اشتیاق بسیاری از سهامداران برای خرید سهام زیرمجموعه گروه فلزات اساسی، آن هم پس از حاشیهنشینی یکونیم ماهه از بارزترین ویژگیهای دادوستدهای روز گذشته در بورس تهران بود. وضعیتی که زمینهساز رشد شاخص کل در پایان معاملات دیروز شد. در این روز که سهام فلزات با استقبال چشمگیر سهامداران صفهای ماندگار خرید را تجربه کردند، شمار کثیری از سهمها با افت قیمت به کار خود پایان دادند و شاخص هموزن را بر خلاف نماگر کل به محدوده منفی کشاندند. به این ترتیب دریافت سیگنالهای مساعد از بازار جهانی افق تورم داراییها را دستکم طی دادوستدهای روز گذشته به سایه برد و نگاهها را به وابستگان بورسی معطوف ساخت.
شاخص کل در جریان دادوستدهای دیروز ۳۵۱ واحد دیگر افزایش و به ارتفاع ۱۵۸ هزار و ۳۹۵ واحدی دست یافت. در این روز که ارزش معاملات خرد رشد ۱۴ درصدی را تجربه کرد، شاخص هموزن (با اثرگذاری یکسان نمادها) بر خلاف شاخص کل عقبنشینی کرد تا پس از ۲۳ روز شاهد چنین روند معکوسی در بین دو نماگر اصلی بازار باشیم. این دو شاخص از نیمه دیماه به این سو یا در مسیر موافق حرکت کردند یا اگر رفتار مخالفی داشتند شاخص هموزن از شاخص کل پیش افتاد. اما دیروز روند معکوس نماگرها با پیشیگرفتن شاخص کل از شاخص هموزن تغییر کرد و در این میان صنایع کالایی به نمایندگی از غولهای فلزات نبض جریاننقدینگی را در اختیار گرفتند و زمینهساز چنین الگویی در رفتار شاخصهای اصلی در بورس تهران شدند.
تب تورم دارایی در خط پایان؟
معاملات بورس تهران طی هفتههای اخیر زیر سایه سنگین ارزیابی مجدد داراییها دنبال شد. در این دوره که تقریبا از اواخر آذرماه با تضعیف جبهه سهام شرکتهای کالایی شروع شد و تا دادوستدهای دوشنبه اخیر ادامه پیدا کرد، سهام گروههای کالایی از مدار توجه خارج و گروههای رقیب موفق به حبس بخش عمده جریان نقدینگی در بورس تهران شدند. دو عامل عمده را در شکلگیری جناحهای دوگانه در بازار سهام میتوان برشمرد که در یک طرف به انقباض جریان نقدینگی در سهام کالایی انجامید و توامان فربهی معاملات سهام بانکی و خودرویی را به دنبال داشت. در واقع ناپایداری بازارهای جهانی در جنگ تجاری بین شرکای بزرگ -آمریکا،چین و اتحادیه اروپا- و تداوم رکود در بازار نفت و دیگر مواد خام، چشمانداز بخشی زیادی از سهام بورس کالامحور تهران را تیره کرد. از طرف دیگر، محدودیت و مشکل در صدور کالاها و تحمیل تخفیفهای قابلملاحظه به بهای تحریمها بار مضاعفی بر دوش سهام کالایی گذاشت و سرمایههای خرد در فرآیندی تدریجی تصمیم به خروج از معاملات این دسته از سهمها گرفت.
این چشمانداز شرایط مساعدی را برای گروههای رقیب مهیا کرد و سهامداران خرد درگیر مقولات تازهای شدند که پیش از این چندان توجهی جلب نمیکرد و وزنی در الگوهای ارزشگذاری سهام در بین شماری از معاملهگران نداشت. به عبارت سادهتر، اخبار نافرجام تعدیل نرخ تسعیر ارز بانکها، افزایش و سپس شناورسازی مسالهدار قیمت خودرو در کنار موج نسبتا گسترده تجدید ارزیابی داراییها از محرکهای اصلی طیف وسیعی از سهمها طی این دوره بودند. به این ترتیب، بروز علائمی در جهت تضعیف جبهه کالایی زمینه را برای برجستهسازی اخبار پیرامون سهمهای پرحواشی و زیانده بانکی و خودرویی فراهم کرد. در همین راستا روایتهایی جذاب اما غیرکارشناسانه در صدر توجه محافل بورسی قرار گرفت و در نهایت به پیشتازی بیرقیب سهام بانکها و سپس سهام خودرویی در جذب حجم انبوهی از سرمایههای خرد انجامید.
