چهارشنبه گذشته در تاریخ آمریکا یک روز سیاه بود. آمریکاییها طی دو قرن گذشته رؤسای جمهور متفاوتی را با کاراکترهای مختلف تجربه کرده بودند. اما یک رئیسجمهور قمارباز را برای اولین بار به کاخ سفید فرستادند تا مشکلات آنها را حل کند، اما او خود یک مشکل جدی بر مشکلات آنها افزود و آن «مشکل بحران مشروعیت» بود.
تصاویری که مردم جهان چهارشنبه گذشته از پایتخت آمریکا دیدند برخی شرمآور، برخی ننگین و برخی پایان آمریکای بزرگ توصیف کردند. ترامپ با فراخوان ۱۷ دی طرفداران خود را مثل موروملخ بر سر کنگره ریخت تا آخرین شانس خود را در این قمار سیاسی بیازماید. معمولا قماربازان حرفهای وقتی به یک باخت بزرگ میرسند ریسک میکنند و تمام داراییها از جمله ناموس خود را روی میز قمار میآورند. پیش خود میگویند؛ یا میبریم یا میبازیم. فقط این منطق و شهوت جاهطلبی و قدرتطلبی آنها را ارضا میکند«هیچ حیثیتی جز حیثیت برد» برای آنها مطرح نیست ترامپ در گرداب مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین گرفتار شده بود.طراحان نبرد نرم در اندیشکدههای سیاسی، وقتی در واشنگتن مشغول انقلاب رنگی در کشورهای تحت نفوذ آمریکا بودند، ناگهان چشم باز کردند و دیدند باد نرمی که در انقلابات رنگی کاشته بودند بهصورت طوفان در قلب مدعیترین دموکراسی جهان در آمده است. یک میلیون مردم خشمگین به دعوت ترامپ از آن هفتاد و چند میلیونی که به او رأی داده بودند از چهار لایه امنیتی به راحتی گذشتند و پایههای کنگره را مثل موریانه خوردند و کاخ دموکراسی را در این کشور ویران کردند. آمریکاییها دیگر نمیتوانند استانداردهای حکمرانی خود را بهعنوان الگو به دیگر کشورها بفروشند و دیدگاههای کاخ سفید را شاقول ارزیابی و اندازهگیری دموکراسی در دیگر کشورهای جهان بدانند .
آنچه مردم جهان چهارشنبه گذشته شاهد آن بودند یک رسوایی تمام عیار سیاسی بود که کرکره دموکراسی را در این کشور پایین کشید.
این حادثه، آمریکا را در دومینوی فروپاشی خواهد انداخت به گونهای که هیچ فیلسوف سیاسی در این کشور نمیتواند سر خود را بالا بگیرد.
سادهانگارانه است اگر فکر کنیم این حادثه پایان یافته است.
نظام سرمایهداری در درون خود دچار گردابهای سنگین «تعارض منافع» است. نهادهای حقیقی و حقوقی در درون حاکمیت نتوانستند براساس یک عقلانیت سیاسی و خرد جمعی این تعارضات را جمع کنند.
جمع جبری دیدگاههای آنها رفتن بهسوی قمارسیاسی بود لذا از دل این راهبرد یک رئیسجمهور قمارباز سربرآورد. او هم همه نوامیس فکری و سیاسی و دستاوردهای دموکراسی، حقوق بشر و مفاهیم دهن پرکن از این دست را به مسلخ برد و ذبح دموکراتیک کرد. همانها که اراذل و اوباش سیاسی را از کنگره جمع کردند تا کنگره رأی خود را بهعنوان یک رأی نهایی و فصلالخطاب اعلام کند، میتوانستند مانع ریختن معترضین به داخل کنگره شوند! اما این کار را نکردند؟
عکس و فیلمهای یادگاری که معترضین در راهروها و صحن کنگره تا اتاق رئیس کنگره از خود گرفتند و در نگاه جهانیان قرار دادند نشانههای افول نظام سرمایهداری و تعارضات حل ناشدنی در درون آن است.
آمریکای روز چهارشنبه گذشته، با هیچ تئوری و نظریه جدید سیاسی بزکشدنی نیست. آمریکای با بیش از ۴ هزار کشته در روز بهخاطر ویروس کرونا، آمریکای با هزاران کارتنخواب در حاشیه شهرها و ایالتهای آن، آمریکای با۴۰ میلیون بیکار و گرسنه، آمریکایی که پایش با زانوی پلیس نژادپرست رویگردن سیاهپوستان سنگینی میکند، آمریکایی که حقوق بشر در زندانهای آن بهشدت نقض میشود، آمریکایی که سیاستمداران آن هیچ قانون و پیمان بینالمللی را به رسمیت نمیشناسد، یک آمریکای تماشایی است. معلوم نیست چرا هنوز با این همه زشتی و پلیدی و این تصاویر تهوعآور، برخی این کشور را قبله خود میدانند و رفع نیازهای خود را در آن سوی آبها جستوجو میکنند، چهارشنبه سیاه در آمریکا نشان داد تعارضات درونی نظام سرمایهداری زیرسقف گفتوگو براساس استانداردهای قانونی قابلحل نیست.
صندوق رأی، فیصله بخش منازعات سیاسی نیست. زورآزمایی در کف خیابان تعیین کننده است. آنچه چهارشنبه گذشته اتفاق افتاد یک «تست سیاسی» با منطق آشوبطلبی بود.
بایدن، نماد رئیسجمهور «منتخب» با ۷۸ میلیون رأی میگوید: ترامپ تروریست است و کسانی که به کنگره حمله کردند تروریست هستند. ترامپ رئیسجمهور «مستقر» با ۷۳ میلیون رأی میگوید: نظام انتخاباتی آمریکا فاسد است و بایدن یک دروغگو و متقلب است. جمع جبری این دو نظر آن است که دموکراسی در آمریکا مرده است. چهارشنبه گذشته جنازه آن، در صحنه و سرای کنگره توسط دوطرف منازعه دفن شد!
رهبر معظم انقلاب اسلامی جمعه گذشته در بیانات خود به مناسبت بزرگداشت قیام ۱۹ دی مردم قم از افتضاح انتخاباتی آمریکا بهعنوان نمادی از اوضاع بههم ریخته بتبزرگ استکبار جهانی یاد کردند و آن را بر ملا شدن ماهیت ارزشهای ادعایی آمریکایی توصیف فرمودند و از یک مکر الهی علیه اردوگاه کفر جهانی یاد کرده و گفتند: «آمریکاییها در فتنه ۸۸ بهدنبال ناامنی و ایجاد آشوب و جنگ داخلی در ایران بودند که موفق نشدند و خداوند همین مسئله را در سال ۹۹ به سر خودشان آورد.»
تا چندماه دیگر ایران وارد قرن جدید میشود. مبارزات ملت ایران طی یکصد سال گذشته علیه کفر و استبداد جهانی جواب داده است. ما در قرن جدید شاهد افول و فروپاشی نظام سرمایهداری و دموکراسی لیبرال خواهیم بود نشانههای آنرا چهارشنبه گذشته در لرزههایی که به ستونهای کاخ کنگره آمریکا افتاد دیدیم. باید ایمان آوریم خدا با ماست و دست خدا برترین دستهاست.
محمدکاظم انبارلویی