از اهداف ازدواج رسیدن به آرامش در کنار یکدیگر است. ارتقاء آگاهی های زوجین از حقوق و نیازهای ضروری یکدیگر می تواند نقش بسزایی در آرامش و سازگاری و در نهایت رابطه زناشویی موفق گردد. همچنین آگاهی از تبعاتی که وقوع طلاق برای شخص، خانواده و در نهایت جامعه دارد می تواند به عنوان عامل بازدارنده در این خصوص مطرح شود.
اما زمانی که فرد به راحتی این نتواند ارتباط عاطفی خوب و مناسب با همسرش برقرار کند عشق رو به افول می گذارد چرا که زوجین بایستی سعی بر حل اختلافات پیش آمده کنند تا از یکدیگر دور نگردند و جدایی عاطفی و در نهایت جدایی واقعی و طلاق پیش نیاید.
یکی از مفاهیم رایج برای نشان دادن میزان شادی و پایداری رابطه، مفهوم رضایت زناشویی است. رضایت زناشویی نقش مهمی در معنی دهی به زندگی، سعادت، رفاه فردی و خانوادگی، منفعت اجتماعی ناشی از زندگی شاد و پیشگیری از آشفتگی های ناشی از نارضایتی زناشویی می گردد. بنابراین رضایت زناشویی شامل شادمانی زناشویی، دوری از عملکرد معیوب، رضایت هر دو نفر و به طور کل درک همه جانبه از یکدیگر در زندگی است.
از دسته عوامل موثر بر رضایت زناشویی موارد زیر را میتوان نام برد
- عوامل زمینه ای: که شامل شرایط خانوادگی، تحصیلات، سن ازدواج ، طول و مدت زمان ازدواج، اشتغال، مسائل عقیدتی مذهبی، کیفیت ازدواج والدین در گذشته و طبقه اجتماعی فرد است.
- عوامل ارتباطی: پذیرش و احترام متقابل، اعتماد، توجه، همدلی، مراقبت، تعهد و وفاداری رابطه با خویشان و اقوام، همکاری زوجین در تصمیم گیری و کمک به یکدیگر، کیفیت گذران اوقات فراغت، روابط جنسی خوب، درک متقابل، ابراز احساسات و محبت، حمایت و قدردانی، چگونگی ارتباط قبل از ازدواج، داشتن انتظارات واقعی، داشتن مهارت های حل مشکل.
پس برخی از قواعد مشترک کلی که باعث ازدواج خشنود می شود عبارتند از احترام،صبوری اعتماد متقابل، همکاری و مشارکت زوجین در امورات زندگی.
در بعضی موارد هم نقطه مقابل تفاهم سازگاری و زندگی زناشویی موفق واژه طلاق است. طلاق در مواردی که بنیان زندگی و رابطه میان زوجین برای یکدیگر با خطرات روحی و جسمی بسیاری همراه باشد از مباحث مهمی است ست که در قرآن مجید در این مورد مباحث مهمی مطرح شده است و سوره ای هم با این نام نازل گردیده که البته این امر بر این اساس نیست که این پدیده را ترویج کند بلکه گاهی در جهت برقراری عدالت و استیلای حق می باشد.
وکیل پایه یک دادگستری تهران بیان می دارد طبق قانون مدنی ایران طلاق عبارت است از انحلال قانونی ازدواج دائم بین زن و مرد که با شرایط مقرر در قانون مدنی به اراده مرد و یا به تقاضای زن صورت می گیرد. در حال حاضر طلاق از جمله آسیب های اجتماعی جامعه است. در جامعه معاصر تغییر در شیوه های زندگی، ارزش ها، انتظارات، شیوه های همسرگزینی و شرایط کار و زندگی افراد منجر به افزایش طلاق شده است.
لذا از جمله دلایلی که راجع به افزایش نرخ طلاق وجود دارند عبارتند از : افت اخلاقی، خود خواهی فزاینده نسل جدید، جستجو برای تجارب جدید، ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق.
اما بررسی طلاق از جنبههای مختلف
- طلاق عاطفی: زمانی رخ میدهد که ازدواج دستخوش تباهی می گردد.
- طلاق قانونی : زمانی که طلاق از نظر قانونی ثبت شده و صیغه طلاق جاری شده باشد.
- طلاق اقتصادی : در رابطه با پول و توافق های مالی مانند مهریه رخ می دهد.
- طلاق هم والدی: در ارتباط با نگهداری و سرپرستی فرزندان و یا حق ملاقات با فرزندان بعد از طلاق است.
- طلاق اجتماعی : در زمینه تغییر روابط با جمع دوستانه همسر رخ می دهد.
- طلاق روانی : در خصوص مسائل مربوط به ارزیابی خود، پیروی فردی، مشکلات مربوط به فکر کردن بر اساس ضمیر من و نه ما است.
پس توصیه همه روانشناسان ،مشاوران و حتی وکلا در جلسه های مشاوره در مرتبه اول ایجاد سازگاری و صحبت کردن و مشاوره دادن به زوجین برای فرصت دوباره آنها به یکدیگر است . اما در شرایطی که به هیچ وجه ارتباط و ادامه زندگی زوجین با یکدیگر به صلاح هیچ یک از آنها نباشد و امکان حفظ و پایداری روابط میسر نشود، ان گاه زوجین میتواند برای جدایی و طلاق اقدام کنند . در این راستا چه اینکه زوجه وکالت در طلاق داشته باشد و یا اینکه طلاق از طرف زن و یا مرد مطرح شود، می بایست با برگزاری یک جلسه مشاوره با وکیل طلاق در این خصوص تصمیم گیری گردد و آن گاه در صورت اقدام، مراحل طلاق را طی نمایند تا از هرگونه پشیمانی و اتلاف وقت در این خصوص جلوگیری شود.