محمدعلی اسفنانی سخنگوی سازمان تعزیرات گفته است «به تاکسی اینترنتیها تذکر جدی میدهم که گزینه عجله دارم مصداق گران فروشی است و هیچ خدمات اضافهای به کاربران داده نمیشود. کسی که گزینه «عجله دارم» را استفاده میکند نه زودتر او را به مقصد میرسانند و نه خدمات اضافه به او ارائه میکنند که تخلف است. تذکر جدی میدهم که تاکسی های اینترنتی این گزینه را حذف کنند و مردم را در خدماتی که دریافت می کنند دچار مشکل نکنند.»
تاکسیهای خسته، مسافران خسته
این گفتهها در حالی مطرح میشود که وضع اسفبار حملونقل شهری سنتی بر کسی پوشیده نیست. چه از نظر کیفیت ارائه خدمت، چه از نظر ناوگان فرسوده و چه عدم شفافیت قیمت. نظر سخنگوی تعزیرات شاید از جنبههای مطرح شده درست به نظر برسد اما قطعا اصل «توافق» را زیر سوال میبرد. نکته اصلی که گر چه واضح است این است که گزینه «عجله دارم» زمان انتظار برای پذیرش سفر را کاهش میدهد و اساسا اگر چنین نیازی برای مشتریان این خدمات وجود نداشت، این پلتفرمها هم از آن استفاده نمیکردند. شاید کاربران زمانی که این گزینه اضافه نشده بود را به خاطر بیاورند. برای پذیرش سریعتر مجبور بودند با اضافه کردن گزینه «توقف در محل» یا دیگر گزینههایی که موجب افزایش قیمت و انگیزه اضافه برای رانندگان میشد، استفاده میکردند. این نیاز در نهایت به شکلگیری قابلیت عجله دارم منجر شد و اتفاقا بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
اجباری در کار نیست
نکته مهم بعدی «انتخابی بودن» گزینه عجله دارم است. هیچ اجباری در استفاده از این گزینه به کاربران تحمیل نمیشود و کاربران در استفاده و یا عدم استفاده از آن کاملا مخیر هستند. این پلتفرمها با ارائه خدمات با کیفیت نقش مهمی در بالا بردن انتظارات اقشار جامعه داشتهاند ولی متاسفانه مسئولان اجرایی به جای بهبود شرایط کسبوکارها و البته بهبود ناوگان حملونقل عمومی به فکر فروکاهش کیفیت و تنوع خدمت در این پلتفرمها هستند.
ایجاد شرایط غیررقابتی و قیمتگذاری دستوری یکی از معضلاتی است که اخیرا دوباره از طرف شهرداری و نهادهای دولتی در دستور کار قرار گرفته است. در صورتی که ناوگان تاکسی شهری نه تنها هیچ نوآوری و خدمت باکیفیتی را ارائه نمیدهد بلکه عدم شفافیت و تجربههای ناخوشایند کاربران هم گواه این ماجراست. حتی آنزمان که خواستند نوآوری کنند و با بخش خصوصی رقابتی همهجانبه را شکل دهند، ناکام ماندند. نگاهی به تجربه کارپینو مصداق عینی این مدعاست.
از طرفی ناوگان تاکسیرانی با تعیین قیمت غیرمنعطف بار مسئولیت شفافیت را گردن نگرفته است. برای مثال اگر تجربه سفر به نمایشگاه بینالمللی تهران را داشته باشید متوجه زیادهخواهی ناوگان تاکسیرانی خواهید شد. چرا؟ جواب واضح است. قیمتگذاری دستوری! قیمتی که اصلا متناسب با ماهیت سرویس نیست و همین عدم شفافیت گاها پیشنهاد مبالغ چندبرابری به مسافر را به همراه دارد. در صورتی که پلتفرمهای حملونقل شهری با توجه به پارامترهای مختلف و بر اساس اصل توافق اقدام به خدمترسانی میکنند.
شکایت کجا بَرم؟
نکته بعد، پاسخگویی این پلتفرمها به شکایات است. فرض کنید تجربه ناخوشایندی از خدمات تاکسیرانی دارید. باید پاشنهها را ور بکشید و بروید به دنبال شکایت. این در حالی است که بازخوردهای هر سفر در این پلتفرمها قابل ارسال و پیگیری در لحظه است و حتی جایگزینی سرویس در کوتاهترین زمان امکانپذیر خواهد بود. چیزی که تاکسیرانی ما، سالها با آن فاصله دارد. البته نباید از امنیت سفر هم غافل بود. مشخصات راننده و تطبیق آن از طریق اپلیکیشن و همچنین گزینههای امنیتی حین سفر دیگر ارزشهایی است که توسط این پلتفرمها خلق شده است. همه اینها در کنار قیمتگذاری شفاف و منصفانه، با بررسی پارامترهای متعدد برای قیمتگذاری منعطف، موجب شده است که کاربران با تمام کمیوکاستی این پلتفرمها، استفاده از آن را به حملونقل فرسوده و سنتی ترجیح دهند.
آنچه مسلم است، این خدمات، به طور چشمگیری کیفیت زندگی روزمره افراد جامعه را بهبود داده است و مسئولان اجرایی و تصمیمگیران بهتر است به جای چوب لای چرخ گذاشتن و سنگاندازی، به این ارزشها توجه کنند و یکبار برای همیشه، انتخاب مردم را به رسمیت بشمارند.
منبع: عجله بیعجله