تفکر اقتصاد آزاد از دولت اول سازندگی آغاز شد و در آن زمان هم چنین سیاستی را پیاده کردند که تورم به 49 درصد رسید. برخی از آن افراد که تحصیلکرده کشورهای غربی هستند با تفکر آزادسازی قیمتها، سیاست تعدیل اقتصادی را پیاده کردند، غافل از آنکه سیستم اقتصادی ایران با دیگر کشورها متفاوت است و باید سیاستها به صورت بومی درآید و بعد اجرا شود. در شرایط فعلی هم برخی قصد دارند همان سیاست تعدیل اقتصادی یا آزادسازی قیمتها را اجرا کنند که این تفکرات خروجی لازم را نداشته است. سیستم آزادسازی قیمتها در شرایطی که بخش خصوصی محدودی در اقتصاد وجود دارد، نمیتواند نیاز جامعه را برطرف کند و در مقابل قدرت خرید خانوار را نیز کاهش میدهد.
در طول سالهای گذشته هر روز شاهد چاقتر و فربهتر شدن بودجه جاری کشور بودیم که این موضوع نشاندهنده ناکارایی دولتهاست. وقتی نانخورهای دولت زیاد میشود، کارایی بخش خصوصی و دولتی از دست میرود و به جایی میرسد که تفکرات اقتصاد آزاد یا آزاد سازی قیمتها برای بهبود شرایط اقتصادی مطرح میشود. در این شرایط بیشترین آسیب متوجه مردم و اقشار کمدرآمد است که با افزایش و آزادسازی قیمت قدرت خریدشان بشدت پایین میآید.
دولتها اگر قصد دارند قیمتها را آزاد کنند باید سالانه این اقدام را انجام دهند، اما همیشه در دور اول دولتها، تثبیت قیمتها و در دور دوم تغییر تفکرات و انتقال به سمت آزادسازی قیمتها را شاهد هستیم. البته غیر از تفکر اقتصاد آزاد، ایران از مدیران غیرمتخصص نیز رنج میبرد. اکنون برخی از اعضای تیم اقتصادی دولت نیاز به ترمیم اساسی دارند. بعضی دیگر از اعضای اقتصادی دولت، اقتصاد نخواندهاند و فقط بر مبنای تجربه مدیریتی کار خود را پیش میبرند در حالی که در بحث اداره امور اقتصادی باید تجربه در کنار دانش باشد.
دکتر مرتضی افقه