سلامت جنسی موضوعی است که شاید افراد کمی حاضر به صحبت از آن شوند و همواره جزو خط قرمزهای فردی عموم انسانها محسوب میشود. اما عدم اطلاعرسانی در این حوزه منجر به ناشناس ماندن مشکلات آن نیز شده است. در این زمینه با دکتر حسین اخوان، عضو گروه درمان و مسئول آموزش کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد و درمانگر اختلالات جنسی به گفتوگو نشستیم. او که سالهاست در حوزه تخصص خود فعالیت میکند، معتقد است که اختلالات جنسی نهتنها منجر به مشکلات خانوادگی میشود بلکه تأثیر مشخصی روی وضعیت جامعه نیز دارد. در ادامه شرح این گفتوگو را میخوانید.
- در سالهای اخیر از طریق رسانهها مسائل و مشکلات مختلفی در حوزه سلامت جنسی، باورهای جنسی و بیماریهای مقاربتی اطلاعرسانی میشود. به نظر شما نرخ ابتلا به این مشکلات دچار تغییر شده است یا صرفاً اطلاعرسانی گستردهتر شده است؟
از یکسو آمارهای ارایه شده رو به افزایش است زیرا با گستردهتر شدن ارتباطات و طرح نظریه دهکده جهانی، کشورها با وسایل ارتباطی به هم پیوسته شدند؛ در این وضعیت کشورهای قدرتمندتر و پیشرفتهتر در تکنولوژیهای ارتباطی، از این ابزار بیشتر استفاده میکنند و محتوا، معیارها و ارزشهای خودشان را از طریق این ابزارهای قدرتمند رسانهای به سایر کشورها دیکته میکنند. بنابراین در کشورهایی که شاید در گذشته دارای معیارهای نسبتا بسته بودند، آرام آرام برخی ارزشهای رایج غربی رواج پیدا میکند. این اتفاق باعث ایجاد مسائل و معضلات کشورهای صاحب رسانه در کشورهای دیگر میشود. پس طبیعی است آماری که ممکن است تا پیش از این نداشته باشیم، رو به گسترش باشد.
از طرفی ممکن است بسیاری از این مشکلات وجود داشته اما آگاهی و اطلاعرسانی نبوده یا شفافسازی و برملا نمیشده است. بنابراین یکی از دلایلی که به این معضلات پرداخته میشود افزایش سطح آگاهی و دانش جامعه است. تبلیغات، سومین دلیل بروز این اتفاق است. زمانی که تبلیغات مختلفی وجود دارد، طبیعی است عدهای هم به درست یا نادرست سراغ این آگهیها میروند که میتواند معضلات و مسائل خود را داشته باشد. همچنین شاید گروهی ندانند که در مورد خاصی حق دارند یا نه؛ انجمنهای مردمنهاد میگویند این حق توست یا حق تو نیست یا باید این حق را بگیری. این روند باعث حساسیت مردم به یک موضوع میشود. همه اینها در کنار هم موجب شده که ما امروزه نسبت به گذشته بیشتر راجع به آسیبهای اجتماعی و سلامت جنسی و اختلالات آن میشنویم.
وضعیت مراجعان به درمانگران اختلالات جنسی
- توصیف شما در زمینه سلامت جنسی چیست؟ در حال حاضر در چه وضعیتی هستیم؟
هر کلامی که بخواهد در این زمینه بیان شود باید مبتنی بر آمار و ارقام باشد؛ من به این آمار و ارقام دسترسی ندارم. آنچه میتوانم بگویم پیرامونی است و در مورد وضعیت مراجعانی است که مثلاً نسبت به 6 سال گذشته میبینم.
