تطابق روند قیمت سهام با محتوای گزارشهای ماهانه، محدودیت فرصت سیاستگذار در فراهم کردن بستر مدیریت حجم قابلتوجه نقدینگی و همچنین عادت به کسب سود سریع و از یاد بردن امکان ورود به دوره اصلاح قیمتی سهام سه خطری هستند که متوجه سهامداری بدون تحلیل در بورس تهران است.
بورس اوراق بهادار تهران روز گذشته با رشد ۳۵۵۲ واحدی (معادل بیش از ۱/ ۲) شاخص کل مواجه شد. رشد پرشتاب و دسته جمعی قیمت سهام در حالی ادامه دارد که بسیاری از کارشناسان نسبت به تداوم این روند که بیشتر تحت تاثیر جریان پول است تا تحلیل، هشدار میدهند. به عبارت دیگر آینده این رشدهای دستهجمعی و بیوقفه در میانمدت به زیان بازار و منافع سهامداران است. خاصه آنکه در این شرایط تفکیکی بین صنایع بورسی صورت نمیگیرد و این جریان پول است که سکان حرکت بازار را در دست گرفته است. اما چه عواملی زنگ خطر را به صدا درآوردهاند؟! انتشار تدریجی گزارشهای عملکرد ماهانه و تطبیق روند قیمت سهام با وضعیت سودآوری شرکتها، وقت محدود سیاستگذار به منظور بسترسازی برای حفظ و مدیریت این حجم از نقدینگی در کنار عادت به سودهای سریع و فراموشی احتمال اصلاح قیمتها سه نشانه هشدارآمیز در شرایط فعلی است که باید مورد توجه معاملهگران قرار گیرد.
سکان بورس در دست جریان پول
شاخص کل بورس تهران از ابتدای هفته جاری در مسیر رشد پرشتابی حرکت کرده و ضمن ۸ کانالشکنی، حالا قله جدید ۱۶۸ هزار و ۶۲۴ واحدی را فتح کرده است. عموم صنایع بورسی در معاملات سه روز کاری گذشته با رشد شاخص مواجه شدهاند (طی روز گذشته تنها ۷ صنعت، روز یکشنبه ۵ صنعت و روز شنبه تنها ۳ صنعت با افت نماگر خود مواجه شدهاند). این موضوع نشاندهنده ورود نقدینگی تازه به بازار سهام است. موضوعی که با توجه به شرایط اقتصادی و تاکید صاحبنظران اقتصادی در هدایت پول به بازار سهام اتفاقا بسیار خجسته است اما به دلیل سهامداری بدون تحلیل، نگرانیهایی در خود دارد. بررسیها نشان میدهد طی سه روز کاری گذشته حدود ۶۵۳ میلیارد تومان از سوی معاملهگران خرد به بازار سهام وارد شده است. این امر تاکیدی بر ورود پولهای تازه به بورس است.
با توجه به پتانسیل بنیادی سهام در شرایط فعلی، تا رسیدن قیمتها به سطوح غیر ارزنده همچنان فاصله است و غالب کارشناسان رشد بیشتر قیمتها و رکوردشکنیهای دیگری را انتظار دارند با این حال آنچه در بازار مشاهده میشود، رشد قیمتها براساس جریان نقدینگی است و به عبارتی این جریان پول است که حرف اول را در بازار میزند. در این فضا سهامداران تفکیکی بین صنایع و شرکتها قائل نیستند و احتمالا مشاهده صف خرید یک نماد را برای ورود به معاملات سهم کافی میدانند. غافل از اینکه اینگونه سهامداری به طور تاریخی معاملهگران زیادی را با زیان مواجه کرده است. اقبال اخیر معاملهگران به سهام فعال در بازار پایه که غالبا با زیان مواجهند، مثالی از ورود پول به سهام بدون تحلیل است.
در این فضا برخی سرمایهگذاران به طمع عقب نماندن از جریان کسب سود وارد معاملات سهامی از این دست میشوند اما واقعیت این است که با گذشت زمان و غلبه واقعیت شرایط شرکت، بسیاری از سهامداران با زیان مواجه میشوند. همانطور که اشاره شد با پتانسیل فعلی بازار سهام حالا کمتر کارشناسی معتقد به رسیدن قیمت سهام به سقف است با این حال غالب کارشناسان به این جریانهای سفتهبازانه و عدم تفکیک در صنایع بورسی هشدار میدهند. موضوعی که بهطور قطع با رصد گزارشهای عملکرد شرکتها در شهریور ماه رنگ دیگری به خود خواهد گرفت.
