اواسط سال 98 بود که تقریبا اکثر دوستانم در حال صحبت در مورد بورس و سهامها و صورتهای مالی بودند. من به شخصا از اون دسته آدمایی بودم که توجه به جو و هیجانات پیرامونم نداشتم. برای همین به خودم گفتم این هم مثل بقیه اتفاقات یک موج زود گذر هست و میرود. مدتی گذشت به اواخر سال رسیده بودیم. علاوه بر این که از تب و تاب این هیجانات کم نشده بود بلکه بیشتر هم شده بود.
کم کم داشتم ترغیب میشدم که وارد بشم و شروع کنم به سهامداری و معاملهگری در بازار سهام ولی همیشه ترس خرید را داشتم. از نظر من سهامها فقط با شانس و اقبال و خبرهای رانتی فقط سوددهی دارند و ما آدمای عادی و کم شانس نمیتوانیم سودی ببریم. یکی از دوستام که مثلا تجربه و علم بیشتری نسبت به بقیه داشت برام شروع کرد به تحلیل برخی از سهمایی که رشد خوبی داشتند.
اولش بهش گفتم که اینارو از یک جایی دید و عمرا این همه سوددهی رو خودت تاحالا تجربه کرده باشی. تا وقتی که پورتفوی شخصی خودش را نشان داد. جالب بود که دقیقا قیمت و تاریخ خرید هم ثبت شده بود. من هیچ نظر و ایدهای در این مورد نداشتم که همه جزئیات به این دقت ثبت میشود. یکم اعتمادم بیشتر شد. به دوستم گفتم حالا تا اینجا حرفهایی که زدی درست ولی از کجا اعتماد کردی به خریدی که داشتی؟
اون جا بود که برای اولین بار به صورت کامل تحلیل سهامی که رشد خوبی داشتند را به چشمم دیدم. خوب من که علمی نداشتم پس طبیعتا به اون صورت متوجه حرفایی که میزد نشدم. به دوستم گفتم فکر کن داری با یک بچه حرف میزنی! بیشتر توضیح بده. من هیچی نمیفهمم! به من گفت که اینجوری با این اطلاعاتی که داری توضیحات من اصلا تاثیری نداره. یک پکیج جامع بورس به من معرفی کرد.
چون من را میشناخت خوش برای من این اطلاعات را آورد. میدونستم خودم انقدر به فکر و پیگیر نیستم. در این بین کارهای لازم و ابتدایی برای حضور در بازار بورس را انجام دادم ولی چون همچنان ترس و بی اعتماد بودم، بدون هیچ واریزی یا پولی برای خرید سهام فقط پورتفوی برای خودم ایجاد کرده بودم. به طور کلی خیلی محافظه کار با این موضوع عمل میکردم.
بعد از یک مدتی با آموزش رایگان بورس با کلیت تابلوخوانی، انواع تحلیلها و بازار آشنا شده بودم. اونجا دیگه به خودم گفتم خوب دیگه من الان میتونم به راحتی سهام بخرم و پولدار بشم. سهامی که میشناختم را در حد علمی که داشتم شروع کردم به تحلیل، برای اولین بار با تحلیل خودم یک سهمی را خریداری کردم. همه چی داشت طبق تحلیل و بررسی من پیش میرفت.
امیدوار شدم گفتم خوب اولین سرمایه گذاری من ک خوب بود چندتا سهم دیگه هم تحلیل کردم و شروع به خریدن کردم. سبد نسبتا خوبی برای خودم درست کرده بودم. همه چیز داشت طبق برنامه من پیش میرفت. که یک اتفاق در در حد کلان برای کشور افتاد. اول گفتم خوب احتمالا چند روزی منفی دارم بعد به قدرت برمیگردم به روال عادی و رشد خواهم داشت.
گذشت یک مدتی تعداد محدودی از سهام به حالت عادی برگشتند و بقیه سهامی که داشتم لحظه به لحظه بدتر شد. دیگه اونجا بود که برای اولین بار ترسیدم و وارد حالتی هیجانی شدم. نمیدونستم چرا اینجوری شده. هیچ تحلیلی نداشتم. قشنگ مثل یک ادمی که درگیر موجهای دریا شده و با اونا حرکت میکند شدم.
وقتی دیگه از حد ضررم گذشت، عملا سهامی که داشتم ارزش نداشت. به هر زحمتی بود توانستم با دوستی که قبلا ازش کمک گرفته بودم ارتباط برقرار کنم و ازش کمک خواستم. خیلی جالب بود که اون هم مثل خودم تمام این موارد را تجربه کرده بود.
با این که خیلی وضعم اسفبار بود ولی ته دلم روشن بود. به خودم گفتم خوب پس این هم میتوانم درستش کنم. این مشکل هم حتما راهحلی دارد. از اونجا به بعد بود که نیاز بود دوره و کلاسهای پیشرفتهتر را برای درک عمیقتر از بازار بگذرانم. حالا یک مشکلی که سر راه من بود اعتماد و سطح اساتید بود. اساتید حتما باید سابقه طولانی در بازار سهام داشته باشند. اینگونه بود که هم اطلاعات را بهتر انتقال میدادند و هم مفاهیم را عمیقتر تجربه کرده بودند.
خیلی دوست داشتم با کمترین هزینه بیشترین بازدهی را داشته باشم. در مورد کلاسها هم از خیلیها پرس و جو کردم. به این نتیجه رسیدم که بهتر است که کلیت هر پکیج آموزشی را بدانم. برای این کار با توجه به تجربه و دانش پایینی که داشتم. یک لیست و فهرست مطالبی که لازم داشتم را نوشتم.
با این که اطلاعات متوسطی داشتم باز هم لازم دیدم که از پایه و برای تکمیل علم و انتقال تجربه دوره تابلوخوانی، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را دوباره شرکت کنم. مهمترین موردی که لازم بود برای قدم بعدی یاد بگیرم روانشناسی بازار و دوره الیوت بود. این دورهها برای تکمیل آموزشهای مقدماتی تا پیشرفته لازم است.
من با توجه به آشناییت و شناختی که از تجربه اساتید مستر بورس که داشتم. تصمیم گرفتم که از دورههای این افراد استفاده کنم. نکته مهم این بود که علاوه بر تجربه در بازار سرمایه تجربه خوبی هم در برگذاری کلاس و سمینارهای مختلف دارند از این جهت خیلی بهتر اطلاعات و تجربیات را انتقال میدادند.