امروز افرادی که تحت تاثیر تبلیغات مختلف قرار گرفتهاند و مراجعه میکنند بیشتر شده است؛ تعداد مردان مجرد و متاهلی که به ما مراجعه میکنند، افزایش یافته است. با سوال از آنها متوجه میشویم، تعداد زیادی تحت تاثیر تبلیغات ماهواره و اطلاعات غلط قرار گرفتهاند. پس از معاینه به آنها اطمینان میدهیم که هیچ مشکلی ندارند. بسیاری از افراد قانع میشوند اما برخی همچنان مصر هستند. همان اتفاقی که در حوزه جراحی زیبایی برای زنان پیش آمده، در مردان به شکل دیگری رخ میدهد. شاید سالهای قبل فقط زنان بهدلیل نارضایتیهای جنسی مختلف از شوهرانشان مراجعه میکردند اما امروز با هم مراجعه میکنند یعنی مرد راضی میشود با همسرش مراجعه کند و به انتقاد او گوش کند.
موضوع بعدی این است که سطح سواد زنان در حوزه سلامت کمی بیشتر از مردان است. زمانی که زوجی در مورد مسائل جنسی به ما مراجعه میکنند، میبینیم که سطح اطلاعات زنان بیشتر است که دلیل آن را فرصت بیشتر برای مطالعه و شرکت در کارگاههای آموزشی میدانند. مردان یا به دلیل مشغلههای خود فرصت ندارند یا انگیزهای برای چنین مطالعاتی ندارند. روز به روز شکاف سطح سواد این دو گروه در حوزه سلامت بیشتر میشود. زنان بیشتر برای سلامتیشان مراجعه میکنند اما مردان زمانی مراجعه میکنند که یا دیر است و کار از کار گذشته یا مجبورند بیایند و چارهای جز آمدن ندارند.
مراجعه زوجین برای مسائل جنسیشان به آرامی رو به گسترش است
نکته بعدی این است که مراجعه زوجین برای مسائل جنسیشان به آرامی رو به گسترش است. شاید دیگر همچون گذشته آنقدر دچار رودربایستی نیستند و سریعتر مراجعه میکنند. البته براساس آمار جهانی حدود یکسوم جمعیت جامعه به انواع اختلالات جنسی دچارند. در جامعه ما هم باید آمارها در همین حدود باشد اما مراجعهکننده به این اندازه وجود ندارد. هنوز دختران و پسرانی که عقد میکنند نمی دانند باید در مورد مسائل جنسی مشاوره بگیرند. هنوز زوجینی که انواع و اقسام اختلافات زناشویی را دارند و در بررسیها میبینیم دلیل بسیاری از آنها به اختلالات جنسی بازمیگردد، مراجعه نمیکنند. حاضرند پیش مشاور بروند و راجع به همه چیز غیر از نارضایتیهای جنسیشان صحبت کنند. حتی میبینیم در دادگاههای طلاق اعلام میکنند با هم تفاهم نداریم. خیلی از اوقات این تفاهم نداشتن حرف رمزی است که میگوید ما در زمینه مسائل جنسی به شدت مشکل داریم. بنابراین هنوز خیلی فاصله است بین آنچه در مورد سلامت جنسی زنان و مردان باید تحقق پیدا کند، با آنچه امروز وجود دارد.
در زمینه سلامت جنسی به دنبال تحکیم خانواده هستیم
تعریف ما از سلامت جنسی با تعریف غرب متفاوت است. در غرب سلامت جنسی صرفاً یعنی التذاذ جنسی. اما در ایران میخواهیم به دوام، قوام و ثبات خانواده کمک کنیم. یکی از پایههای اساسی تحکیم خانواده سلامت جنسی زوجین است. نگاه ما به خانواده است اما آنجا نگاه به فرد است فارغ از اینکه میخواهد تشکیل خانواده دهد و فرزند دار شود یا خیر. ما میگوییم خانواده اساس جامعه است. یکی از دلایل اصلی و مهم ازدواج، تأمین نیاز جنسی در چارجوب خانواده است.
