بالاگرفتن مناقشات بین فلسطین و اسرائیل و کشته شدن بیش از 7 هزار نفر در روزهای اخیر، ما را واداشت که نیمنگاهی به پیش بینی هوش مصنوعی از جنگ جهانی سوم بیندازیم. براساس پیش بینی دستیار صوتی آمازون یا همان الکسا (Alexa)، جنگ جهانی سوم بهزودی آغاز میشود!
حدس و گمان پیرامون جنگ جهانی سوم و پیشگویی هوش مصنوعی
ذهن روایتپرداز انسانی میخواهد که با کنارهم گذاشتن شواهد و ساخت روابط علت و معلولی مابینشان، بر محیط خود سلطه پیدا کند. میتوانیم این توانایی را نوعی شگرد برای درک محیط در نظر بگیریم تا انسان بتواند با این کار، از گزند حوادث در امان بماند.
اما با توجه به قابلیتهای هوش مصنوعی و پدیدار شدن برخی شواهد پیرامون وقوع جنگ جهانی سوم (World War III)، پیشبینی الکسا (دستیار هوش مصنوعی آمازون) آنچنان هم تخیلی بهنظر نمیرسد. به این بهانه میپرسیم که چرا جنگ وجود دارد و آیا پیش بینی هوش مصنوعی به واقعیت تبدیل میشود؟
حدود 6 ماه قبل، ویدیویی بحثبرانگیز در شبکههای اجتماعی منتشر شد. یکی از کاربران از دستیار هوش مصنوعی الکسا پرسیده بود که جنگ جهانی سوم چه زمانی آغاز میشود؟ الکسا در پاسخ گفته بود:
جنگ جهانی سوم در ساعت 6 بعد از ظهر روز 23 نوامبر 2023 (2 آذر 1402) و با حمله موشکی روسیه به آلمان آغاز میشود. ــ الکسا، دستیار صوتی آمازون
به بهانهی نزدیک شدن تاریخ پیشگویی الکسا درباره جنگ جهانی سوم و وقوع جنگ میان حماس و اسرائیل، از ChatGPT 3.5 پرسیدیم که آیا به جنگ جهانی سوم نزدیک هستیم یا نه؟ پیشبینی هوش مصنوعی اینچنین بود:
ارزیابی زمان وقوع و نزدیکی جنگ جهانی سوم یک کار پیچیده و نامشخص است. آخرین بهروزرسانی پایگاه دانش من در سپتامبر 2021 صورت گرفته و تا آن زمان، جهان در حال تجربه تنشهای ژئوپلیتیکی، درگیریهای منطقهای و چالشهای دیپلماتیک بود. با تمام اینها امّا پیش بینی وقوع یک جنگ جهانی با قطعیت قابل اتکّا، چالشبرانگیز است.
جامعه بینالمللی بهطورکلی میکوشد تا از راه دیپلماسی، اتحادیهها، سازمانهای بینالمللی (مانند سازمان ملل متحد) و مذاکرات دیپلماتیک از درگیریهای جهانی در مقیاس گسترده جلوگیری کند. درسهای آموخته شده از جنگهای جهانی ویرانگر قرن بیستم، اهمیت حل درگیری از طریق راهحلهای صلحآمیز را تقویت کرده است.
تداوم نظارت بر تحولات جهانی، حمایت از تلاشهای دیپلماتیک و ترویج همکاریهای بین المللی برای جلوگیری از تشدید درگیریها و وقوع یک جنگ جهانی ضروری است. امید این است که کشورها برای حل اختلافات و حفظ صلح و ثبات در مقیاس جهانی به همکاری با یکدیگر ادامه دهند. با اینحال، پتانسیل درگیریها و بحرانها همیشه وجود دارد و هوشیاری و دیپلماسی را در روابط بینالملل ضروری میکند.
جنگجهانی سوم فرضی چه شکلی خواهد بود؟
نقش فناوری، سلاحهای هستهای و جنگ نامتقارن، اغلب دربارهیِ سناریوی فرضی جنگ جهانی سوم مورد بحث قرار میگیرد. تأمل در مورد چنین رویداد فاجعهباری نگرانکننده است؛ با اینحال، درک عواملی که میتوانند به طور بالقوه چنین درگیری را شکل دهند بسیار مهم است. این عوامل تا حد زیادی تحت تأثیر پیشرفتهای سریع در فناوری، بهخصوص هوش مصنوعی و روابط بینالملل در حال تغییر، نگاهی اجمالی به چگونگی عملیاتهای نظامی جهانی آینده میدهد. یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده جنگ جهانی آینده به جز قدرت نظامی و ارتش کشورهای قدرتمند درگیر آن، احتمالاً برتری فناورانه است.
پیش بینی هوش مصنوعی
در دنیای مدرن و هماکنون پسا-مدرن، دیگر جنگ از میدان نبرد معمولی فراتر رفته و میتواند با جنگهای ترکیبیای نظیر جنگ سایبری، اقتصادها را فلج کرده، زیرساختهای حیاتی را مختل کرده و اطلاعات نادرست را منتشر کند، که به یک عامل برجسته در جنگهای امروز تبدیل شده است. در دیگر سو، سیستمهای تسلیحاتی خودکار که با پیشرفتهای هوش مصنوعی هدایت میشوند، به طور بالقوه میتوانند نقش اصلی را در جنگ ایفا کنند و معضلات اخلاقی و استراتژیک جدیدی را ایجاد کنند.
