همیشه هنگامی که صحبت از ازدواج میشود، همه یاد مراسم شاد و باشکوهی میافتند که در آن دختر و پسر برای آغاز زندگی مشترک خود راهی خانه بخت میشوند. اما امروزه همین مراسم تبدیل به سد نیرومندی شده است که خیلی از جوانان حتی رغبت نمیکنند به سمت آن قدم بردارند و خانواده مستقل خود را تشکیل دهند. جدا از مسائل اقتصادی و اشتغال که مانع بزرگی بر سر ازدواج است شیوه نگرش جوانان و خانوادهها نگران کنندهتر است. توقعاتی که روزبهروز بیشتر میشود و تشریفاتی که انگار تمامی ندارد، ازدواج را روزبهروز سختتر میکند. یعنی از اولین گام ازدواج که خواستگاری و مهریه است این چالش شروع میشود.
ورود به گود با اندیشه «چه کسی داده و چه کسی گرفته؟»
با افزایش سرسام آور قیمت سکه، پذیرفتن مهریه بالا از سمت خانواده پسر نوعی خودزنی محسوب میشود. چون ابتدا با اندیشه چه کسی داده و چه کسی گرفته است وارد گود میشوند و بعد از ورود به زندگی مشترک و اختلافهای پس از آن متوجه مخمصهای میشوند که در آن گیر افتادهاند و برای آنها تنها پشیمانی است که به جا میماند. در صورتی که اگر خانواده دختر مهریهای معقولتر در نظر بگیرند یا پسران با توجه به بودجه خود تن به مهریه بدهند، چنین اتفاقاتی را شاهد نخواهیم بود.
مهریه بالا؛ اهرم فشاری برای داماد!
اگر غرض از مهریه بالا حفظ کانون خانواده یا اهرم فشاری برای داماد باشد، باید گفت: اندیشهای کاملاً اشتباه است، چراکه چه بسیار زوجهایی که با مهریه بالا و حتی عجیب و غریب نتوانستهاند شادی، خوشبختی و تداوم زندگی خود را تضمین کنند. البته غرض این نیست که دختران در این مورد احساسی و شتابزده عمل کنند و بدون شناخت کافی از طرف مقابل بدون هیچ مهریهای به ازدواج رضایت دهند.
تهیه جهیزیههای سنگین
مسئله دیگر در شروع زندگی مشترک تهیه جهیزیه رنگین و سنگین از سوی والدین دختر است که روز به روز بر تعداد وسایل در این لیست اضافه میشود و هزینهای مافوق تصور بر دوش خانواده دختر قرار میدهد. اگر بخواهیم صادقانه و بیطرفانه به این موضوع نگاه کنیم چه لزومی دارد که خانواده دختر زیر بار چنین هزینهای برود؟ وقتی دو جوان که در ابتدای راه هستند و میتوانند برای ساخت زندگی خود تلاش کنند چرا باید خانهای را آماده و بدون هیچ کم و کاستی تحویل بگیرند؟
در نظر بگیرید در خانوادهای سه دختر دم بخت وجود دارد. سرپرست خانواده چگونه میتواند از پس این هزینه هنگفت بر آید؟ هم از نظر اخلاقی و هم از نظر قانونی به خانواده دختر در این مورد اجحاف میشود، چراکه در این لیست بلند بالا بسیاری از وسایل نه تنها ضروری نیستند بلکه به ندرت استفاده خواهند شد و فقط هزینهای را تحمیل کرده است.
جهیزیه یا معامله؟
نکته غم انگیز ماجرا اینجاست که قضیه جهیزیه و مراسم عروسی به نوعی معامله تبدیل میشود، به طوری که خانواده دختر جهیزیه سنگین میدهد و در عوض داماد مراسم عروسی مفصل تری میگیرد. یعنی سطحیترین نگاهی که میتوان به ازدواج داشت. خود مراسم عروسی هم مانند کابوسی است که خیلی از پسران را میترساند.