بیش از 60 درصد علل طلاق نارضاییهای جنسی زوجین است
- روندی که توصیف کردید، طی چند سال اتفاق افتاده است؟
سلامت جنسی موضوعی نسبتاً جدید است. در دورههای مختلف تمرکز بحثها روی مسأله خاصی بود. اعتیاد و ایدز از نمونههایی است که در چند دهه گذشته بهترتیب بسیار پربحث بودند. امروزه نیز در مورد مسائل و سلامت جنسی بحثهایی مطرح است. مهم، جلوگیری از سوءاستفادههاست. امکان به انحراف کشیده شدن بحث سلامت جنسی وجود دارد. هدف از طرح این بحث، کاهش آمار طلاق است. باید همهجانبه نگاه شود که علل افزایش روز به روز آمار طلاق چیست. از نظر من یکی از موضوعاتی که مغفول مانده و در افزایش طلاق نقش دارد، اختلافات جنسی زوجین است. براساس تحقیقی در دانشگاه شاهد، بیش از 60 درصد علل طلاق در مجتمعهای خانواده بهطور مستقیم و غیرمستقیم ناشی از نارضاییهای جنسی زوجین بوده است که آماری بسیار تکاندهنده است.
- عموماً چه قشری به شما مراجعه میکنند؟
جالب است بدانید قشر خاصی نیستند. همین افرادی هستند که میبینیم. اکثریت کارمند و بهلحاظ اقتصادی متوسط هستند. هیچ ویژگی خاصی ندارند. 99 درصد مراجعان به کلینیکهای سلامت خانواده، متأهلأن هستند که میخواهند زندگیشان را سامان دهند. تصور مراجعه افراد مجردی برای تجربه جنسی جدید یا افراد با انواع و اقسام انحرافات جنسی، غلط است. اکثر مراجعان کلینیکهای سلامت جنسی افراد محترم، متأهل و متعهدی هستند که در حال زندگی عادی هستند اما در حوزه جنسی دچار مشکل شدهاند و خواستار کمک هستند. برخی از اینها در شرف طلاق بودند و ما توانستهایم کمکشان کنیم و مانع طلاقشان شویم. گروهی متأسفانه زمانی مراجعه میکنند که طلاق گرفتهاند. رجعت در طلاقهای ناشی از اختلافات جنسی خیلی سخت صورت میگیرد. پس مهم است که جلوی مشکلات را قبل از طلاق بگیریم.
- تا چه میزان سبک زندگی را در تغییرات وضعیت مسائل جنسی دخیل میدانید؟
ببینید رادیو که آمد، همه دور هم غذا میخوردند. همدیگر را میدیدند و رادیو گوش میکردند. تلویزیون که آمد مجبور بودند در یک خط بنشینند و تلویزیون را نگاه کنند. بعد کامپیوتر و متعاقب آن شبکههای اجتماعی آمد. امروز فرد پشتش را میکند به اعضای خانواده و رو به گوشی موبایل، شبکههای اجتماعی را چک میکند. این مثالی ملموس برای تغییرات تدریجی است که در سبک زندگی انسانها رخ داده است.
90 درصد سردمزاجی زنان به دلیل کمبود رابطه عاطفی با همسر است
موضوع جنسی از نگاه زن با موضوع جنسی از نگاه مرد بسیار متفاوت است؛ یکی از تفاوتهای مهم این است که از نگاه مرد رابطه جنسی فقط رابطه جنسی است و هیچچیز دیگری با آن مختلط نیست اما از نگاه یک زن رابطه جنسی فقط رابطه جنسی نیست بلکه رابطهای لذتبخش است که همراه با روابط عاطفی باشد. در این زمینه کم صحبت کردن با زن مشکلساز است. مردان وقتی میگویند یک لیوان آب میخواهم یعنی یک لیوان آب میخواهم اما زنان وقتی میگویند یک لیوان آب میخواهم شاید واقعاً یک لیوان آب نخواهند. اگر همسرت میگوید چه خبر؟ منظورش شاید این است که با من حرف بزن. من صبح تا شب در چاردیواری خانه با بچهها بودم و نیاز دارم تو با من صحبت کنی و بگویی خسته نباشی. دوست دارم بگویی من هم مثل تو دلم تنگ شده است. یکی از ارکان اصلی رابطه عاطفی، رابطه کلامی است. وقتی رابطه کلامی کم میشود، رابطه عاطفی کم میشود و بهتبع آن زنان دچار سردی جنسی میشوند زیرا رابطه عاطفی برای آنها بخش مهمی از رابطه جنسی است. متعاقباً همسرانشان شکایت میکنند که چرا همسر من سرد شده و مدام دنبال دارو هستند. درحالیکه میتوانم بگویم بالای 90 درصد سردمزاجی زنان ناشی از کمبود روابط عاطفی بین زن و شوهر است. پس در سبک زندگی آرامآرام ارتباطات کلامی و عاطفی زوجین کاهش یافته است.
