى
اصفهان قطب مواد در این شهر قرارداده شده و کار بر روى مواد راکتورى مورد تاکید قرار گرفت. حال سوال اینجاست که چرا اینها تعطیل شده است؟ تحقیق و توسعه به سلاح ربطى ندارد و برجام این موارد را محدود نکرده است. سوال دیگر آنست که پژوهشگاه علوم، فنون هسته اى چرا به این وضعیت دچار است،؟ وظیفه پژوهشگاه ایجاد ارتباط میان صنعت هسته اى و دانشگاههای کشور است لذا درِ این مراکز باید به روى اساتید و دانشجویان دکترى باز باشد متاسفانه براى حضور اساتید و دانشجویان براى استفاده از آزمایشگاه ملى سنگ اندازى میشود، پژوهشگاه علوم و فنون هسته اى باید ازمایشگاه ملى باشدو بصورت شبانه روزى حتى در ایام تعطیل خدمات اراىه دهد اما این پژوهشگاه خسته و خاموش بوده و به دنبال انعقاد قرارداد است در حالی که در گذشته پژوهشگاه ها بعنوان تحقیق و توسعه شرکتها مطرح بودند.
گفته میشود بعد از برجام، درب بازار جهانی هسته اى براى کشورمان گشوده میشود و اتفاقات بهترى براى صنعت هسته اى ایران رخ خواهد داد، آیا موافق این نظریه هستید؟
*** اثری از بهتر شدن وضعیت صنعت هسته ای پس از برجام مشاهده نمی کنیم
عباسی: اگر چنین موضوعى صحت داشته باشد باید آثار آن دیده شود، نتایج راکتور بوشهر مربوط به دوره قبل بوده کمااینکه دراین زمینه به کندى عمل شد و میبایست تا کنون نیمى از تجهیزات و ساختمان راکتورها آماده میشد و باید 50 درصد پیشرفت در زمینه زمان ساخت راکتور صورت می گرفت لذا حداقل میبایست ٣٠ درصد از اقدامات لازم صورت میگرفت نه اینکه کارى صورت نگیرد و حتى خانه هاى کمپ مسکونى هم ساخته نشود در حالى که یک الى یک سال و نیم زمان لازم است تا محل اسکان ساخته شود.در دوره ما تمهیدات لازم در این زمینه صورت گرفت حتى نقشه آن تهیه شد و درآستانه عقد قرار داد بودیم که متاسفانه در همین مرحله متوقف شد. تنها حوزه اى که باید فعالیتهاى خود را ادامه دهد، گداخت است اما تمام سرمایه گذارى آن در ارتباط با فرانسوى ها یا ایتر انجام شده که این مسىله هم براى عده اى تبدیل به دکان میشود تا به خارج از کشور بروند و مغز متفکر ایرانى را به آنجا معرفى و از امکانات داخلى ما مفت استفاده کنند و به این شکل ما به ده کشور دیگر خدمات اراىه دهیم.
بنده روش را غلط و نادرست میدانم اما معتقدم توانمندى سانتریفیوژ باید با لیزر در خدمت گداخت قرار میگرفت زیرا گداخت از نظر فنى مهندسی و ساخت تولید ضعیف است اما برنامه ریزى هایى که در فناورى خلا شده بود تا در ساخت مغناطیس پیشرفت حاصل شود اجزاى گداخت بصورت پراکنده کار میشد حتى شرکت شتاب دهنده در این زمینه ایجاد شد چراکه مشابهت هاى زیادى با حوزه گداخت وجود دارد و این رشته ها پیوسته هستند و میتوانند به یکدیگر خدمات اراىه دهند متاسفانه همه این امور بارکود مواجه شد.
عملکرد اژانس بین المللى انرژى اتمى را طی یک سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
*** دسترسی های آژانس به سایت های هسته ای، در دولت فعلی بیشتر از گذشته است
عباسی: اژانس همواره روالى ثابت دارد و بازرسین آن براساس مشاهدات، محاسبات و استنباط هاى خود گزارشى تنظیم میکنند که معمولا گزارشهاى آژانس روندى یکسان دارد ما اجازه دسترسی بیش از اندازه به آژانس ندادیم و اعلام کردیم باید مطابق مقررات چه مراکزی را در چه سطحی بازدید کنند به عنوان مثال اطلاعاتی درباره راکتور اراک مطالبه میکردند که ما براساس دلایل خودمان آن را در اختیارشان قرار نمیدادیم لذا اگر ما اطلاعات راکتور اراک را در اختیار آنها قرار میدادیم با جستجو در طول مسیر اجناس مورد نظرمان را پیدا میکردند زیرا نسبت به نیاز ما از تجهیزات آگاه بودند و در سیستم بینالمللی که گردش کالا وجود دارد، مسیر کالاهای ما را پیدا میکردند به همین دلیل اطلاعات را تا زمانی که اجناس را پس از ورود تحویل میگرفتیم، حفظ میکردیم به عنوان مثال به بازرسان آژانس اعلام میکردیم محل استقرار دوربینها کجا خواهد بود ما باید کانالهای
دوربین را پیشبینی کنیم تا به منظور نصب آن با شما همکاری کنیم بنابراین همانطور که میدانید در زمینههای این چنینی با آژانس کاملا همکاری داشتیم. به نظر من، دسترسی های آژانس اکنون به سایت های
هسته ای بیشتر از قبل شده و این غیرمنطقی و مضر است.
آینده صنعت هستهای کشور را چگونه پیشبینی میکنید؟
*** باید در صنعت هسته ای تکلیفمان را معلوم کنیم
عباسی: آینده کشور خوب است و بنده آینده کشورمان را خوب پیشبینی میکنم زیرا مدیران و متفکران خوبی در کشور وجود دارد، از امنیت و انسجام هم برخورداریم اما باید در موضوع هستهای تکلیف خود را روشن کنیم که به چه چیزی نیاز داریم لذا اگر به طور دقیق نیازهای ما در این حوزه مشخص شود میتوان بر مبنای آن حرکت کرد و مشکلی هم وجود نخواهد داشت.