مشکلات اقتصادی امروزه جامعه سبب شده تا حد زیادی صفات اخلاقی پسندیده و نیک تحت الشعاع قرار گیرد. کم رنگ شدن اخلاق اسلامی در میان اقشار مختلف جامعه منجر به حسدورزی و کینه توزی انسانها نسبت به یکدیگر میشود. در چنین شرایطی خواه ناخواه عزت نفس انسانها زیر سؤال خواهد رفت.
اگر موفق شویم با تمسک به دستورات دینی عزت نفسمان تحت الشعاع قرار نگیرد، بسیاری از مشکلات زندگیمان به تدریج حل خواهد شد. انسانِ صاحبِ عزت نفس همه را دوست خواهد داشت و به همنوع خود عشق میورزد.
وقتی عزت نفس داشته باشیم، به خاطر مسائل کوچک و پیش پا افتاده خشمگین و عصبانی نمیشویم. حسد نمیورزیم و به راحتی کینهٔ کسی را به دل راه نمیدهیم. خود را باور میکنیم. بی جهت حرص نمیخوریم. آنچه را خداوند نصیبمان کرده کافی میدانیم و برای کسب روزیِ بیشتر، حلال و حرام خداوند را با هم مخلوط نمیکنیم.
وقتی عزت نفس داشته باشیم، برای کسب لحظاتی شاد به هر دری نمیزنیم. در واقع نیازی نمیبینیم با رقص پایکوبی، شاد بودنمان را به رخ دیگران بکشیم. انسان وقتی عزیز شد، شادی را در درون خودش میجوید.
واقعیت این است وقتی عزت نفس ما به هر دلیلی زیر سؤال برود، احساس کمبود خواهیم کرد. فکر میکنیم خوشی و شادی از زندگی ما رخت بربسته است. در چنین مواقعی معمولاً زمین و آسمان را به هم خواهیم دوخت تا تا در هر شرایطی شادی را وارد زندگی خود کنیم. بدیهی است کسب شادی و شادکامی نیاز به پول و سرمایه دارد.
در این شرایط سختِ اقتصادی پول از کجا بیاوریم؟
شاید بعضی از ما از عواقب اخروی عملمان چشم بپوشیم و به این نتیجه برسیم که هر کار بقیهٔ مردم کردند، ما هم میکنیم! بعضیها بدون توجه به معاد و روز قیامت به هر دری میزنند تا پول در بیاورند، کاری هم به حلال و حرامش ندارند! وقتی عزت نفس منِ نوعی زیر سؤال رفته باشد، دیگر هموطن و همنوع برایم اهمیتی نخواهند داشت. به راحتی کلاه سرشان خواهم گذاشت. حساب و کتابِ الهی را زیر پا میگذارم و خودم را توجیه خواهم کرد که: «کی دیگه این روزا مال حلال میخوره؟»
اگر موفق شدیم پولدار شویم، ذهنمان معطوف خوشیهای زودگذر و مصنوعی دنیا خواهد شد.
سؤال؟
آیا این روزها ابزاری وجود خواهد داشت که بتواند به هر طریقِ ممکن ما را شاد کند؟ پاسخ مثبت است. شبکههای اجتماعی، ماهوارهها و … این مسئولیت خطیر را بر عهده گرفته اند!
یکی از ابزارهایی که این روزها اکثر افراد جامعه چه پولدار و چه بیپول برای شاد زیستن به آن تمسک جسته اند، تماشای برنامههای ماهواره است. متأسفانه بسیاری از مردم ما حتی در خانهای اجارهای زندگی میکنند، اما داشتن ماهواره را از نان شب هم واجبتر میدانند!
امروزه گردانندگان شبکههای ماهوارهٔ آن طرف آبی خیلی زیرکانه و استادانه برای ما رایگان برنامه میسازند تا سرگرممان کنند. آنها مانند یک دایهٔ دلسوزتر از مادر برای شاد زیستن دخترها و پسرهای ما دل میسوزانند! شبکههای ماهوارهای علاوه بر اینکه موفق میشوند با پخش برنامههای مستهجن، اخلاق را در جامعهٔ ما سر ببرند، به هدفی بزرگتر یعنی قالب کردن اجناس بنجل خود به آحاد جامعه فکر میکنند.
یک مثال میزنم. فکر میکنید صاحبان این شبکهها با تبلیغِ وسایل آرایشی، قرصهای لاغری، افزایش قد، ترک اعتیاد و… در زیرنویس برنامههای پربیننده خود چه هدفی را دنبال میکنند؟ مطمئن باشید بچههای امروزی خیلی باهوشتر از آن هستند که ما پیش خودمان بگوییم: «بچه است نمیفهمد!» اتفاقاً آنها خوب هم میفهمند.
وقتی فرزندمان به بیراهه رفت و سر از ناکجاآباد درآورد، کاسهٔ چه کنم دستمان میگیریم که: «چه کار کنیم، بچه مون داره از دست میره؟» وقتی آب از سرمان گذشت نباید به جز خود، شخص دیگری را ملامت کنیم.
این شبکهها دارند همهٔ دار و ندار ما و به خصوص بنیاد خانوادهها را در ایران بر باد میدهند. آنها سقوط اخلاقی را در اجتماع ترویج میدهند. آنها دین و ارزشها را نشانه رفته اند. بیاییم به خاطر فرزندانمان هم که شده، از تماشای این شبکههای مخرب اجتناب کنیم.