بهطور مشخص از بیستوپنجم آذرماه بود که گروههای بانکی-خودرویی رتبههای نخست جذب پولها را در بازار سهام در اختیار گرفتند. در این دوره که حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان سهم در بین فعالان بورسی دستبهدست شد، تقریبا ۳۰ درصد از کل جریان نقدینگی در سهام گروه بانکی بورس تهران به گردش درآمد و سهام خودرویی در این مقطع زمانی سهم ۱۳ درصدی را از کل ازرش معاملات خرد نصیب خود کرد. چنان که ملاحظه میشود ۴۳ درصد کل جریان نقدینگی در این دوره غالبا به بهای ارتقای نرخ تسعیر داراییهای ارزی بانکها به سامانه نیما (تعدیل تقریبا دو برابری) و افزایش قیمت خودرو و سرانجام ارزیابی مجدد داراییها در بازار به گردش درآمد. جالب است که در این دوره سهام کالایی که با پشتوانههای بنیادی در جذب سرمایههای خرد موفق بودند در حاشیه قرار گرفتند. افت چشمگیر ارزش معاملات و کاهش تحرک معاملهگران در سهمهای این گروه نشان از حاشیهنشینی و فراموشی داشت. به بیان آماری، سهام صنعت فلزات و پالایشیها هر کدام هفت درصد از ارزش معاملات را طی این دوره در اختیار گرفتند و پتروشیمیها به ۹ درصد از این جریان پولی بسنده کردند. این عدد برای سهام معدنیها حدود ۵/ ۲ درصد بود. چنان که ملاحظه میشود میزان جذب نقدینگی در نمادهای بانکی از کل چهار صنعت کالایی بورس تهران بیشتر بوده است.
همین آرایش را طی این دوره در میزان تغییر مالکیت سهام میان گروههای اصلی بورس تهران میتوان دید. بهطور کلی از بیستوپنجم آذرماه تا روز دوشنبه حدود ۳۵۰ میلیارد تومان از سرمایههای خرد وارد جریان معاملات بورس تهران شد. سهامداران خرد در این دوره غالبا خریدار سهام بانکی و خودرویی بودهاند. رفتاری که تا روز دوشنبه به خالص خرید ۳۵۰ میلیارد تومانی در سهام بانکی و خالص خرید ۷۰ میلیارد تومانی در سهام گروه خودرویی انجامید. در نقطه مقابل، سهامداران خرد در مجموع از گروههای کالایی راه خروج در پیش گرفتند. خالص فروش سهامداران خرد در گروههای پالایشی، پتروشیمی و فلزی-معدنی تا قبل از معاملات دیروز مجموعا ۲۳۰ میلیارد تومان بوده است. جریانی از انتقال مالکیت که با خریدهای پرحجم سهامداران خرد در گروه فلزات سیمای دیگری به بازار سهام داد.از آمار فوق و تغییر آرایش بازار چنین برمیآید که تب تورم دارایی در نقطه پایان خود است.
بیداری غولهای فلزی
چنان که گفته شد تحرکات فعالان سهام در معاملات سهمهای گروه فلزات پس از هفت هفته، آرایش تازهای به بازار سهام داد. دیروز دو نماد بزرگ گروه فلزات اساسی یعنی «فملی» و در رتبه بعدی «فولاد» با فاصله آشکار از سایر نمادها بیشترین حمایت را از شاخص کل به عمل آوردند. رشد قیمت در این دو نماد در مجموع ۴۱۰ واحد در محاسبه نماگر اصلی بازار اثر مثبت بر جای گذاشت. ملی مس ایران که معاملات کمرمقی را طی هفتههای اخیر تجربه میکرد دیروز توانست ضمن بیشترین تاثیر بر نماگر، عنوان پرمعاملهترین سهم بازار را به خود اختصاص دهد. علاوه بر این سهم دیگر نمادهای همگروهی که غالبا متعلق به زیرمجموعه فلزات رنگین بودند با تقاضای چشمگیری روبهرو شدند و در برخی موارد با صفهای خرید به کار خود پایان دادند تا در نهایت ۲۳ درصد از کل ارزش معاملات خرد در این صنعت بورسی گردش پیدا کند.
