گزارشهای رسمی مرکز آمار حاکی از آن است که یک فرد باید حداقل بیش از چهار میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشد تا از پس هزینههای زندگی بر آید. عوامل بسیاری در میزان تامین نیازهای ضروری زندگی تاثیر گذار است، تعداد نفرات در یک خانواده، شاغل یا بیکار بودن و حتی محل زندگی بر میزان درآمد ها و مخارج یک زندگی می افزاید و چه بسا پس از محاسبات مشخص می شود که با توجه به افزایش میزان بهره مندی افراد از امکانات رفاهی بوجود آمده توسط دولت ها، بسیاری از افراد زیر خط فقر زندگی می کنند.
اخبار اقتصادی - اصولا یکی از اساسی ترین مطالعات آماری که به منظور نیل به اهداف مختلف اقتصادی و اجتماعی، در اغلب کشورهای جهان صورت می گیرد، بررسی بودجه خانوار است، از طریق این بررسی می توان به چگونگی هزینه ها و درآمدهای خانوارها و روند تغییرات آنها و نیز آمار و اطلاعات گوناگون دیگری پی برد.
موضوعی که در این بین اهمیت دارد میزان هزینه زندگی افراد است که با یک حساب سرانگشتی از قیمت اقلام مورد نیاز یک خانواده می توان فهمید که یک زندگی در ماه چقدر هزینه بر دوش سرپرست خانوار می گذارد. جدا از هزینه های اجاره خانه، حمل و نقل، قبوض تلفن همراه، آب ،برق و گاز و سایر هزینهها که ممکن است هر چند ماه یکبار اتفاق بیافتند، هزینه خوراک و همچنین پوشاک بحث اصلی است که این روزها به شدت مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند.
هزینه خوراک یک ماهه چقدر است؟
برنج، یکی از اصلی ترین موادی است که وجود آن در هر خانه ای جزو واجبات است، چرا که آن را می توان با هر غذایی سرو کرد. با وجود اینکه برنج جزو یکی از محصولات تولیدی در کشور خودمان است، اما افراد برای تهیه آن باید مبلغ بالایی را بپردازند، این روزها که شاهد افزایش قیمت ها هستیم باید هر یک کیلوگرم برنج ایرانی را ۲۰ هزار تومان خرید که یک خانواده ۲ نفره حداقل نیاز به پنج کیلوگرم برنج در ماه دارد.
روغن، از دیگر موارد پرمصرف در سبد غذایی خانوار است که برای پخت هر غذایی باید از آن استفاده کرد؛ قیمت هر بسته روغن مایع در فروشگاه از ۱۲ هزار تومان شروع می شود؛ در کنار این ماده غذایی پیاز و سیب زمینی جزو موادی هستند که در سبد غذایی باید وجود داشته باشد، قیمت هر کیلو پیاز ۶ تا ۷ هزار تومان و قیمت هر کیلو سیب زمینی ۳ تا ۵ هزار تومان است هر خانواری حداقل در ماه یک کیلو از هر کدام را خریداری میکند.
مواد پروتئینی، از مواردی است که بدن افراد به آن نیاز دارد و اگر خانواده ای بخواهد انرژی لازم برای فعالیتهای روزانه خود را تامین کند به ناچار باید به مواد پروتئینی توجه کند. برای خرید یک کیلوگرم گوشت چرخ کرده ۶۲ هزار تومان و گوشت خورشتی ۸۵ هزار تومان هزینه کند.
اصولا ایرانی ها به خوردن چای علاقه زیادی دارند. اغلب افراد این نوشیدنی را به تنهایی مصرف نمی کنند و قند و نبات نیز در سبد غذایی آنها وجود دارد؛ هر بسته ۴۰۰ گرمی چای ۱۴ هزار تومان است که اصولا ظرف ۶ ماه تمام میشود.
میوه نیز از دیگر مواد مورد نیاز برای هر فرد است که کم کم افراد روزی یک میوه را مصرف می کنند؛ با توجه به سرانه مصرف میوه هر ایرانی هر فرد در ماه برای خرید آن بیش از ۳۰۰ هزار تومان هزینه می کند که در برخی این رقم به ۲ برابر نیز می رسد.
تخم مرغ یکی از مواد خوراکی است که در تمام وعده های غذایی مورد استفاده قرار می گیرد و اصولا کارایی بالایی دارد و علاوه بر این به دلیل دارا بودن پروتئین پزشکان به مصرف آن توصیه می کنند؛ هر عدد تخم مرغ یک هزار تومان است و اصولا هفته ای یک شانه تخم مرغ استفاده می شود.