انتظار گزارشهای ماهانه
مهمترین عامل رشد بورس در ماههای اخیر روند صعودی نرخ دلار بوده است. صعود نرخ ارز محرک اصلی ورود نقدینگی به بورس به شمار میرود. اما اینکه صعود دلار چه تاثیری و به چه میزان در صنایع مختلف بورسی به جا میگذارد، خود جای پرسش است. پرسشی که پاسخ آن میتواند عامل تفکیک در صنایع بورسی در شرایط فعلی باشد. با آغاز فصل پاییز گزارشهای نیمه نخست سال و ماهانه شرکتها کم کم روانه سامانه کدال میشوند. در صورتهای مالی است که میتوان انعکاس نرخ ارز را در وضعیت شرکتها دید. هر چند تاکنون تعدادی از این گزارشها منتشر شده است و تا حدی قابل قبول ارزیابی شدهاند اما نکته اینجاست که بهطور قطع وضعیت شرکتها در ماه گذشته با هم تفاوت اساسی دارند. بهطور مثال انعکاس نرخ ارز در شرکتهای صادراتمحور با شرکتهایی که فروش داخلی دارند، متفاوت خواهد بود. موضوعی که در عین اینکه کاملا واضح است، مورد توجه سهامداران قرار نگرفته است. یا شاید مورد توجه بوده اما وسوسه کسب سود مانع از آن شده است که واقعیات مد نظر قرار گرفته شود. در شرایط کنونی عملکرد ماهانه شرکتها در شهریور میتواند فضای معاملات سهام را روشنتر کند. البته هستند صنایعی که هنوز نتوان به طور دقیق اثر نرخ دلار را در وضعیت سودآوری شرکت رصد کرد.
بهطور مثال رصد صورتهای مالی صادراتمحورها میتواند اثر انعکاس نرخ ارز پس از آزادسازی را در وضعیت شرکت به خوبی نشان دهد. چرا که از ۶ مرداد ماه دلار حاصل از صادرات غیرنفتی از حصر سیاستهای دستوری در بازار ثانویه آزاد شد و از آن تاریخ شرکتها مجاز به اعمال نرخ آزاد در صورتهای مالی خود شدند. با این حال شاید در مورد شرکتهایی که محصولات خود را در بورس کالا به فروش میرسانند، نتوان این اثر را بهطور واقعی دید. از نیمه شهریورماه سقف رقابتی محصولات و آزادسازی نرخها در بورسکالا، در آن هم به تدریج حذف شد. (در ابتدا فرآوردههای نفتی از این قید دستوری رها شدند. پس از آن آزادسازی نرخ در مورد محصولات فولادی و در آخرین هفته شهریور ماه برای محصولات پتروشیمی اعمال شد). ضمن آنکه تاریخ تحویل محصولات عرضههای مزبور در ماههای آتی است. از این رو ممکن است گزارشهای این شرکتها در شهریور بهطور کامل وضعیت شرکت از آزادسازی نرخ ارز نشان ندهد. با این حال دیگر صنایع بورسی غالبا گزارشهای عملکرد قابل استنادی دارند. از این رو در بیشتر شرکتهای فعال در بورس، گزارشهای ماهانه شرکتها که میتواند تاییدی بر رشد بنیادی یا غیربنیادی سهام باشد. آنجاست که دیگر بازار باید خود را با این شرایط تطابق دهد. بر همین اساس کارشناسان معتقدند جریان نقدینگی نمیتواند در بازه بلندمدت بازار را حرکت دهد و راه این نقدینگی برای کسب سود در نهایت در یک جایی به بن بست میرسد. از این رو باید توجه داشت روند قیمت سهام در نهایت با محتوای گزارشهای ماه گذشته و وضعیت واقعی سودآوری تطبیق مییابد و این موضوعی است که باید مورد توجه سهامداران قرار گیرد.
عادت غلط و تشدید موجسواری
علاوه بر این نیز باید توجه داشت پس از رشد پرشتاب و متوالی قیمتها اصلاح امری ضروری و البته طبیعی است. عدم اصلاح قیمتها پس از یک دوره پرشتاب علاوه بر تحمیل زیان با یک فاصله زمانی در سهام بدون پشتوانه بنیادی، پیامد منفی دیگری نیز در پی دارد. عدم عادت به اصلاح قیمت! برخی سهامداران ممکن است در این شرایط به این تصور برسند که قیمتها همواره باید در مسیر صعودی حرکت کنند. این امر موج سواری در سهام را بیشتر میکند و در نهایت بازار سهام را از ذات خود دور میکند.