دوم اینکه رقبایی سرسخت به نام شبکههای اجتماعی و ماهواره در حال جایگزینی همسر هستند؛ بهطوریکه وقت محدودی که پس از ساعات کاری داریم را نیز با شبکههای اجتماعی میگذرانیم.
اتفاق سوم جایگزینی برخی مسائل است. زمانی که زن در خانه آشپزی میکرد؛ در واقع بخشی از این فعالیت صرفاً پخت غذا برای خوردن است، اما بخش مهمتر این است که از این طریق زن خانه عاطفه و عشقش را تزریق میکند. یعنی وقت گرانبهایی را هزینه میکند که خانواده با هم غذا بخورند. اما در غذاهای بیرون المانهای عاطفه و عشق کمرنگ میشود.
زن و مرد را روبهروی هم قرار ندهیم
نکته بعدی قرار دادن زن و مرد روبهروی هم است. نباید جامعه را دوقطبی کنیم. زنان و مردان جامعه ما همدوش و همپای هم هستند. نباید برای گرفتن حقوق تضییعشده زنان، از این طریق وارد شویم. این شیوه فمینیستی غربی است. اینها افکاری است که آرامآرام تزریق میشود. از طرفی هم آگاهی زنان بالا میرود و مردان باید بپذیرند که این آگاهی خوب است و مردان باید مشارکتشان را بالا ببرند و به این موضوع توجه کنند که این حقی است که همسر من دارد و من باید این حق را تا حد امکان برایش فراهم کنم.
سبک زندگی در حال تغییر است. نباید در مقابل همه این تغییرات مقاومت کنیم یا در برابر تمام این تغییرات تسلیم شویم که نیاز به بررسی همهجانبه دارد. باید این مسائل را برای دختر و پسر امروز تبیین کنیم. دختر و پسران امروز نیاز به اغناگری دارند.
بالا رفتن سن ازدواج و جوانی جامعه؛ دلیل افزایش مشکلات جنسی
- به جز سبک زندگی چه عواملی را در تغییرات چند سال اخیر دخیل میدانید؟
اطلاعات و آگاهیها که از طرق مختلف مثلاً روزنامهها در داخل کشور بیان میشود و تبلیغات و آگهیهای خارجی بخشی از آن است. مسأله بعدی که شاید موضوع را حادتر کرده افزایش سن ازدواج است؛ در گذشته ازدواج راحتتر صورت میپذیرفت. امروز دختر و پسری که میخواهند ازدواج کنند، با هزار مانع واقعی یا تصنعی روبهرو هستند. نیاز جنسی، نیاز واقعی فیزیولوژیک است که بعد از بلوغ ایجاد میشود و باید در نخستین فرصت ممکن بهش پاسخ درست داده شود. هرچه این پاسخدهی عقب میافتد، میتواند عوارض و مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.
از طرفی جامعه ما جوان است و مسائل و مشکلات جنسی ویژه دوران جوانی است بنابراین طبیعی است که در جمعیت جامعه ما خود را بیشتر نشان دهد. مسأله دیگر، اقتصاد است. جوانی را که به هر دلیلی موقعیت ازدواج ندارد، تشویق به ورزش میکنیم اما باشگاههای ورزشی گران هستند، یا دسترسی به آنها به این آسانی نیست.