مضاف بر این، نظامیسازی فضا به طور فزایندهای دارد به یک امکان واقعی تبدیل میشود و کشورها قابلیتهایی را برای جنگ ماهوارهای و سایر عملیاتهای فضایی توسعه میدهند. یکی دیگر از ابعاد وحشتناک جنگ جهانی آینده، وجود سلاحهای هستهای است. پیامدهای فاجعه بار جنگ هستهای در بمباران هیروشیما و ناکازاکی در طول جنگ جهانی دوم آشکار شد. این روزها خبر سلاحهای دوربردتر هستهای روسیه به گوش میرسد و زنگ خطر مهمی را به صدا در آورده است؛ چرا که امروزه توانمندیهای هستهای کشورها به طور تصاعدی رشد کرده است و استفاده بالقوه از این سلاحها در یک درگیری جهانی میتواند منجر به تخریب بیسابقه و تلفات جانی شود.
جنگ جهانی سوم غیرقابل پیشبینی و دور از انتظار خواهد بود
ماهیت جنگ به گونهای تکامل یافته که در عین سادگی، پیچیدهتر شده است. جنگ جهانی آینده ممکن است شامل نبردهای سنتی با طرفهای مشخص نباشد. در عوض، جنگ میتواند شامل ترکیبی از بازیگران دولتی و غیردولتی باشد که درگیر جنگی نامتقارن هستند. این میتواند شامل جنگ چریکی، حملات تروریستی، حملات سایبری و تاکتیکهای دیگر باشد که برای خنثی کردن مزایای نظامی متعارف مخالفان قدرتمندتر طراحی میشوند.
علاوهبراین، جنگ اقتصادی یکی دیگر از جنبههای بالقوه یک جنگ جهانی است. با توجه به بههم پیوستگی اقتصاد جهانی، اقدامات اقتصادی مانند تحریمها و جنگهای تجاری میتواند تأثیرات گستردهای داشته باشد، اقتصادها را بیثبات کند و بر تنشهای سیاسی بیفزاید.
در این سناریو از جنگ جهانی سوم، این ابزارهای اقتصادی میتوانند با اثرات مخربی استفاده شوند. در نهایت، ظهور ارتباطات دیجیتال شکل جدیدی از درگیری را به وجود آورده است؛ جنگ اطلاعاتی. در عصر «اخبار جعلی»، کمپینهای تبلیغاتی و اطلاعات نادرست میتوانند بیش از پیش رواج پیدا کنند. دستکاری اطلاعات، با هدف گیج کردن، تضعیف روحیه یا گمراه کردن دشمن، میتواند سهم مهمی از درگیری های آینده باشد.
چرا جنگ وجود دارد؟
باستان شناسان در جستجوی منشأ جنگ، به دنبال چهار نوع شواهد هستند. یکی از این شواهد، آثار هنریِ رویِ دیوارهیِ غارهاست. نقاشیِ غارهای پارینهسنگی فرانسه با قدمت تقریباً 25000 از گاروت دو کونیاک (Grottes de Cognac)، پچ مرل (Pech Merle) و کاسکی (Cosquer) نشان میدهد که مردم در اوایل دوره پارینه سنگی میجنگیدند (به زعم برخی از پژوهشگران)؛ امّا این تفسیر نیز مورد مناقشه است… .
دانشمندان دیگر اشاره میکنند که برخی از پیکرههای نصفه و نیمه در نقاشیهای غاریافته دارای دُم هستند، و بر همین اساس، استدلال میکنند که خطوط خمیده یا مواج که با آنها متقاطع هستند، به احتمال زیاد قدرت شمن را نشان میدهند، نه نیزهها را. در مقابل، نقاشیهای دیواری در شرق شبه جزیره ایبری که احتمالاً توسط کشاورزان در هزارههای بعد ساخته شدهاند، به وضوح نبردها و اعدامها را نشان میدهند.
سلاحها نیز شواهدی از جنگ هستند، اما این مصنوعات ممکن است آنطور که به نظر میرسند کاربرد جنگاورانه نداشته باشند. در صورتی گرزها را به عنوان نشانهی اثبات جنگ میپذیرفتم، که دربارهی گرزهای سنگی خاور نزدیک چیزی نمیدانستم. چرا که بیشتر آنها سوراخهایی برای دستگیره دارند که به قدری باریک است که هرگز نمیتوانند از یک ضربه در جنگ جان سالم به در ببرند. گرزها همچنین نماد اقتدار هستند و قانون / دولت مستقر میتواند بدون استفاده عملی از آن، راهی برای حل منازعه بدون جنگ فراهم کند. از سوی دیگر، رفتن به جنگ بدون سلاحهای سنتی ( مخصوص جنگ) کاملاً امکانپذیر است: در جنوب آلمان در حدود 5000 سال قبل از میلاد، روستاییان با آدزهایی (وسیلهای شبیه به تبر) که برای کار چوب نیز استفاده میشد، قتل عام شدند.