حذف محدودیتها یک الزام است
مدیریت این حجم از نقدینگی در شرایط فعلی یک هنر است. با این حال باید توجه داشت در چنین فضایی با چنین میزان از نقدینگی سیاستگذار فرصت کمی برای بسترسازی حفظ و تداوم ورود نقدینگی تازه به معاملات سهام دارد و این عامل نیز خود زنگ خطر دیگری است که میتواند موجهای سفتهبازی در بازار سهام تشدید کند و منافع سهامداران را تحتالشعاع قرار دهد. اما چرا جریان نقدینگی موج سفتهبازی به وجود میآورد؟ شاید یکی از دلایل ایجاد این موضوع در بورس تهران، وجود دامنه نوسان قیمت سهام باشد. امری که بر اساس آن سفته بازان قادر به کسب بازدهی قابل توجه به خصوص در سهام کوچکتر به دلیل ارزش بازار کمتر هستند. دامنه نوسان در بورس تهران ممکن است بتواند از ریزش قیمتی در یک روز جلوگیری کند، اما سهم در نهایت به قیمت تعادلی میرسد و در نتیجه فقط زمان رسیدن به قیمتهای واقعی طولانیتر میشود. این موضوع در زمان مواجهه بازار سرمایه با خبرهای مثبت و منفی اثرات مخربتری دارد و باعث ایجاد صفهای طولانی خرید و فروش مانع از معامله براساس تحلیل میشود و از این رو معاملهگران ایجاد صف را مبنای معاملات خود قرار میدهند. نتایج بررسیهای انجام شده در بورسهای مختلف که دارای دامنه نوسان قیمتی هستند، بر عدم کارآیی این محدودیت تاکید دارد. محدودیت نوسان قیمتی سهام یکی از مواردی است که چه در مسیر صعودی و چه نزولی تنها سبب تشدید هیجان میشود. علاوه بر این سهام شناور آزاد شرکتها در بورس نیز در سطوح بسیار پایینی قرار دارد و این موضوع نیز مانع دیگر تعیین منصفانه قیمت سهام است. بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد در سه ماهه نخست سال جاری تنها ۱۵ درصد از سهام شرکتها در بورس تهران قابلیت معامله را داشته است. افزایش سهام شناور آزاد شرکتها میتواند بخش عمدهای از نقدینگی قابل توجه کنونی را از دروازه بورس به سمت تولید جذب کند.
بر همین اساس نیز میتوان با حذف برخی موانع دست و پا گیر در معاملات مانند دامنه نوسان، حجم مبنا یا افزایش مقدار سهام شناور آزاد به تقویت تحلیل کمک کرد. البته این موضوع در سالهای اخیر بارها مورد تاکید کارشناسان بازار بوده است اما اقدام جدی از سوی مسوولان صورت نگرفته است. شاید تاخیر مقام مسوول از چنین اقداماتی نگرانی از تبعات آن در کوتاهمدت باشد.
در این باره باید تجربه چند اقدام اخیر سازمان بورس را خاطرنشان کرد. حذف گزارش پیش بینی سود شرکتها بهعنوان یکی از معیارهای نزدیک شدن به سازوکار بورسهای معتبر دنیا مثال خوبی در این مورد است. در ابتدا بسیاری از سهامداران و کارشناسان در برابر این اقدام جبهه گرفتند. با این حال به تدریج اهمیت آن را در تحلیلیتر شدن معاملات سهام درک کردند. حذف محدودیتهای معاملاتی به خصوص دامنه نوسان نیز که با توجیه حمایت از منافع سهامداران خرد از سال ۸۶ به بازار تحمیل شد. با این حال تجربه نشان داده است که اتفاقا این موضوع با دور کردن تحلیل از معاملات زیان سنگین تری به سهامداران تحمیل کرده است. علاوه بر این میتوان فرصت میزان نقدینگی موجود در بازار سهام نهایت استفاده را برد و با انجام عرضههای اولیه و جذاب بستر را برای حفظ و تداوم ورود نقدینگی تازه به بازار مهیا کرد.
همانطور که اشاره شد، انتشار گزارشهای ماهانه شرکتهای بورسی میتواند شرکتهای مختلف بازار را از هم تمییز دهد؛ ضمن آنکه مسیر کلی بازار سهام را تا حدی روشن کند. مهمترین مولفه این گزارشها نرخهای فروش در شهریورماه است؛ امری که به دلیل رشد نرخ دلار و تورم میتواند سمت فروش شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد. این امر در مورد صادراتمحورها اهمیت ویژهای دارد. گزارش عملکرد ماهانه صنایع اصلی اعم از فلزات اساسی، استخراج کانههای فلزی و محصولات شیمیایی به دقت از سوی سهامداران رصد میشود و در تعیین مختصات معاملات در روزهای آتی نقش مهمی ایفا خواهد کرد. علاوه بر این نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل نیز در دادوستد سهامداران اثر گذار خواهد بود. باید دید این دو موضوع در نهایت چه روندی پیش روی معاملات سهام خواهد گذاشت.