بیستودوم بهمنسال۹۱، مأموران پلیس از مرگ مشکوک مرد جوانی در بیمارستان بوعلی باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به حمید ۲۴ساله بود که بر اثر ضربه چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده، اما به خاطر شدت جراحات فوت کرده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی در اولین گام از بررسیها مشخص شد حمید، حسابدار قهوهخانهای در خیابان دماوند است که شب حادثه در جریان درگیری با سه مرد جوان دچار حادثه شده بود.
به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و سه مرد جوان شناسایی و بازداشت شدند. متهمان در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفتند و یکی از آنها به نام مهرداد ۳۰ساله با اقرار به قتل در توضیح به مأموران گفت: «شب حادثه من و دوستانم مشروب خورده بودیم و حال عادی نداشتیم. میخواستیم به قهوهخانه برویم که کارگر آنجا وقتی متوجه مستی ما شد اجازه ورود نداد. همین بهانه درگیری شد.»
متهم در ادامه گفت: «وقتی درگیری بالا گرفت، صاحب قهوهخانه به هواخواهی از کارگرش جلو آمد و او هم با ما درگیر شد آنجا بود که حسابدار قهوهخانه – حمید- شروع به فحاشی کرد. من که حال طبیعی نداشتم با چاقویی که همراهم بود یک ضربه به او زدم که ناخواسته باعث مرگ او شد. وقتی مقتول را خونین روی زمین دیدم بلافاصله فرار کردم. فردای آن روز بود که فهمیدم حمید در بیمارستان فوت کرده است.»
با اقرار متهمان، سه مرد جوان روانه زندان شدند و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده مهرداد با درخواست اولیایدم به اتهام قتل عمد و شرکت در نزاع دسته جمعی و شرب خمر به قصاص، شلاق و حبس و دو متهم دیگر به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی و شرب خمر به شلاق و حبس محکوم شدند. این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد و در آستانه اجرا قرار گرفت که متهم توانست با پرداخت دیه از مرگ نجات یابد.
به این ترتیب پرونده این بار از جنبه عمومی جرم در همان شعبه به ریاست قاضی قربانزاده رسیدگی شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه، متهم در آخرین دفاعش گفت: «ششسال است در زندانم و خانوادهام خیلی تلاش کردند تا رضایت اولیایدم را جلب کنند. در حالیکه زمان زیادی به اجرای حکم نمانده بود با تلاش خانوادهام و پرداخت دیه، اولیایدم اعلام رضایت کردند. در این مدت به اندازه کافی تنبیه شدهام و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.