جدای از موارد مذکور انواع ادویه جات، کنسروجات، سبزیجات و ... جزو مواردی هستند که در طول یک ماه استفاده میشوند و زمانی که قیمت آنها را محاسبه میکنیم به رقمی بالاتر از ۲ میلیون تومان در ماه خواهیم رسید. این رقم تنها برای خوراک هر فرد است و زمانی که هزینه پوشاک، اجاره مسکن، شارژ ساختمان، رفت و آمد و ... را با این رقم جمع میبندیم به رقمی بالاتر از ۴ میلیون تومان در ماه خواهیم رسید. حالا سوال این است که برای حمایت از قشر آسیبپذیر و افزایش قدرت خرید جامعه، دولت چه راهکارهایی دارد؟
چه عواملی سبب گرانی یا ارزانی محصولات میشوند؟
رمضانعلی سبحانی فر عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار صنعت، تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره عوامل گرانی یا ارزانی محصولات و کاهش قدرت خرید خانواده ها، گفت: این روزها شاهد گرانی بسیاری از محصولات غذایی هستیم که زندگی افراد را تحت شعاع قرار داده است؛ با توجه به اینکه هزینه ها بالا رفته، قدرت خرید سبد کالایی کاهش داشته است که این مسئله را می توان از عوامل اصلی گرانی دانست.
او ادامه داد: با توجه به افزایش نرخ تورم، باید کاری کنیم تا درآمدها رشد قابل قبولی را به همراه داشته باشد؛ افزایش درآمد به ۲ صورت مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود که بخش مستقیم آن مربوط به یارانه است که متاسفانه نمی توانیم آن را افزایش دهیم چرا که در صورت افزایش یارانه، هزینه ها نیز زیاد خواهد شد و باز رشد نرخ تورم خواهیم داشت.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی افزود: یکی از راهکارها برای افزایش قدرت خرید، عملا افزایش حقوق و دستمزد است که باید بتوان شغلی ایجاد کرد و یا درآمدها را افزایش داد.
سبحانی فر بیان کرد: برای کاهش هزینه های خانوار در قدم اول باید هزینه های غیرنقدی را افزایش دهیم تا به کمک آن بتوان هزینه های نقدی را جبران کرد.
تفاوت خطر فقر مطلق با خطر فقر نسبی در چیست؟
عبدالمجید شیخی اقتصاددان، درباره میزان هزینه زندگی در تهران، گفت: حداقل هزینه متوسط یک خانواری که آبرومند در تهران زندگی میکند ۵ میلیون تومان است و هر خانواری که در آمد زیر ۵ میلیون تومانی دارد زیر خط فقر زندگی میکند.
او افزود: مسئله مهم پیش رو فاصله بین دهک های مختلف هزینه ای است که بر اساس اعداد مربوط به آن، فاصله تورمی دهکها در مرداد به ٢,٩ درصد رسید که نسبت به ماه قبل ٣ درصد کاهش داشته است. درمی یابیم که افزایش هزینه کالاهای پرمصرف و ضروری بیش از این میزان است.
او با اشاره به اینکه فقر مطلق یعنی فرد درآمدی داشته باشد که فقط زنده بماند، گفت: امروزه بسیاری از افراد کار می کنند تا خرج زندگیشان را بگذرانند و نمی توانند پس انداز کنند. در جهان برای خط فقر مطلق درآمدی پایینتر از یک یا ۲ دلار در روز در نظر گرفته میشود که در وضعیت فعلی ما این مبلغ اگر با دلار بازار آزاد محاسبه شود روزانه ۱۵ تا ۳۰ هزار تومان و ماهانه ۴۵۰ تا ۹۰۰ هزار تومان به دست میآید.
این اقتصاددان با بیان اینکه در خط فقر نسبی تامین مایحتاج زندگی مقدور نیست، تشریح کرد: در خط فقر نسبی ضعف کالری در خانواده به راحتی مشاهده می شود، این فرد دیگر توانایی پرداخت هزینه سفر و تفریح ندارد و اصولا در شرایط سختی زندگی می کند. خط فقر نسبی درآمدی بین ۷۰۰ تا یک میلیون تومان را شامل میشود و می توان گفت خط فقر مطلق و خط فقر نسبی به هم نزدیک شده است.
شیخی ادامه داد: برای کنترل هزینه ها و افزایش رضایت خانواده ها باید بتوانیم شغل ایجاد کنیم تا ارزش افزوده بیشتر شود. دولت باید واردات را محدود کند تا استعداد داخلی شکفته شود و درآمدها افزایش یابد.