شایعترین اختلالات جنسی در زنان مردان
- با توجه به مراجعهکنندگانتان، مهمترین مشکلات و شایعترین اختلالات در کشور چیست؟
شایعترین اختلالات در زنان کمبود میل جنسی و نارضایتی جنسی از همسرانشان و در مردان ناتوانی جنسی و زودانزالی است. زمانی که زوجین بهدلیل مسائل مالی یا تربیت فرزند با یکدیگر اختلاف دارند، کاملاً موضوع اختلاف را میدانند. گاهی با هم درباره همین مسائل اختلاف دارند اما زمانی که ریشهیابی میکنیم علت اختلاف را در بسترخواب و مسائل جنسی میبینیم که تظاهراتش به شکل دیگری بروز کرده است. زنی که در بستر خواب از همسرش ارضا نمیشود، عصبی، حساس و پرتنش است و این تنش را در جنبههای دیگر زندگیاش بروز و نمود میدهد.
- چقدر این موارد مرتبط با سبک زندگی است؟
استرسهای روزمره و اضطراب دشمن نخست سلامت جنسی است و در جامعه ما به دلایل مختلف تنشهای زندگی زیاد است و این تنشها بهطور مستقیم روی سلامت جنسی تأثیرگذار است. از طرفی مشکلات اقتصادی باعث شده زنان بیش از آنچه مایلند در فعالیتهای اقتصادی شرکت کنند تا چرخ خانوادهشان بچرخد. مردان، مشکلی در این زمینه ندارند زیرا وقتی کار میکنند بهعنوان یک مرد کار میکنند و در منزل نیز نقش مردانهشان را ایفا میکنند اما زنان دچار دو نقش متضاد میشوند یعنی در بیرون باید بهعنوان یک مرد کار کنند و هرچه مردانهتر کار کنند، موفقترند اما وقتی به خانه میآیند باید 180 درجه تغییر کنند و نقش متفاوتی ایفا کنند و تبدیل به همسر و مادر خانه با حداکثر جذابیتها شوند. این وضعیت باعث میشود که زنان انرژی مضاعفی را بگذارند تا این دو نقش را همزمان بازی کنند که در توان همه نیست و روی سلامت جنسیشان تاثیر جدی میگذارد. در کنار اینها بیتحرکی و تغذیه نامناسب روی سلامت جنسی تأثیرگذار است. هر غذایی که برای سلامت جسمی فرد مفید است؛ عیناً برای بهبود سلامت جنسی نیز مفید است.
باورهای غلط زنان و مردان در مورد مسائل جنسی
- عمدهترین باورهای غلط جنسی را چه میدانید؟
امروز آرامآرام زنان میفهمند در زندگی زناشویی حقی به نام حق جنسی دارند و حق جنسی فقط برای مرد نیست. هم مردان هم زنان باید بدانند که سلامت جنسی و داشتن رضایت جنسی هم حق مرد است هم حق زن. باور غلطی که دختران بیشتر درگیر آن هستند؛ داشتن پشتوانه عاطفی قوی در دوستی با پسر است. درحالیکه نهایت ذهن پسر این است که آیا میتواند رابطه جنسی با او برقرار کند؟ یک باور جنسی غلط، در مورد روابط پیش از ازدواج است. برخی معتقدند اگر قبل از ازدواج روابط جنسی داشته باشیم، زندگی جنسی موفقتری را با همسرمان خواهیم داشت؛ درحالیکه در واقعیت عکس این اتفاق میافتد.
