گروه اجتماعی- دستش را گرفته اند و وارد واگن مترو می شوند. دو صندلی خالی در سمت چپ در ورودی وجود دارد. در یکی از صندلی ها جا می گیرد اما معذب است. چند وقت یکبار گوشی اش را کنار گوشش می آورد تا مطمئن شود زنگ نمی خورد. قد بلند، میانسال و سرحال است. پیراهن سفید و کفش های براق. گویی با چشمان دلش زیبایی و پاکیزگی را می بیند.
آرام و ساکت نشسته است. 4 ساله بوده که در اثر یک حادثه چشمانش را از دست می دهد. بعد از آن حادثه همه جا سیاه می شود اما خودش را نمی بازد. با خودش کنار می آید.
بزرگتر که می شود به شرکت تریکوبافی می رود و تا فروردین سال 57 در آن شرکت کار می کند. از سال 57 وارد اداره مخابرات دادگستری می شود. 32 سال و 5 ماه کار می کند تا بازنشسته می شود که به قول خودش ای کاش نمی شد: «از ابتدا همه جا می رفتم. هیچوقت منتظر نمی شدم تا کسی برایم کاری انجام دهد. چندین سال پیش شهرداری سامانه حمل و نقل معلولین را راه اندازی کرد اما من هرگز استفاده نکردم. نه اینکه سامانه بدی باشد اما من آنقدر تنبل نیستم که زنگ بزنم ماشین بیاید و مرا ببرد و بیاورد. سال هاست که با اتوبوس و مترو رفت و آمد می کنم و ترجیح می دهم معلولین دیگر از آن سامانه استفاده کنند. شرایط فیزیکی من خوب است. تنها بیکاری کلافه ام کرده. ما تُرک ها عادت به بیکاری نداریم دیگر.»
وقتی «ما ترک ها » را بر زبان می آورد لبخندی روی لبش نقش می بندد: «مردم خیلی مهربانند، کمکمان می کنند. در رفت و آمد ما یک سری مشکلات وجود دارد و آن هم پیدا کردن مسیر قطار به هنگام ورود به مترو است اما برای حل این مشکل دیگران همراهی مان می کنند. کافی است از یک نفر بپرسی؛ تا دستت را نگیرد و نبرد به آسانی از شما نمی گذرد. سال هاست که وضعیت رفت و آمد ما بهتر شده، قبلا به این شکل نبود. در رفت و آمد با اتوبوس هم مشکل شناسایی ایستگاه ها را دارم. البته در طول این سال ها هر روز صبح خودم به محل کار رفته ام و به صورت تجربی جای ایستگاه ها را یاد گرفته ام. موقعی که روی صندلی اتوبوس نشسته ام، یا ایستگاه ها را می شمارم یا از مردم کمک می گیرم.»
تقریبا بیشتر معلولان یا جانبازان این شهر از سامانه حمل و نقل ویژه معلولین اطلاع دارند. یا می دانند پیاده روها برای رفت و آمد این افراد مناسب سازی شده است. اینکه می توانند زنگ بزنند به شهرداری منطقه شان و از آنها بخواهند برایشان بالابر نصب کنند یا جای پارک ویژه اتومبیل برای شان مشخص کنند.
اینها خدماتی است که شهرداری برای معلولان و جانبازان فراهم کرده و بسیاری از آنها هم اینها را می دانند.
ارائه خدمات؛ از سطحی ترین لایه تا...
سعید زارع زهرانی، مدیر سامانه معلولان و جانبازان کشور می گوید: 5 سالی می شود که با حضور دکتر قالیباف و نگاهی که ایشان به رفاه و آسایش معلولین کشور داشته، سامانه حمل و نقل ویژه معلولان راه اندازی شده است. امروز به لطف شهرداری و بقیه نهادها تاحدودی وضعیت روحی و معیشتی معلولین بهتر شده و آن ها در جامعه دیده شده اند اما این وضعیت باید شروع حرکت های بعدی برای ایجاد رفاه و آسایش آن ها باشد.
ون ها و اتوبوس هایی که برای حضور این افراد مناسب سازی شده از آن دست خدماتی است که نه به طور کامل اما تاحدودی توانسته است به معلولین کمک کند.
در هر یک از ون ها 2-3 ویلچر قرار می گیرد و 4 همراه هم می توانند سوار شوند. اتوبوس ها به صورت رایگان و ون ها با حداقل هزینه دریافتی در حال خدمات رسانی به معلولان هستند.
شاید این روزها تعداد آن ها به اندازه کافی نباشد اما نسبت به زمان شروع خدمت از رشد مناسبی برخوردار بوده است. تمامی رانندگان ما آموزش دیده اند که چگونه در شرایط خاص به معلول کمک کنند یا با او چه برخوردی داشته باشند.
آن ها خدمات خود را از سطحی ترین لایه که کمک به سوار و پیاده شدن معلولان است انجام می دهند تا بالاترین سطوح که یاری رساندن در زمینه توانبخشی و ... است. لازم به تذکر است که ارائه این خدمات هنگام مراسم ملی و جشن ها رایگان است.
