اواسط زمستان بود که «ستاره» در تدارک خرید جهیزیه برای عروسی دختر بزرگش بود. خودش هم زود ازدواج کرده و حالا در آغازین سالهای دهه چهارم زندگیاش داماد دار شده بود. ستاره هنوز جوان بود اما بهدلیل اضافه وزن زیاد دچار مشکلات جسمی شده بود. بارها پیش پزشکان تغذیه رفته و انواع و اقسام رژیمها را تجربه کرده بود اما نتوانسته بود به نتیجه مطلوبش برسد و به محض پایان دوره رژیمش، باز هم به همان شرایط سابق یا حتی اضافه وزن بیشتر میرسید.
نه تنها خودش که خانوادهاش هم خسته شده بودند. در همین شرایط بود که چند نفر از بستگانش پیشنهاد کردند جراحی کند و با این روش از شر چربیهای اضافی خلاص شود. پس از پرس و جوی فراوان کلینیکی در شرق تهران به او معرفی شد که این جراحی را انجام میداد.
چند ماهی تا عروسی دخترش مانده بود و پزشک کلینیک به او قول داد که خیلی زود بتواند سرپا شود. همه تبلیغات کلینیک و حرفهایی که پزشک میگفت نوید یک نتیجه فوقالعاده و اندامی عالی را میداد بنابراین پس از توافق و مشاوره، وقت عمل تعیین شد.
بهمن ماه بود که «ستاره» با دختر بزرگش راهی کلینیک شد. قبل از عمل اضطراب زیادی داشت اما پزشک معالج و کادر درمان او را آرام کردند. جراحی براساس زمانبندی تعیین شده انجام شد و زن جوان به بخش انتقال یافت. اما هر چه از زمان عمل میگذشت بهجای اینکه شرایط جسمیاش بهتر شود، بدتر میشد. دختران و همسرش از دیدن بیقراریهای «ستاره» بیتاب شده بودند اما وضعیت بالینی او هر لحظه وخیمتر میشد. تا اینکه نزدیک صبح ناگهان «ستاره» ایست قلبی و تنفسی کرد. کادر درمانی که از این اتفاق شوکه شده بودند بیمار را بلافاصله به نزدیکترین بیمارستان انتقال دادند اما تلاشها برای نجات او ثمری نداشت و زن ۴۳ ساله در بهت و سرگشتگی خانواده اش، روی تخت بیمارستان جان باخت.
شکایت عروس سیاهپوش
دختر جوان «ستاره»که حالا بهجای خانه بخت و لباس سفید عروسی، رخت سیاه بر تن کرده و کنار بدن سرد و بیجان مادر اشک میریخت، در حالی که هنوز نتوانسته بود این داغ سنگین را هضم کند، از پزشک معالج و کادر درمانی کلینیک زیبایی شکایت کرد. این پرونده که با گزارش کلانتری شرق تهران بهعنوان مرگ مشکوک صورتجلسه شده بود، با شکایت خانواده در دادسرای جرایم پزشکی و دارویی (ناحیه ۱۹ تهران) مورد رسیدگی قرار گرفت. به این ترتیب جسد «ستاره» به دستور بازپرس برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و پس از کالبدشکافی برای خاکسپاری تحویل خانوادهاش شد. جلسات کمیسیون پزشکی پس از چند ماه از وقوع این اتفاق تشکیل شد و کارشناسان حاضر در جلسه پس از بررسی شواهد و مدارک، گزارش کالبدشکافی و شنیدن اظهارات طرفین اعلام کردند اقدامات درمانی انتخاب شده برای زن جوان مناسب نبوده و با توجه به وضعیت بیمار و نبودن شرایط لازم برای آزمایشهای مناسب پس از جراحی، روند کنترلی بیمار بخوبی صورت نگرفته است. از آنجا که این اتفاق منجر به فوت بیمار شده است، پزشک معالج بهدلیل انتخاب نکردن روش مناسب درمانی برای بیمار و تکنیک نامناسب جراحی به میزان ۷۰ درصد، پزشک بیهوشی ۲۰ درصد و مسئول فنی وقت کلینیک ۱۰ درصد در مرگ زن جوان مقصر اعلام شدند.
کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد.
قاضی پرونده پس از بررسی شواهد، مدارک و نظریه کمیسیون پزشکی و همچنین شنیدن اظهارات طرفین، پزشک معالج (متهم ردیف اول) را بهدلیل داشتن سابقه کیفری بهخاطر قصور منجر بهقتل عمد، به پرداخت ۷۰ درصد دیه کامل زن مسلمان، ۲ سال محرومیت از طبابت و از جنبه عمومی به ۲ سال زندان محکوم کرد. همچنین پزشک بیهوشی و مسئول فنی کلینیک نیز به ترتیب ملزم به پرداخت ۲۰ و ۱۰ درصد دیه زن مسلمان و گذراندن مجموع ۲سال حبس شدند.