سکولاریسم یا جهانگرایی یا جدا انگاری دین از سیاست عقیدهای است مبنی بر جدایی نهادهای حکومتی و کسانی که بر مسند دولت مینشینند از نهادهای مذهبی و مقامهای مذهبی. این تفکر ریشه در عصر روشنگری اروپا (قرن هیجدهم) دارد. اهداف و استدلالها برای قبولاندن سکولاریسم به مردم بسیار گسترده است. در لائیسیته اروپایی عنوان میشود که سکولاریسم یک جنبش بهسوی مدرنیسیته و پیشرفت و دور شدن از ارزشهای دینی است. البته سکولاریسم ایدئولوژی واحدی نیست همانگونه که در جهان دینهای مختلفی وجود دارد انواع مختلف سکولاریسم نیز وجود دارد که هر یک هنجارها، ارزشها و ساختار فلسفی متفاوتی را ارائه میدهند.
وجه مشترک انواع سکولاریسم تقابل تمام آنها با دین است. برای سکولاریست ها جهانی که در آن زندگی میکنیم خود جایگاه نهایی ارجاع است؛ یعنی دنیا با استناد به خودش قابلفهم و کنترل است. عقلگرایی و علمگرایی از اصول اساسی تفکر سکولاریستی است. بر این اساس محور و مدار اصلی حکومت فقط بشر است. حکومت بر مبنای قوانین بشری اجرا میشود و منشأ مشروعیت حکومت ملت است. اداره شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به انسان تعلق دارد و انسان باید در سایه عقل و علم خویش بدون استمداد از آموزههای دینی و ارزشهای معنوی پایههای زندگی خود را استوار کند.
سکولاریزاسیون فرایندی است که به عرفی شدن نهادهای دینی و انفکاک دین از دنیا و به حاشیه راندن دین از عرصه اجتماع و از بین مردم اشاره دارد. اکثر متفکران غربی سکولاریزاسیون را به بیاهمیت شدن آموزههای اجتماعی دین و کنار نهادن ساختارهای دینی معنا کردهاند. وقتی گفته میشود فرهنگ و اندیشه و آدابورسوم کشوری سکولاری میشود منظور آن است که پیوندهایشان را با ارزشهای دینی و مبانی الهی قطع میکنند. اینگونه است که نفوذ دین در جامعه و در تفکر فردی رفتهرفته کمرنگ میشود تا آنکه سرانجام تقدس دینی از بین میرود و نامقدس جای آن را میگیرد و ارزشهای اصیل دینی و معنوی بهیکباره از جامعه رخت برمیبندند.
سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان وقتی پسرش محمد بن سلمان را بهعنوان ولیعهد جدید این کشور تعیین و معرفی کرد این اقدام او مورد تشویق و حمایت همهجانبه غربیها بخصوص آمریکا و اسرائیل قرار گرفت. تلاشی برای تولد آتاتورکی جدید آنهم دریک کشوری با تفکرات شدید تکفیری و افراطیگری، با محیط و جامعهای بسیار محدود و جو خفگان تا شاید این کشور بتواند کل منطقه و دیگر کشورها را به سمت سکولاریزاسیون پیش ببرد. دنیای غرب به رهبری ایالاتمتحده و با توسل به دستگاههای جاسوسی خود به این نتیجه رسیدند که چارهای جز نوشتن خطمشی جدید و تازهای برای خدمت گذاران و خادمان خود در یک سده گذشته (در کشور عربستان)، برای حرکت به سمت سکولاریزاسیون ندارند و تنها گزینهی آنها برای پیش برد اهداف جدیدشان در منطقه خاورمیانه و بخصوص در کشور عربستان سعودی کسی جز محمد بن سلمان نمیتواند باشد.
آنها برای پیش برد اهداف خود از مدتها قبل تبلیغات گسترده خود را با کمک رسانههای وابستهی دولتی و غیردولتی در این کشور و حتی سایر کشورها آغاز کردند. روزنامه اینترنتی رأی الیوم در یادداشتی به قلم خالد الجیوسی آورد که ناظران معتقدند عربستان سعودی بهناچار در مسیر سکولاریسم حرکت میکند که رویکرد رسانههای محلی این کشور در سخن گفتن از فواید قوانین مدنی و آمادهسازی افکار عمومی برای تحولی تاریخی نشانگر همین امر است. تحولی که با جمعکردن بساط نهادهای دینی و انتقال به دوران گشایش و رفاه همراه خواهد بود.
