مىگویند روزى ماهى کوچکى از مادر خود سوال کرد: مادر! این همه مىگویند آب، آب کجاست؟ من به شمال دریا رفتم اثرى از آب ندیدم! به جنوب سفر کردم خبرى از آب نبود! به شرق رو آوردم و به غرب رفتم چیزى به نام آب مشاهده نکردم! مادر که در طول عمر خود چند بار به وسیله امواج به ساحل پرتاب شده و مرگ را به خاطر دور ماندن از آب مشاهده کرده بود و اگر امواج بعدى او را به آغوش دریا بازنمىگرداند براى همیشه فراموش مىشد، گفت: مادر! حق دارى آب را نبینى، چرا که دائماً غرق در آب هستى، و غیر آب را هرگز ندیدهاى، به همین دلیل آب و ارزش آب را نمىدانى!
نعمتهاى الهى عموماً همین گونه است، تا پاى فقدان نعمت به میان نیامده، هیچ کس قدر نعمتهایى را که دارد، نمىداند. غالباً زمانى از اهمیت نعمت باخبر میشود که دیگر جایى براى قدردانى از نعمت باقى نمانده و تنها مىتواند خود را با خیالاتى دلخوش کند. این همان «حجاب معاصرت» است که موجب میشود ارزش نعمت را در زمان خود درک نکنیم. نعمت وجود بزرگان یک ملت همین گونه است. بزرگان و دوستان تا در میان ما هستند قدر و منزلت آنان را درک نمیکنیم اما همین که از میان ما میروند، گوهر وجود آنان بر ما مکشوف میشود. تاریخ چهره بسیاری از بزرگان را برای همعصران آنها در حجاب معاصرت قرار داده و چهره آنها را تا در زمان باقی بودهاند مکتوم کرده است. حضرت علی(ع) با آن عظمت وقتی در محراب مسجد کوفه به شهادت میرسد، برای بعضی این سوال پیش میآید که مگر علی(ع) نماز میخوانده که به مسجد رفته است! سیمای معنوی علی(ع) با آن درخشانی در علم و ایمان و عمل برای همعصران خود درک نمیشود؛ بعد از حضرت علی(ع) علیشناس میشوند و بعد از شهادت امام حسین(ع) تواب میگردند و برای انتقام خون امام حسین(ع) به یاری مختار میروند. به طور مسلم یکی از عواملی که حجاب معاصرت را پدید میآورد نقش دشمن در اغواگری و فریب افکار عمومی است. تخریب، توهین، تهمت و شایعهپراکنی درباره رهبران الهی و توحیدی از عوامل مهم قدرنشناسی مردم بیبصیرت است.
از جمله اهداف و برنامههای دشمنان داخلی و خارجی در جریان اغتشاشات اخیر در کشور که توسط رسانههای مزدور غربی خطدهی میشد، حملات کاملا برنامهریزی شده به رأس خیمه انقلاب اسلامی یعنی شخصیت بینظیر و بیبدیل رهبر حکیم انقلاب بود. در جریان این اغتشاشات، مزدوران داخلی و خارجی با برنامهریزی قبلی شخصیت بیبدیل معظمله را مورد حملات ناجوانمردانه قرار دادند. از مهمترین شعارهای پرتکرار دشمنان، شعار نامربوط و ناجوانمردانه مرگ بر دیکتاتور بود که اگر از بیسوادان برانداز بگذریم، باسوادانشان حتما از معنی اصطلاحی و لغوی دیکتاتور مطلع هستند و بخوبی میدانند که این برچسب با هزاران بار تکرار و با هیچ سریشی به شخصیت مردمی حضرت امام خامنهای نمیچسبد. خود این جماعت مزدور بخوبی میدانند یکی از کلمات پرتکرار در بیانات مقام معظم رهبری مردم و مردمسالاری است. دفاع از حق انتخاب مردم و همکاری با دولتهای منتخب با گرایشهای مختلف و متضاد بهرغم مخالفتهای متعدد در داخل کشور، از مهمترین شاخصههای اندیشه سیاسی امام خامنهای بوده و خواهد بود. اما برای دشمن فاقد اخلاق و جوانمردی، هدف وسیله را توجیه میکند. برای مزدور استفاده از هر وسیلهای هر چند غیراخلاقی و جنایتکارانه مثل کشته سازی، دروغگویی، تهمتزنی، شایعهپراکنی و... کاملا مشروع است اما اینکه چرا دشمنان در این اغتشاشات تمام همّ خود را مصروف تخریب رهبر بزرگوار انقلاب کردند به این دلیل بود که در گذشته در جریان بحرانهایی مثل 18 تیر 78 و فتنه 88، امام خامنهای با اقتدار و بصیرت و تسلط کامل بر صحنههای متعدد بحران، توانستند پروژههای انقلاب مخملی آنان را خنثی کنند. لذا آنان با فهم نقش بیبدیل ولایت فقیه در استقامت نظام اسلامی، برنامهای هدفمند برای تخریب حضرت آیتالله العظمی خامنهای طراحی کردهاند. مجری برنامههای تخریبی در داخل کشور با جریان سکولاری است که آشکار و پنهان با دشمنان و بیگانگان خط تخریب امام خامنهای را دنبال میکند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عدم همپوشانی اهداف جریان سکولار غربگرا با اهداف انقلاب اسلامی، آنان را تبدیل به پیاده نظام خط مقدم حمله دشمنان غربی به انقلاب اسلامی و در رأس آن به شخصیت بیبدیل امام خمینی و امام خامنهای کرده است. بخشی از جریان سکولار سیمای سکولاریستی خود را حفظ کرده و در قالب اپوزیسیون خارج کشور مورد حمایت مدعیان دموکراسی و حقوق بشر بوده و اکنون نیز با همراهی رسانههایی مثل سعودی اینترنشنال و «بیبیسی» در حال جنگ ترکیبی با جمهوری اسلامی است و بخشی دیگر از جریان سکولار با رنگ عوض