وقتی صحبت از کارگران فصلی می آید، اولین تصور در ذهن چیزی جز ایستادن کارگران زحمت کش سر میدانهای شهر نیست. کارگران فصلی همه آنها ساکن و اهل تهران نیستند. قریب به اتفاق آنها از شهرهای دور برای کسب روزی حلال به تهران با خانواده یا تنها مهاجرت کردهاند. اما مسئله اصلی اینجاست که هر روز زندگی برای این کارگران تجربه تلخی است.
محمدعلی یکی از کارگرانی که از مشهد به تهران آمده، درباره نوع کارش میگوید: حدود 9ماه است که از مشهد به تهران آمده ام. یکی از دلایل مهاجرتم به تهران بیکاری در مشهد بود. تصمیمگرفتم به تهران بیایم. اما از شرایطی که طی این 9ماهه در تهران داشتم هم راضی نیستم. اما به خاطر نان شب است دیگر...
وی ادامه می دهد: از همکارانم شرایط زندگیشان را جویا میشوم بیان میکنند که زندگی با داشتن چنین شغلی نه تنها بهتر نمیشود که بدتر هم میشود. برخی بیان میکنند که برای خودم کاری دست و پا کنم کارآفرینی کنم. اما من سرمایه اولیه ای ندارم. حتی در اندازه کم هم این سرمایه را ندارم. ازترس و هراس هزینه های تهران خانواده ام را با خودم به تهران نیاورده ام.
محمدعلی که دو دختر 3 و 7 ساله داردمی گوید: زندگی است دیگر... در این شرایط سخت اقتصادی باید دوری از خانواده را تحمل کنم تا امرار معاش صورت گیرد.
* زندگی با درآمد بخور و نمیر
یکی از مشکلات اصلی این کارگران فصلی و ساختمانی ساماندهی است. این دسته از کارگران بدون داشتن هیچ گونه حمایتی روزها را سپری و به اصطلاح نان بخور و نمیری را کسب میکنند. معمولاً سر تقاطع های خیابان های امام خمینی(ره)، کارون و میدان بریانک، پارک شهر و ... به راحتی میتوان این کارگران را مشاهده کرد که حتی روزهای تعطیل نیز متنظر خوردن دری به تخته و جور شدن کاری مناسب هستند. در میان جویندگان کار در روزهای تعطیل چهره میانسالان بیشتر از جوانان به چشم میخورد.
بیکاری تنها بخشی از مشکلات کارگران فصلی است، حوادث ناشی از کار و نبود بیمه و عدم نظارت بازرس درباره امنیت کاری گلایه ای است که دل این دسته از کارگران را به درد آورده است. این کارگران حتی در زمان کارکردن هم در معرض خطرهای جدی هستند و در فصلهایی مانند سرما این مشکلات دو برابر می شود.برخی از کارگران فصلی و ساختمانی در ایام زمستان و نیمی از بهار و پاییز برای امرار معاش به دستفروشی و مشاغل کاذب روی می آورند که همین امر نیز هزینه های زیادی را به جامعه و چرخه اقتصادی وارد می کند.
*مشکلاتی که تمامی ندارد
یک هفته کار هست یک هفته بیکاری، یک فصل کار هست یک فصل نداری، کارگر فصلی وضعیتش همین است ایستادن سر چهارراه و چشم دوختن به انتظار.
این جمله احمد یکی دیگر از کارگران ساختمانی است.وی با گلایه از وضعیت بازار کار میگوید:در بهترین حالت که در کشور کار وجود دارد 50 هزار تومان روزانه دستمزد میگیریم. وقتی به هر صاحب کاری میگوییم 65 هزار تومان یا 70 هزار تومان پشیمان میشود و گلایه اش سر به آسمان میکشد. به همین دلیل مجبور هستیم با کمتر از حقمان کار کنیم. خرج خانه با کارگری فصلی درنمی آید.صبح ساعت پنج از خانه باید بیرون زد و تا ظهر منتظر بود که یک نفر پیدا بشود و ما را سر کار ببرد.
وی از خطراتی که در حین کار با آنها روبرو میشودمی گوید: از افتادن کیسه های مصالح ساختمانی بر سر و کولش، خطر سقوط از پله های نیمه کاره ساختمان، پاره شدن طنابی که با آن مصالح را به طبقه های بالایی ساختمانها میبرند یا سرفه ای که به آن عادت کرده است و با هر گرد و خاکی که به هوا پخش میشود دوباره گریبانش را میگیرد. تلخ میخندد و میگوید: از بس که در این 20 سال کارگری هوای پر از گرد و خاک و گچ نفس کشیده ام مدام سرفه میکنم.
* کارگرانی که برای حقوق خود پناهی ندارند
حمید حاجی اسماعیلی، کارشناس حوزه کار درباره مشکلات مختلف کارگران فصلی می گوید: کارگران فصلی تحت پوشش هیچ قانونی نیستند و اگر کارفرما حقوق آنها را یک ماه یا چند ماه ندهد نمی توانند به هیچ مرجعی شکایت کنند که این مسأله بزرگترین نگرانی برای کارگران فصلی و ساختمانی است.
این کارشناس بازار کار بیان می کند: برقراری بیمه بیکاری برای کارگران فصلی ضرورتی است که باید از سوی متولیان امر به درستی دنبال شود. متأسفانه بیش از 2سال است که بیمه کارگران ساختمانی به دلایل مختلف قطع شده است و این مسئله نیازمند توجه بیشتر از سوی مسئولان است.
حاجی اسماعیلی با اشاره به مشکلات متعدد قراردادهای کار بیان می کند: روزمزد بودن قراردادهای شفاهی بین کارگر و کارفرما و نبود امنیت شغلی از دلایلی است که لزوم توجه به موضوع کارگران فصلی را بیش از پیش نمایان میکند.