«وانگ کان» نماینده چین در مذاکرات وین در تازهترین اظهارات خود در خصوص روند گفتوگوها به نکته قابلتأملی اشاره کرده است :
« گروه کارشناسی هستهای، بسیار جلوتر از گروه لغو تحریمها هستند. آمریکا نهتنها باید تمامی تحریمها را بردارد، بلکه همچنین باید دستدرازی قضائی علیه نهادها و اشخاص ثالت را متوقف کند».
بر اساس شناختهشدهترین قواعد و اصول روابط بینالملل، در مذاکرات و آوردگاههای دیپلماتیک ، باید میان نگاه سیاسی و نگاه کارشناسی نسبت به نقاط اختلافی میان دو یا چند طرف، نوعی ارتباط مستقیم و معنادار وجود داشته باشد. در این میان، اگر نگاه کارشناسی بر نگاه سیاسی محیط باشد و بر آن غلبه پیدا کند، میتوان مدعی شد که مذاکرات در مسیر صحیحی پیش میرود و در مقابل، اگر نگاه سیاسی و چانهزنیهایی که در قالب دیپلماسی آشکار و پنهان صورت میگیرد بر نگاه کارشناسی چربش داشته باشد، شاهد انحراف مذاکرات از مسیر خود هستیم.چنین قاعدهای در خصوص مذاکرات برجام نیز صدق میکند.
واقعیت امر این است که مذاکرات برجامی وین ، برخلاف آنچه تصور میشود پیچیده و چندلایه نیست. فراموش نکنیم که در این مذاکرات قرار نیست توافق جدید یا جایگزینی نوشته شود و طرح اقدام مشترکی مشابه آنچه در بدو انعقاد توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ میلادی وجود داشت از سوی طرفها تهیه و تنظیم شود! آنچه مسلم است اینکه آمریکا و تروئیکای اروپایی، تعهدات مندرج در متن اصلی توافق را زیرپاگذاشته و متعاقبا قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نیز به چالش کشیدهاند.بدیهی است که بازگشت تضمین محور به تعهدات، موضوعی نیست که جهت اثبات و رسیدن به آن نیاز به چندین جلسه فشرده وجود داشته باشد!
بدون شک مذاکرات کارشناسی در وین قویتر از مذاکرات سیاسی پیش میرود زیرا در مذاکرات کارشناسی ما با اسناد و بدیهیات حقوقی و فنی سروکار داریم و در مذاکرات سیاسی با عهدشکنی و سوء تفسیر عامدانه طرفهای آمریکایی و اروپایی از برجام!
جوبایدن، رئیسجمهور آمریکا و همراهانش بهخوبی میدانند که حتی چگونه میتوانند مقولهای به نام تغییر برچسب تحریمهای برجامی ایران از سوی دولت ترامپ را جبران و مدیریت کنند، اما نمیخواهند آنچه اهرمهای فشار خود علیه کشورمان مینامند را از بین ببرند. هنوز جمله بایدن در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ از یادمان نرفته است! کسی که صراحتا اعلام کرد میخواهد استراتژی «فشار حداکثری ترامپ »را به استراتژی فشار هوشمندانه علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل کند. گره احیای برجام، پشت میز مذاکرات ( چه از بعد کارشناسی و چه از بعد سیاسی) ایجاد نشده ، بلکه در ذهن بایدن، بلینکن، سالیوان و رابرت مالی شکل گرفته است ! بر هم ریختگی نسبت مذاکرات سیاسی و مذاکرات کارشناسی-فنی در وین ، بهوضوح نشان میدهد که این گره ذهنی و راهبردی هنوز در ذهن سران کاخ سفید باز نشده است. باید اطمینان داشته باشیم که اگر قرار باشد عامل و اهرمی بیرونی این گره را باز کند، آن مؤلفه نامش« مذاکرات دیپلماتیک مطلق» نیست ، بلکه غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم و توجه به قانون راهبردی و عملیاتی مجلس شورای اسلامی در قبال عهدشکنی مشترک آمریکا و اروپاست….
حنیف غفاری