فقر و نداری یکی از معضلات اجتماعی است که آموزه های دینی و اسلامی هیچ گاه مروج و طرفدار آن نبوده، بلکه همواره راه کارهایی در پیش روی افراد و جامعه قرار داده است، تا اینکه با رعایت و به کار بستن آن امور هرگز گرفتار این بلای خطرناک اقتصادی و اجتماعی نشوند.
اهتمام و توجه خاص امام علی(علیه السلام) به محرومان
توجه و اهتمام امام علی (علیه السلام) را به خوبی هم می توان در سیره و منش ایشان مشاهده کرد، و هم در سخنان و سفارش های متعدد و مکرری که به مسئولان و کارگزاران دولتی و همچنین اغنیا و ثروتمندان داشته اند. در نهج البلاغه از حضرت این چنین بیان شده است: «إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ فَرَضَ فی أَمْوالِ الأغْنِیاءِ أَقْواتَ الفُقَراءِ فَما جاعَ فَقیرٌ إلاَّ بِما مُتِّعَ بِهِ غَنیٌ؛[1] خداوند روزی نیازمندان را در اموال ثروتمندان واجب کرده است و نیازمندی گرسنه نمی ماند، مگر اینکه توانگری از حق او بهره مند شده باشد.»
امام علی (علیه السلام) در خصوص اوضاع وخامت بار فقرا و نیازمندان در بعضی از اجتماعات این چنین می فرماید: «الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عن حُجَّتِهِ، والمُقِلُّ غَریبٌ فی بَلدَتِهِ؛[2] فقر، زبان شخص زیرک را از بیان دلیلش فرو مى بندد و آدم فقیر در شهر خود، غریب است.»
حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه عدم شکر گزاری و کفران نعمت را یکی از عوامل محرومیت معرفی فرموده اند: «إذا وَصَلَت إلَیکُم أطرافُ النِّعَمِ، فَلا تُنَفِّروا أقصاها بِقِلَّةِ الشُّکرِ؛ آن گاه که دامنههاى نعمت به شما رسد، با کم سپاسى آن را برنچینید!.»
وظیفه و مسئولیت دولت در محرومیت زدایی
با دقت و تأمل در سیره علوی و همچنین با تکیه بر آموزه های علوی در کتاب شریف نهج البلاغه، این چنین به دست می آید که دولت ها و کارگزاران دولتی، مسئولیت های خطیر و غیر قابل انکاری در محرومیت زدایی بر عهده دارند؛ در نگاه نهج البلاغه با این مطلب مواجه می شویم که دولت می بایست امکانات و تدابیر خاصی برای حذف محرمیت در جامعه به کار گیرند. امام علی (علیه السلام) در توصیه های مکرر خود با والیان، توجه به طبقات پایین جامعه را متذکر شده و رسیدگی به احوال آنان را خواستار می شوند حضرت در نامه ای به قثم بن عباس، کارگزار خود در مکه این چنین بیان می دارند:
«مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَکَ مِنْ ذَوِی الْعِیَالِ وَ الْمَجَاعَةِ مُصِیباً بِهِ مَوَاضِعَ [الْمَفَاقِرِ] الْفَاقَةِ وَ الْخَلَّاتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَیْنَا لِنَقْسِمَهُ فِیمَنْ قِبَلَنَا؛[3] در بیت المالى که نزد تو جمع شده دقت کن و آن را براى عیالمندان و گرسنگانى که در نزد تو هستند مصرف کن، و به فقیران و نیازمندان برسان، و اضافه آن را نزد من فرست تا میان کسانى که پیش ما هستند تقسیم کنیم.»
حضرت در عبارت زیبای دیگری خطاب به مالک اشتر وظیفه و مسئولیت رسیدگی به محرومان و نیازمندان را این چنین به مالک متذکر می شوند:
«ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِینَ لَا حِیلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاکِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً وَ احْفَظِ [اللَّهَ] لِلَّهِ مَا اسْتَحْفَظَکَ مِنْ حَقِّهِ فِیهِمْ وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیْتِ مَالِکِ وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِی الْإِسْلَامِ فِی کُلِّ بَلَدٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى؛[4] سپس خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه، که هیچ چارهاى ندارند، [و عبارتند] از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در این طبقه محروم گروهى خویشتن دارى کرده، و گروهى به گدایى دست نیاز بر مى دارند پس براى خدا پاسدار حقّى باش که خداوند براى این طبقه معیّن فرموده است: بخشى از بیت المال، و بخشى از غلّه هاى زمین هاى غنیمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پایین اختصاص ده، زیرا براى دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهمى مساوى وجود دارد و تو مسئول رعایت آن مى باشى.»
دستگیری از فقیر نصرانی
برخلاف تبلیغات نظام سلطه که چهره ای خشن و غیر واقعی از اندیشه علوی به دنیا مخابره می کند، منابع اسلامی گویای اخلاق مهرورزانه و انسان دوستانه امام علی (علیه السلام) در زندگی اجتماعی به خصوص در مقوله محرومیت زدایی می باشد، این روحیه و اندیشه علوی تنها به جامعه اسلامی اختصاص نداشته، بلکه سایر اقلیت های دینی را نیز شامل شده است.
