پولدارها چه سئوالاتی از خودشان می پرسند؟

اصولا به‌قول قدیمی‌ها پولدار بودن الزاما به‌معنای نداشتن نگرانی و دغدغه نیست. از آنجا که با پول نمی‌توان شادی را خرید، پولدارها هم دغدغه‌های خاص خود را دارند که تقریبا میان همه آنها مشترک است:

 دوستان و خانواده‌ام از من پول خواهند خواست؟

یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های مشترک پولدارها این است که همواره به چشم بانکی دیده می‌شوند که وظیفه‌اش وام دادن است. دوستان و خانواده آنها توقع کمک مالی دارند و از نظرشان کمک گرفتن از فرد پولدار کاملا طبیعی است.

البته کمک کردن به‌قاعده به دیگران بسیار خوب است اما پیش از اینکه پولدارها بر اوضاع مسلط شوند، ممکن است بخشی از ثروت خود را از دست داده باشند، تنها به این دلیل که می‌خواستند به همه عزیزان‌شان کمک مالی کنند.

 همسرم واقعا مرا دوست دارد؟

برای هرکسی که عشقش را قبل از ثروتمند شدن می‌یابد و همسرش در همه احوال همراهش است، دغدغه خاصی از این نظر وجود ندارد اما این فکر اساسا سراغ کسانی می‌‌آید که اول به ثروت می‌رسند و بعد می‌خواهند همسر دلخواه‌شان را بیابند. برای کسانی که بعد از ثروتمند شدن می‌خواهند نیمه گمشده‌شان را بیابند بزرگ‌ترین علامت سوال این است که آیا طرف مقابل مرا به‌خاطر خودم می‌خواهد یا شیفته پول و دارایی‌ام شده است؟ آنهایی که به پاسخ این پرسش می‌رسند، اساسا آدم‌های خوشبختی هستند.

 پول کافی برای آینده دارم؟

براساس مطالعه‌ای که اخیرا Lincoln Financial Group  انجام داده، 48درصد میلیونرها می‌پذیرند که درباره آینده‌شان نگران هستند. روشن است که این نگرانی می‌تواند برای همه آدم‌های دنیا وجود داشته باشد اما اگربه زندگی عادت کرده باشید که در آن سختکوشی حرف اول را می‌زند، نگرانی درباره از دست دادن مال و ثروت همزمان با بالا رفتن سن کاملا طبیعی به‌نظرمی‌رسد.

به قدر کافی سالم هستم؟

در همان مطالعه‌ای که در بالا به آن اشاره شد، گفته شده که 54درصد میلیونرها نگران وضعیت سلامتی‌شان در زمان بازنشستگی هستند. همیشه می‌گویند که آدم‌ها تا وقتی پول ندارند، سلامتی‌شان را می‌دهند تا پولدار شوند و وقتی پولدار شدند، پول‌های‌شان را خرج دارو و دکتر می‌کنند. حالا به‌نظرتان منطقی است که آدم‌ها سلامتی‌شان را برای پول بدهند و پولدار که شدند برای داشتن عمر طولانی‌تر ثروت‌شان را بدهند؟

واقعا فقط مرا به خاطر خودم می‌خواهد؟

هرچه یک فرد موفق‌تر و پولدارتر باشد، بیشتر توجه دیگران را به خود جلب می‌کند. به‌همین دلیل است که سخت و سخت‌تر می‌شود «دوستان واقعی» پیدا کرد. دوستانی که فرد را تنها به‌خاطر خودش بخواهند و از پولدار بودنش نیز در کنار حضور خودش لذت ببرند. این شکایت عمده بسیاری از پولدارها است که نمی‌توانند به‌سادگی دوستی وفادار بیابند چون دیگران یا آنها را به خاطر پول‌شان می‌خواهند یا اصلا نمی‌خواهند!

واقعا فرد خوشحالی هستم؟

اگرچه عقل سلیم می‌گوید که پول کلید خوشبختی نیست اما بر هیچکس پوشیده نیست که پول گره کور بسیاری از مشکلات را باز می‌کند. برای بسیاری از آدم‌های عادی مقاومت کردن دربرابر طمع پول، کار سختی است. تنها چیزی که قبل و بعد از پولداری تغییر می‌کند سطح یا نوع شادی‌ها است. برای خیلی از برندگان بلیت بخت‌آزمایی تنها چیزی که پس از پولدار شدن تغییر کرد این بود که غمگین‌تر و تنهاتر شدند.

 کسی هویتم را از من خواهد گرفت؟

داده‌های مطالعه‌ای که از سوی موسسه Prince & Associates  انجام شد نشان داد که 45درصد از قشر متوسط جامعه از اینکه هویت‌شان دزدیده شود، می‌ترسند. اما 74درصد کسانی که بیشترین ثروت را دارند نگرانی زیادی از بابت از دست رفتن هویت‌شان دارند. قطعا این نگرانی بسیار بجاست چون از بین رفتن هویت همواره در کمین کسانی است که از نظر اعتبار و دارایی در سطح بالایی هستند.