الف مینویسد: اگرچه در ابتدا دلایلی نظیر وجود شورای فقهی و شتابزدگی در تصویب، دلیل اصلی منتقدان بود. اما گویا داستان چیز دیگری است. بزرگترین اشکال این طرح از منظر بانکها، محدودیتهای تخصیص منابع است. سرمقالهنویس یکی از روزنامههای مخالف این طرح نوشته است: «ملاحظه میشود که در مواد متعددی از طرح عملیات بانکی بدون ربا، قیدهای غیر ضروری بر فرآیندهای تجهیز و تخصیص منابع مؤسسه اعتباری وضع شده است» البته این اولین باری نیست که بانکداران این موضوع را مطرح میکنند. مجید قاسمی، مدیر عامل یک بانک خصوصی پیشتر گفته بود: «ما کشوری در حال توسعه هستیم و نمیتوانیم فعالیت بانکها را در حوزه سرمایهگذاری محدود کنیم» این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته محدودیتهایی جدی بر فعالیت بانکداران وضع شده است. علت این محدودیتها هم روشن است. از آنجایی که بانکها منابع مالی زیادی دارند با حضور در هر بازاری میتوانند نظم آن بازار را به هم بزنند. اتفاقی که در ایران تجربه کردیم. آخرین تجربه به سال 91 برمیگردد. درست 4 سال پیش بود که خبر برداشت 3 هزار میلیارد تومانی بانک مرکزی از حساب بانکها مطرح گردید.
اگرچه ابتدا عدهای میگفتند دلیل برداشت پرداخت یارانه بوده است، اما کمی بعدتر اصل ماجرا مشخص شد. در آن روزها که سیستم نقل و انتقال ارز از طریق صرافیها صورت میگرفت دولت هم برای پرداختهای خود به صرافی بانکها اعتماد کرده بود تا نیازهای اساسی مردم را تأمین کند. اما بانکها به جای واردات، ارزهای ارزان را در بازار گران میفروختند و سود میکردند. دیوان محاسبات تأکید کرده است که این تخلف در 18 بانک رخ داده است. حتی رئیس فعلی بانک مرکزی نیز این موضوع را تأیید کرده است. سیف گفته است: «... این به معنای آن نیست که بانکها خلافی در این ارتباط با مابهالتفاوت ارزی انجام ندادهاند.» با این سابقه بانکها و با این درجه عقلانی بودن و با این سطح از تجربیات جهان، بخشی از بانکداران مخالف ایجاد محدودیت در سرمایهگذاری و تخصیص منابع بانکها هستند.
الف مینویسد: شاید بانکها میخواهند هیچ بندی نداشته باشند تا بتوانند 20 تا 25 درصد منابع قرضالحسنهای که مردم با نیات خداپسندانه در بانکها میگذارند را به صورت وام 30 ساله به کارمندانشان بدهند. شاید میخواهند با سرمایهگذاری در بازارهای نامولد، پر کردن جیب خود را با دور شدن از پیشرفت ملت ایران همراه کنند. شاید هم قصد دارند آنقدر در زمین و مسکن خرید و فروش کنند تا هیچ جوانی نتواند آرزوی خانهدار شدن بکند. هر چه که باشد، کشور به اصلاح نظام بانکی نیاز دارد و اگر اصلاح واقعی باشد، صدای عدهای درخواهد آمد.