نیازمند هماهنگی همه سازمان ها با شهرداری هستیم
اسحاق محمدی، دبیر کانون معلولان و کارمند شهرداری منطقه 3 هم درباره این خدمات و مشکلات حمل و نقل معلولان توضیح می دهد: شهرداری در مورد مسائل معلولین فعالیت های زیادی انجام داده است. اینکه بگوییم فعالیتی انجام نشده بی مهری به شهردار است اما این فعالیت ها گاهی با کم و کاستی هایی هم رو به رو است. به عنوان مثال در بحث وسایل نقلیه ای که برای معلولین و نابینایان در نظر گرفته شده با محدودیت وسایل رو به رو هستیم. این وسایل اول برای معلولین جسمی و حرکتی استفاده می شوند و بعد برای نابینایان. این موضوع به دلیل تعداد نابینایان است که در مقایسه با معلولین دیگر کم است. ما قبول داریم که وضعیت بچههای ما برای تردد بهتر است اما متاسفانه عدم هماهنگی بین دوستان و مدیران مخابرات، آب، برق، گاز با شهرداری خیلی از این موانع ایجاد می شود. به نظر من اگر سازمان ها با یکدیگر هماهنگ شوند این مشکلات رفع می شود. قرار بود به تعداد ون های خدمت رسان افزوده شود و وضعیت بهبود یابد اما حل این معضل به تنهایی به دست شهرداری نیست. من معتقدم شورای شهر و شهردار آینده باید بتوانند تمام سازمان ها و ارگان ها را با یکدیگر هماهنگ کنند تا معلولین راحت تر و در رفاه بیشتری بتوانند فعالیت کنند. برای درک معلولیت نابینایی تنها کافی است مدیران چشم های خود را ببندند و از معابر گذر کنند. باورتان نمی شود در کنار اینکه وجود سنگچین ها در سطح معابر پیاده رو کمک کننده هستند اما نمی توان از بی فرهنگی ها چشم پوشی کرد. من یک روز در پیاده روی خیابان طالقانی در حال راه رفتن بودم و چون من هم یک نابینا هستم این حرف را از من بپذیرید که به سختی می توانستم به دلیل پارک ماشین ها در پیاده رو و روی سنگچین ها مسیر خود را پیدا کنم. جالب تر این است که درادامه مسیر بعد از گذراندن یک ماشین با یک تیر چراغ برق مواجه شدم. مشکل همین عدم هماهنگی است. اگر مسئولین اداره برق با شهرداری هماهنگ بودند این تیر برق سر راه نابینا قرار نمی گرفت. ما متاسفانه نمی دانیم چطور باید با پلیس راهور هماهنگ شویم و برنامه ای بریزیم تا ماشین ها سر گذرگاه های نابینایان پارک نکنند.
نابینایان و حمل و نقل شهری
در مورد حمل و نقل عمومی هم که به بخش خصوصی واگذار شده اگر با دید دقیق تری نگاه کنیم متوجه می شویم که اتوبوس ها هم باید مجهز به سیستم پیجر باشند تا نابینا از ایستگاه ها مطلع شود. ما در کنار همه این زیرساخت ها نیازمند همکاری رانندگان شرکت واحد هم هستیم. مثلا در مترو می توان حائلی بین ایستگاه و پرتگاه تعبیه کرد تا از فجایعی مانند پرت شدن و خودکشی جلوگیری به عمل آورد. اگر حائل هم هزینه بر و به صرفه نیست حداقل کاری که می توان انجام داد این است که لوکوموتیوران ها به وظایف خود واقف باشند و از اینکه ایستگاه ها عقب و جلو اعلام شوند جلوگیری کنند.
عدم هماهنگی در بخش مناسب سازی
در بحث مناسب سازی شهری هم عدم هماهنگی سازمان وجود دارد. شب می خوابیم و صبح بلند می شویم و می بینیم یک جای تهران را کنده اند و نابینا از این موضوع مطلع نیست و ممکن است آسیب جدی ببیند. همه خیابان های ما چاله چوله دارند. هر روز آن ها را به یک دلیلی می کَنند. این موضوع به تنهایی به شهرداری مربوط نمی شود. اگر آب و فاضلاب با شهرداری هماهنگ نباشد این مشکلات پیش خواهند آمد.
تقاضای ما از شهردار
من به نمایندگی از نابینایان خواستار این هستم که شهرداری طی جلسه ای با سازمان ها و ارگان های دولتی به نتیجه ای برسند. آقای دکتر قالیباف زحمات زیادی کشیدند و برنامه های زیادی را اجرایی کردند من به عنوان یک معلول و اولین نابینایی که در سمت کارمندی قرار گرفته از ایشان تشکر می کنم. از طرح های عمرانی زیادی که انجام و به بهرده برداری رساندند کمال تشکر را داریم اما برای حل کامل مشکل، شهردار آینده باید تلاش ویژه ای انجام دهد.