دریافت سیگنالهای مساعد و پایدار از بازار جهانی و متعاقبا بهبود وضعیت تقاضای فلزات در بورس کالا از مهمترین محرکهای تقاضا در سهام این گروه بورسی به شمار میروند. بازار جهانی فلزات در روزهای انتهایی هفته گذشته تحت تاثیر فضای نسبتا مثبت گارد صعودی قدرتمندی گرفت. در بین اخبار و وقایع اثرگذار بر بازار جهانی طی این هفته میتوان به توقف سیاستهای انقباضی بانک مرکزی آمریکا، ابراز امیدواری طرفهای آمریکایی و چینی از پیشرفت مذاکرات صلح تجاری بین دو قدرت بزرگ اقتصادی و همچنین آمار غافلگیرکننده بازار کار ایالات متحده آمریکا در اولین ماه سال نو میلادی اشاره کرد. نزدیک شدن به ضربالاجل دولت ترامپ برای تعرفهگذاری مجدد بر کالاهای چینی در کنار بروز علائمی از عوارض این مناقشه در متغیرهای کلان اقتصادی این دو کشور ظاهرا در رفع اختلافات طرفین و همچنین موضعگیری جدید فدرال رزرو در جهت پایان دادن به برنامههای انقباض پولی طی سه سال اخیر موثر بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای حمایتگرایانه چین از بازارها با ارائه بستههای پولی در کنار تشدید محدودیتهای زیستمحیطی در زمستان امیدها به رشد پایدار تقاضا در بازارهای سهام و کالایی را بیشتر کرد. هر چند غیاب سرمایهگذاران آسیای شرقی -به دلیل تعطیلات هفتگی سال نو تا یکشنبه آینده- در بازار جهانی اثرگذار است اما تا به اینجای کار نشانهها از تقویت تقاضا گواهی میدهد.
برآیند این عوامل در رشد قیمت فلزات پایه طی هفته اخیر انعکاس محسوس داشت. فلز مس پس از مدتها کمنوسانی و حتی تنزل به زیر مرز ۶ هزار دلار، بار دیگر توانست سطح ۶۲۰۰ دلاری را به ازای هر تن تصاحب کند و همراه با روی ۲۸۰۰ دلاری در سقف ۷ ماهه معامله شود. دیگر فلزات رنگین نظیر سرب و آلومینیوم نیز روند مشابهی را تجربه کردند. قیمت محصولات فولادی هم که مدتها در محدوده نزولی قرار داشت طی هفته قبل رشد ۵ درصدی را تجربه کرد تا وابستگان بورسی در شرایط مساعدی قرار بگیرند. دریافت علائمی از این دست در کنار بهبود وضع تقاضا در بورس کالای ایران طی روزهای اخیر و همچنین فروکش موجهای سفتهبازانه در گروههای مستعد شرایطی جدید را در بورس تهران به وجود آورد و سهامداران خرد را پس از مدتها در این جبهه فعال کرد.
سهامداران خرد طی معاملات دیروز حضور پررنگتری در سمت خرید داشتند. این گروه از فعالان بازار که از ابتدای هفته بهطور پیوسته سرمایههای خود را از جریان معاملات خارج کرده بودند در معاملات دیروز خالص خرید بیش از ۷ میلیارد تومانی را به ثبت رساندند. چنان که اشاره شد، پس از مدتها عنوان بیشترین خالص خرید سهامداران خرد به سهام گروه فلزات تعلق گرفت. دیروز حدود ۳۲ میلیارد تومان از سهم شرکتهای زیرمجموعه فلزات به سبد سهامداران حقیقی انتقال پیدا کرد و در این بین نمادهای «فملی» و «فاسمین» بهعنوان نمایندگان برجسته گروه مس و روی بیش از سایر نمادها مورد توجه سهامداران حقیقی قرار گرفتند. در نقطه مقابل، سهام بانکها و مشخصا دو نماد بانک تجارت و بانک ملت بیشترین حجم عرضه را از سوی فعالان حقیقی متحمل شدند. فروشهای پرحجم سهامداران بزرگ در گروه فلزات و خریدهای حمایتی این گروه در سهام بانکی در شرایطی انجام شد که متغیرهای بنیادی سیگنالهایی برخلاف منطق رفتاری فعالان عمده ارسال میکرد.