تصورکنید دختری که دوست ندارد از هیچ یک از موارد عروسی کم کند و از هر چیزی بهترین را میخواهد، بهترین آرایشگاه، بهترین آتلیه، بهترین کلیپ عروسی، بهترین تالار و ...انگار رقابتی است که هیچ کس نمیخواهد از دیگری کم بیاورد و حذف هر کدام برای آنها افت دارد. واقعاً چه لزومی دارد برای چند ساعت چنین سرمایهای را صرف کرد. درست است که این مراسم فقط یک بار در عمر اتفاق میافتد، اما آیا حقیقتاً ارزش چنین هزینهای را دارد؟ در صورتی که میتوان با هزینهای کمتر و مراسمی جمع و جورتر هم از هزینهها کم کرد و هم از خستگی و بدو بدوهای نزدیک مراسم کاست.
خوشبختانه به تازگی شاهد این هستیم که زوجین به این نتیجه رسیدهاند و ترجیح میدهند این هزینه را در قسمتهای دیگری از زندگی خود صرف کنند. هنگامی که به مراسم ازدواج در خیلی از کشورهای دیگر نگاه میکنیم مراسم تنها با حضور نزدیکان و تعدادی از دوستان و در نهایت سادگی انجام میگیرد و از لباسها و آرایشها و غذاهای آنچنانی خبری نیست. اما در کشور ما مراسم مانند یک مسابقه است و چشم و همچشمی بیداد میکند. حتی بدتر از آن در مراسمی جهیزیه عروس را در معرض نمایش میگذارند و با دعوت فامیل آنها را به قضاوت مینشانند و خود صاحب مراسم با فخر و غرور جهیزیه را نشان میدهد، غافل از اینکه دلیلی ندارد داشتههایمان را به معرض نمایش بگذاریم، چراکه به صورت خودخواسته به این رسم غلط دامن میزنیم و آن را ادامه میدهیم.
از مسائل مهم ازدواج دور شده و به فرعیات چسبیدهایم!
اگر بخواهیم به ذات ازدواج نگاه کنیم، باید بدانیم ازدواج باعث تکامل دو انسان میشود و آنها را به رشد و آرامش میرساند. اما در بیشتر اوقات تشریفات زمینهساز اختلاف زوجین شده و همین کینههای اول کار باعث میشود در دعواهای زوجین همیشه به صورت سریالی تکرار شود.
متأسفانه ما از مسائل مهم ازدواج دور شدهایم و به فرعیات چسبیدهایم. کدامیک از زوجین به جای پرسوجو درباره بهترین آرایشگاه به دنبال مشاوری برای آموختن مهارتهای زندگی میگردد؟ چه تعداد از زوجین دنبال مشاوره ازدواج میروند تا به شناخت بهتری از خود و طرف مقابل برسند؟ چه تعداد از جوانها چشم به روی تشریفات میبندند و با درک طرف مقابل به ازدواج آسان تن میدهند؟
همین چشم بستن روی تشریفات و مراسم پر خرج نشاندهنده بلوغ فکری آنهاست. اینکه به جای فکر کردن به حرف مردم و قرار گرفتن در یک چرخه رقابتی بیپایان به شروع زندگی مشترک فکر میکنند و اینقدر اهداف ارزشمند دیگری دارند که چنین خواستههایی خیلی ظاهری و سطحی به نظر میرسند.
تضمین سلامت جسم و روان جامعه با ازدواج
کاملاً روشن است که وضعیت اقتصادی نقش بسزایی در تشکیل خانواده و نظر مثبت خانواه دختر دارد، اما مهمتر از آن ظرفیت دو طرف به ویژه پسر برای درآمدزایی در آینده است. برای مثال ممکن است پسری در حال حاضر درآمد زیادی نداشته باشد، اما کاملاً مشخص است که در آینده میتواند با تلاش و انگیزه زیاد به درآمد خوبی دست پیدا کند، پس همین بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است و با حمایت خانوادهها میتوان مسیر ازدواج آنها را تسهیل کرد.
در نهایت باید گفت: تسهیل ازدواج و کم کردن از تشریفات باید به نوعی سبک زندگی تبدیل شود و خانوادهها از آن استقبال کنند. چون ازدواج به عنوان نوعی پیوند مقدس از بسیاری مفاسد جلوگیری میکند و باعث تضمین سلامت جامعه میشود.