کردن و نفوذ در داخل نظام اسلامی، خط تخریب و مقاومت در مقابل ولایت فقیه را با لجاجت و روحیهای کاملا استکباری و دیکتاتورمآبانه دنبال کرده و میکند. همپوشانی گفتمانی هر ۲ جریان سکولار با انطباق تیتر برخی رسانههای داخلی با رسانههای مزدور خارجی در قضیه پروژه براندازی اخیر به راحتی قابل فهم است. با شکست پروژه براندازی، عصبانیت طراحان و پشتیبانان خارجی از لای صفحات مجله هتاک شارلی ابدو فرانسه بیرون زد و با انتشار چند کاریکاتور توهینآمیز از امام خامنهای، دشمنی خود را به طور رسمی عیان کردند. به نظر نگارنده، با این حجم از توهین و تخریب نسبت به ساحت امام خامنهای، یکی از مصادیق جهاد تبیین ، تبیین نقش و خدمات بینظیر و تاریخی امام خامنهای و دفاع از حریم ولایت فقیه بویژه ایشان در مقابل پروژه تخریب رأس خیمه انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه است. امروز دفاع از مقام معظم رهبری، دفاع از ایران و اسلام است. متاسفانه کمکاری جریان انقلاب و سکوت خواص در این زمینه فرصت و جسارتی برای برخی کجاندیشان فراهم کرده و ایشان در میان آماج تیرهای تهمت و توهین یکتنه در مقابل دشمنان ایستادهاند و جریان انقلابی را رهبری کرده و روحیه میدهند. امروز ایرانی و انقلابی باید بداند قضای تکلیف دفاع از ولایت را نمیتوان دوباره به جا آورد. امروز تکلیف هر ملیگرای مذهبی و غیرمذهبی دفاع از امام خامنهای است. تکلیف را باید بهموقع تشخیص داد و بهموقع به آن عمل کرد. مقام معظم رهبری ناظر بر اتفاقات اخیر کشور در 19 دیماه درباره عدم تشخیص تکلیف و عمل بههنگام فرمودند: «توابین برای انتقام خون امام حسین(ع) آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه آنها کشته شدند اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین(ع) بدهید، چرا در اول محرم، دوم محرم نیامدید که حداقل یک کاری صورت بدهید؟ آنجا میایستید تماشا میکنید امام حسین(ع) به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت میآیید در میدان! نتیجه کار را بههنگام انجام ندادن، این است. کار را بههنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع بر عهده ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم».
سکوت علما و آگاهان درباره حقیقت، موجب تضییع و تضعیف جبهه حق میشود. کسانی که از حقیقت آگاه هستند اگر در کتمان حقیقت تعمد کنند در پیشگاه الهی مقصرند. خداوند در آیه 174سوره بقره این افراد را به جهت سکوت در مقابل باطل و عدم دفاع از حق مورد مواخذه قرار داده است: «کسانی که کتمان کنند آنچه را خدا در کتاب نازل کرده و آن را به بهای اندک بفروشند، آنها جز آتش چیزی نمیخورند و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید و آنان را پاکیزه نمیکند و برای آنها عذابی دردناک است». خواص و آگاهان به حقایق نباید در مواقع فتنه و دشمنی با اسلام و ولایت سکوت کنند. سکوت خواص بزرگترین خیانتی بود که در موضوع ولایت و جانشینی پیامبر اسلام انجام شد. امروز نیز سکوت موجب میشود چهره درخشان رهبر انقلاب در پشت غبار دشمنیها پنهان بماند و دشمنان به هدف خود که تضعیف ولایت فقیه است برسند. امام صادق(ع) میفرمایند: «کَلامٌ فى حَقٍّ خَیرٌ مِن سُکوتٍ عَلى باطِلٍ؛ سخن گفتن درباره حق، از سکوت بر باطل بهتر است». وظیفه خواص تاثیرگذار این است که در مقابل فتنه و باطل روشنگری کنند. همراه با ولیفقیه زمان حضرت آیتالله خامنهای حرکت و خود را سپر بلای ولایت کنند. امروز ولایت فقیه مقدمه ولایت امام معصوم است و اطاعت از ولیفقیه تمرین اطاعت از امام معصوم غایب است. امروز حضرت آیتالله خامنهای نزدیکترین کس در اندیشه و ایمان و عمل به امام معصوم هستند و نباید از نعمت وجودشان غافل باشیم. ایشان محور حق در ایران و دنیای اسلام و جهانند. امام علی(ع) میفرمایند: «دَوَامُ الغَفْلَهِ یُعْمىالبَصِیرَهَ؛ ادامه غفلت، دیده بصیرت را کور میکند». باید این سخن سیدالشهدای مقاومت جهان اسلام و قهرمان ملی ایران را آویزه گوش و ذهن کنیم که میفرماید: «قوام ایران اسلامی و بقای آن به رهبری آن است. مردم از من قبول کنید عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت میکند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم اما این را بدانید والله علمای شیعه را تماما و از نزدیک میشناسم. الان ۱۴ سال شغل من همین است. علمای لبنان را میشناسم. علمای پاکستان را میشناسم. علمای حوزه خلیج فارس را میشناسم. چه شیعه و چه سنی والله، اشهد بالله، سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیتالله العظمی خامنهای است».
روحالله اژدری