از قدیم بیماران، اگر شخصی را میدیدند که روپوش سفیدی پوشیده به او اعتماد میکردند و ارزشمندترین دارایی خود، جانشان را در اختیار پزشک قرار میدادند. به همین دلیل روپوش سفید پزشکی قداست خاصی داشته و نشانة پاکی و حفظ ارزشهای انسانی است. بنابراین هر کس که میخواهد این لباس را بپوشد، باید قداست و حرمت آن را نیز حفظ کند. رعایت اخلاق پزشکی و رفتار مناسب با بیماران مهمترین بخش پزشک بودن است. از این رو، همه پزشکان در ابتدای شروع کار خود سوگندنامهای را قرائت میکنند و قسم میخورند که اخلاق پزشکی را رعایت کنند.
سوگندنامه پزشکی
در همه کشورها، رشته پزشکی سوگندنامهای دارد که دانشجویان پس تمام کردن تحصیل خود، آن را قرائت میکنند و سوگند میخورند. در بخشی از سوگندنامه پزشکی در ایران آمده است که قسم میخورم از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم بدارم. خود را نسبت به حفظ قداست حرفه پزشکی و حرمت همکاران متعهد بدانم و از آلودگی به اموری که با پرهیزکاری و شرافت و اخلاق پزشکی منافات دارد، اجتناب ورزم.
اخلاقی پزشکی کم رنگ شده است
یکی از مهمترین بخشهای سوگندنامه پزشکان این است که قسم میخوردند، وقتی میخواهند بیماری را درمان کنند، درآمد بیمار را در نظر نگیرند و اگر بیماری نیازمند بود، بدون آنکه منافع مادی خود را در نظر بگیرند، او را درمان کنند. اما آیا همه پزشکان در حال حاضر مانند روز اول بر سوگند خود ماندهاند؟ کارشناسان حوزه اخلاق پزشکی معتقدند اخلاق، جایگاه خود را در حرفه پزشکی دنیای امروز گم کرده است.
در این راستا مسعود پزشکیان، وزیر اسبق بهداشت، باور دارد اگر پزشکان به سوگندی که خوردهاند، پایبند بودند، وضع بهداشت و درمان کشور اینگونه نبود. پزشکان قسم میخورند که جز حل مشکل و رفع آلام و درد بیماران و مردم به چیز دیگری مانند پول، قدرت و پست و مقام فکر نکنند و رنگ، نژاد و جنس بیماران در کار طبابت آنها نقشی نداشته باشد، اما متاسفانه رعایت نکات اخلاقی از سوی برخی افراد در جامعه پزشکی کم رنگ شده است.
پزشکیان، عضو کمیسیون درمان مجلس تاکید میکند: «اگر همه پزشکان فقط به رفع درد و رنج جسمی و روانی بیماران فکر کنند، دیگر برای یک خدمت پزشکی ۱۰ میلیون و 15 میلیون تومان مطالبه نمیکنند، طبیعی است که اکنون این طور نیست و البته ما آماری نداریم که چند درصد پزشکان واقعا به اصول اخلاقی و سوگندی که میخورند پایبند هستند».
وقتی وجدان حرفهای متزلزل شود، آنگاه اخلاق پزشکی کم رنگ میشود و بیمار مانند یک منبع درآمد، دیدهخواهد شد. در این حالت حقوق بیماران نادیده گرفته میشود و حقوق پزشکان در اولویت قرار میگیرد و نتیجه چنین وضعیتی پدیده زیر میزی، تعرفههای نامتعارف و کارانههای نجومیخواهد بود. بی اخلاقی به بیقانونی تسری مییابد، تا آنجا که برخی پزشکان خود را از تکالیف قانونی هم معاف میدادند. آخرین نسخه از این بی قانونی، فرار مالیاتی است.
فرار مالیاتی جامعه پزشکی و بی اعتمادی عمومی
برخی پزشکان حاضر نیستند در ازای درآمدهای نجومی خود مالیات پرداخت کنند. برخی از پزشکان از نصب دستگاههای کارتخوان در مطبهای خود خودداری میکنند تا بتوانند از زیر بار پرداخت مالیات شانه خالی کنند. آمارها نشان میدهد پزشکان حدود ۷۰۰۰ هزار میلیارد فرار مالیاتی دارند.
وقتی اخلاق پزشکی رعایت نشود، اعتماد بین بیمار و پزشک نیز خدشه دار خواهد شد. بیاعتمادی که نسبت به برخی از جامعه پزشکی وجود دارد، بصورت ناگهانی رخ نداده است و حاصل یک توطئه نیست. این بیاعتمادی در طول این سالها شکل گرفته است. خبرهایی مثل زیر میزی گرفتن برخی پزشکان، دو شغلهبودن در بخش خصوصی و فرار مالیاتی باعث شده تا مردم به برخی افراد در جامعه پزشکی بیاعتماد شوند. اولین قدم برای ترمیم این بیاعتمادی عمومی، بازگشت پزشکان به اخلاق است. ضروری است پزشکان دوباره سوگندنامههای خود را از کشوی میز بیرون بیاورند و دوباره با خود مرور کنند.
معصومه آمره