فراتر از هنر و اسلحه: بقایای بهجامانده
باستانشناسان به دنبال سرنخ هایی هستند که میتواند از بقایای سکونتگاهها بهدست بیاید؛ چرا که افرادی که از حمله میترسند معمولاً اقدامات احتیاطی زیادی انجام میدهند. در سوابق باستانشناسی، گاهی اوقات میبینیم، مردمانی که در خانههای غیرمتمرکز، در زمینهای هموار و کم ارتفاع زندگی میکردند به دهکدههای قابل دفاع متمرکز نقل مکان میکنند. روستاها در سراسر اروپای نوسنگی توسط محوطههای تپهای احاطه شده بود. اما به نظر نمیرسد که همه این نیمچه خانهها برای دفاع طراحی شده باشند. برخی از آنها، ممکن است گروههای اجتماعی متمایز را مشخص کنند.
بقایای اسکلتی نیز برای تعیین زمان شروع جنگ ایده آل به نظر میرسند، اما حتی اینها نیز نیاز به ارزیابی دقیقی دارند. فقط یکی از سه یا چهار زخم پرتابه روی استخوان اثری بر جای میگذارد. شکلی که از سنگ یا استخوان دفن شده با جسد ساخته شده است، گاهی تشریفاتی است و هم گاهی علت مرگ. زخمهای التیام نیافتهیِ یک جسد مدفون میتواند نتیجهیِ تصادف، اعدام یا قتل باشد. در واقع، ممکن است قتل در دنیای ماقبل تاریخ نسبتاً رایج بوده باشد – اما قتل جنگ نیست، و همه دعواها نیز کشنده نبودند.
در برخی از مکانهای تدفین، باستانشناسان اغلب جمجمههایی با فرورفتگیهای بهبود یافته پیدا کردهاند، اما تعداد کمی از آنها باعث مرگ شده بودند. یافتهها نشان میدهد که دعوا با چماق یا سایر راهحلهای غیرکشنده (بالقوه) اختلافات شخصی، نظیر موردهاییست که پرونده قومنگاری رایج است. مثلاً در مواردی که جمجمهها بیشتر متعلق به زنان هستند، شکستگی ها ممکن است نشان دهنده خشونت خانگی باشند.
آیا ذات انسان جنگطلب است؟
آیا واقعاً نشانههایی وجود دارد که نشان دهد انسانها در طول تاریخ این گونه میجنگیدهاند؟ بله، اگر نمونه ما شامل موارد زیادی از زخمخوردگیهای پیش از مرگ (آنهایی که در زمان مرگ یا نزدیک به آن اتفاق میافتند) باشد، وضعیت بسیار بد است. به این ترتیب ارقامی مانند 25 درصد مرگ و میر ناشی از خشونت بهدست میآید که انطباقی با واقعیت ندارد، که خود این تصورات نادرست به دلیل انتخاب تعمدانه توسط رسانههای محبوب ایجاد شده است.
چرا که هر کشفی از قتلهای باستانی را تیتر خبرهای خود میکنند و در سویی دیگر، خبر حفاریهای بیشماری را که هیچ نشانهای از خشونت به همراه ندارند، به کلی نادیده میگیرند. و غربالگری تمام و کمالی را از گزارشهای مربوط به یک منطقه و دوره زمانی خاص، با این پرسش که چه تعدادــ، در صورت وجودــ، حتی نشانههایی از جنگ را نشان میدهند، تصویری کاملاً متفاوت را ترسیم میکند. در هر حالت، جنگ در همه جای جهان وجود دارد.
جمعبندی
بر اساس تمام آنچیزهایی که گفتیم نمیتوان انتظار داشت که درگیری نظامی بین فلسطینیان و اسرائیلیها منجر شود به یک جنگ تمام عیار جهانی، حتی هماکنون هم با این که در پشت پرده بازیگران زیادی از هر دوطرف حمایت میکنند؛ اما شاهد بودن یک جنگ جهانی سوم، دور از انتظار است؛ چنانکه درگیری اوکراین و روسیه منجر به جنگ جهانی سوم نشد، دستکم تا به امروز، میتوانیم امیدوار باشیم بشریت از دو جنگجهانی پیشین خود درسهای لازم را گرفته باشد، چرا که اینبار با وقوع یک جنگجهانی سوم، میتوانیم انتظار از میان رفتن گونهی انسان را داشته باشیم.
سوالات متداول
آیا احتمال وقوع جنگ جهانی سوم وجود دارد؟
معمولاً هیچکسی نمیداند که جنگ جهانی چه زمانی رخ خواهد داد؛ اما هر احتمالی ولو ناچیز وجود دارد.
آیا پیشبینی هوش مصنوعی درباره جنگ جهانی سوم به وقوع خواهد پیوست؟
پیشبینی این هوش مصنوعی بیشتر بر اساس جنگ اوکراین و روسیه است و بعید است که چنین اتفاقی روی دهد؛ دستکم امیدواریم تنش جهانی بیش از این افزایش پیدا نکند.