برای نمونه در کتب روایی نقل شده، حضرت پیرمرد از کار افتاده را که از مردم کمک می خواست دید و از اطرافیان پرسید: «مَا هَذَا فَقَالُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَصْرَانِیٌّ قَالَ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) اسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّى إِذَا کَبِرَ وَ عَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ أَنْفِقُوا عَلَیْهِ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ؛[5] امیر المؤمنین علیه السلام پرسید که: «این چیست؟» گفتند: یا امیر المؤمنین! نصرانى است. گفت: از او چندان کار کشیدید تا پیر و ناتوان شد، حال به او چیزى نمى دهید؟ خرج او را از بیت المال بدهید!.»
اندیشه و درنگ در روایت:
در این حکایت تعبیر «ما هذا» در روایت دیده می شود، به نظر می رسد که حضرت از دیدن چنین صحنه ای ناراحت شدند و با ناراحتی می پرسند: این چه وضعیتی است، نه اینکه مسلمانی و یا غیر مسلمانی فردی را جویا شود و یا اینکه از طایفه و قبیله شخص پرسیده باشند، بلکه آنچه از نگاه حضرت اهمیت داشته، وجود چنین وضعیت نامناسبی بوده است. در نظام علوی همه افراد چه مسلمان و چه غیر مسلمان و چه عرب و چه غیر عرب می بایست از امکانات جامعه اسلامی برخوردار و بهره مند باشند.[6]
راهکار های فقر زدایی در اندیشه علوی
1-گسترش فضای کسب و کار: امام على (علیه السلام) در نامه ای به فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید: «جست و جوى آن چه را حلال و پاک است، وامگذار؛ پس چارهاى نیست از آن چه زندگى را کفاف دهد؛ و زودا که آن چه برایت مقدّر است، تو را در رسد.»[7]
همچنین در کتاب نهج البلاغه علاوه بر آنکه ضمانت روزی را متذکر می شود، ولی با این حال لزوم توجه به کار و تلاش را به همگان یاد آور می شود: «قَدْ تَکَفَّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ وَ أُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ؛[8] خداوند روزى شما را ضمانت کرده و شما را به کار و تلاش امر فرموده.»
در روایت دیگری از حضرت نقل شده است: «کانَ یَقولُ: مَن وَجَدَ ماءً وتُرابا ثُمَّ افتَقَرَ؛ فَأَبعَدَهُ اللّه؛[9] هر کس آب و خاکى بیابد و فقیر باشد، خدا او را رانده است.»
2-پرهیز از سستی و تنبلی: در روایتی از کتاب شریف کافی از امام علی (علیه السلام) این چنین نقل شده است: «إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْر؛[10] آن گاه که چیزها ازدواج کردند، تنبلى و ناتوانى با یکدیگر پیوند خوردند و از آن ها فقر زاده شد.»
3-پرهیز از اسراف و زیاده روی: در روایتی از کتب روایی از حضرت نقل شده است: «کَثرَةُ السَّرَفِ تُدَمِّر؛[11] فراواناسراف کردن، ویرانى به دنبال دارد.»
در بیت المالى که نزد تو جمع شده دقت کن و آن را براى عیالمندان و گرسنگانى که در نزد تو هستند مصرف کن، و به فقیران و نیازمندان برسان، و اضافه آن را نزد من فرست تا میان کسانى که پیش ما هستند تقسیم کنیم
4-شکرگزاری از باری تعالی: حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه عدم شکر گزاری و کفران نعمت را یکی از عوامل محرومیت معرفی فرموده اند: «إذا وَصَلَت إلَیکُم أطرافُ النِّعَمِ، فَلا تُنَفِّروا أقصاها بِقِلَّةِ الشُّکرِ؛[12] آن گاه که دامنههاى نعمت به شما رسد، با کم سپاسى آن را برنچینید!.»
5-تدبیر و دور اندیشی: «القَلیلُ مَعَ التَّدبیرِ أبقى مِنَ الکَثیرِ مَعَ التَّبذیر؛[13] مال اندک، با تدبیر، پایدارتر از مال فراوانى است که ریخت و پاش شود.»
سخن آخر
حذف فقر و محرومیت های اقتصادی از جمله برنامه های مهم حکومت علوی بوده است که در دوره کوتاه مدت حکومت خود این مهم را همواره از والیان و کارگزاران دولتی خود مطالبه کرده است.
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص533.
[2]. همان: ص469.
[3]. همان: ص457.
[4]. همان: ص 438.
[5]. تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج6، ص293، ح18.
[6]. نظام اقتصادی علوی، مبانی، اهداف، اصول راهبری، احمد علی یوسفی، ص269.
[7]. کنز العمّال: ج16، ص177، ح44215.
[8]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص171.
[9]. قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، متن، ص115، ح404.
[10]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص86، ح8.
[11]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص359، ح8129.
[12]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص470، حکمت14.
[13].تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص354، ح8079.