شبکههای ماهوارهای چون «روتانا» و «السعودیه» نیز با دعوت از نویسندگان و روزنامهنگاران سعودی وابسته به جریان لیبرالیسم و کسانی که درباره منافع حاصل از لیبرالیسم در کشور گفتوگو میکنند به ایفای این نقش میپردازند و کارشناسان این رسانهها امارات را بهعنوان نمونهای که میتواند الگوی عربستان برای اجرای سکولاریسم اسلامی باشد معرفی مینمایند.
محمد بن سلمان قصد دارد باهدف ایجاد کشور سکولار سعودی برخی از فعالیتهای دینی و عقیدتی را در این کشور تا حد امکان محدود بکند. او قصد دارد با حذف رهبران دینی از جامعه سنتی عربستان، خود زمام تمام امور را در این کشور در اختیار داشته باشد. وی خواهان ارائه تعریف جدیدی از دین، بهمانند همه دولتهای سکولار که نسبت به دین تعریف خاص خود را دارند است. او میخواهد با محدود نمودن رهبران دینی امکان هرگونه اعتراض را از جامعه دینی در این کشور بگیرد. بن سلیمان با ایجاد دولت سکولار در عربستان خواهان همگرایی بیشتری با غربیها است. وی به تقلید از آتاتورک قصد دارد تا ارتش را در عربستان تقویت نموده و با استفاده از قدرت آن، فضا را برای رشد سکولاریسم آماده نماید. بهعبارتدیگر بن سلمان دوست دارد با درس گرفتن از تجربه آتاتورک در رشد ارتش و با کمک گرفتن از این نهاد، فضا را برای سکولاریزاسیون بیشتر آماده نموده و در راستای آرمانهای غرب قدم بردارد؛ فلذا قراردادهای بزرگ تسلیحاتی عربستان با ایالاتمتحده آمریکا و تلاش برای تقویت دستگاههای امنیتی، برنامهای از پیش تعیینشده برای تقویت سکولاریسم در عربستان بوده است.
روزنامههای انگلیسی تلگراف و تایمز با توجه به تغییر مسیر عربستان به سمت سکولاریسم نوشتند که این کشور ضوابط سخت دینی در تمامی زمینهها علیالخصوص حوزه زنان را شکسته است و در دوران ولایتعهدی محمد بن سلمان با پیروی از چشمانداز ۲۰۳۰، شاهزاده جوان به زنان اجازه پوشیدن لباس شنا را خواهد داد تا در کنار مردان در سواحل مختلط شنا کنند. این اقدام برای گسترش گردشگری و کمک به اقتصاد سرزمین عربستان با صنعتی که جایگزین صنعت نفت باشد انجام خواهد شد؛ درحالیکه پیش از آن حضور زنان در خیابانهای عمومی نیز حرام شمرده میشد؛ بنابراین در دوره سلطنت محمد بن سلمان نهتنها دین از جامعه عربستان زدوده خواهد شد، بلکه با همراهی سیستمهای اطلاعاتی غربی، سبک زندگی تماماً غربی مانند تجربه آتاتورک در ترکیه، جایگزین سبک زندگی اسلامی خواهد شد. نمونه این سیاست را میتوان در راه دادن زنان به ورزشگاهها در عربستان سعودی مشاهده نمود.
درنتیجه هدف محمد بن سلمان از اقدامات اصلاحی اخیر را میتوان تلاشی برای سکولار کردن جامعه عربستان دانست. دراینارتباط، اسنادی نیز وجود دارد؛ سخنان «یوسف العتیبه» سفیر امارات در واشنگتن مبنی بر اینکه عربستان، امارات، بحرین و مصر برای ایجاد حکومتهای سکولار در منطقه تلاش میکنند، مؤید این کلام است. این در حالی است که اظهارات این مقام اماراتی با پایه و اساس حکومت آل سعود در تضاد است. با توجه به چشمانداز اقتصادی ۲۰۳۰ سعودی که تحت نظارت محمد بن سلمان در حال اجراست، به نظر میرسد که وجود عربستان سکولار هم بخشی از این چشمانداز است و بن سلمان اصلاحات دینی را هم مدنظر دارد و قصد دارد که عربستان را به مرکز بسط تفکرات سکولاریستی در کل منطقه تبدیل نماید.