باور غلط بعدی این است که برای داشتن رابطه جنسی لذتبخشتری با همسرمان فیلمهای مستهجن میبینیم. در کوتاهمدت شاید میل جنسی زوجین از این راه بالا برود اما در درازمدت همان وقت محدودی که زوجین برای هم میگذارند را صرف تماشای این فیلمها میکنند. از طرفی توقعات نادرستی شکل میگیرد و فرد فکر میکند همان موقعیتهایی که در فیلم میبیند را میتواند با همسرش داشته باشد؛ غافل از اینکه بسیاری از موقعیتهای فیلمها آسیبزننده است و ممکن است بازیگران این فیلمها، بعد از بازی فیلم، راهی بیمارستان شوند. همچنین انگارهها و خیالبافیهای جنسی تغییر میکند و آن را واقعی میدانیم؛ درحالیکه ممکن است آن وضعیت نادر و غیرمعمول باشد. نکته بعدی باور غلط مردان است که میگویند همسرمان سرد و دیرارضاست که پیشتر راجع به آن توضیح دادم.
باور غلط دیگر این است که شب زفاف حتماً باید در شب عروسی اتفاق بیفتد. به نظر من شب عروسی شب مناسبی برای زفاف نیست زیرا پسر و دختر خسته هستند و به دلیل فشار برای داشتن زفاف، استرسشان بالاست. پس خستگی، استرس بالا و بیتجربگی باعث میشود آن شب به شبی تلخ تبدیل شود، بدون اینکه زفافی به همراه داشته باشد و این فضا در شبهای بعد تکرار شود. توصیه این است که شب زفاف را به چند شب بعد موکول کنند. باور بعدی حل مشکلات جنسی با گذشت زمان است. توصیه ما این است که اگر دیدند یک ماه از مشکلات و مسائلشان گذشت و همچنان مشکلات پابرجا بود، حتماً به یک درمانگر اختلالات جنسی مراجعه کنند. هرچه مشکلات جنسی زودتر حل شود تبعات و آسیبهای اجتماعی آن کمتر خواهد بود.
- در خصوص HPV (زگیل تناسلی) چندی پیش دکتر اقلیما، از مسئولان مددکاری اجتماعی، هشداری در مورد گسترش آن دادند. شما این موضوع را تأیید میکنید؟
نه میتوانم تأیید و نه میتوانم رد کنم زیرا آمار ندارم.
- چه عواملی در بروز این امراض نقش دارند؟
بیماریهای مثل ایدز، زگیل تناسلی، سوزاک و سیفلیس که جزو عفونتهای منتقلشونده است، موضوع سکسولوژیستها نیست و عمدتاً مربوط به متخصصان عفونی است و در مرحله بعد متخصصان زنان و زایمان، اورولوژی و پوست و مو به آنها میپردازند. زگیل تناسلی نوعی عفونت ویروسی است که از راه جنسی منتقل میشود. بهویژه خیلی مهم است که مردان مبتلا بلافاصله تحت درمان قرار گیرند زیرا میتوانند در یک رابطه جنسی به همسرشان منتقل کنند. این ویروس یکی از دلایل مهم ابتلا به سرطان دهانه رحم است. بنابراین خیلی مهم است زمانی که دچار این مشکل هستیم، حتماً رابطه جنسی را قطع کنیم تا درمان شویم و اگر اصرار به رابطه جنسی است، حتماً از وسایل پیشگیری استفاده شود که از زن به مرد یا از مرد به زن منتقل نشود.
- با توضیحاتی که در زمینه سلامت جنسی دادید؛ در حال حاضر باید چه اقداماتی هم به لحاظ سیاستگذاری و هم از طریق مردم با اصلاح سبک زندگیشان انجام دهیم تا مشکلات جنسی کاهش یابد؟
راهکارها در دو سطح سیاستگذاری و اجرا طبقهبندی میشود. در سیاستگذاریها باید حتماً رشته خانواده و سلامت جنسی را در دانشگاهها راهاندازی کنیم البته بهصورت پژوهشی وجود دارد اما بهشکل بالینی هنوز وجود ندارد. این رشته باید بهصورت مستقل راهاندازی شود و پزشکان عمومی بتوانند وارد تخصص خانواده و سلامت جنسی شوند یا بهعنوان تحصیلات تکمیلی برای روانشناسان و روانپزشکان در نظر گرفته شود تا روانشناس بتواند فوق تخصص و روانشناس بالینی پسادکتری خانواده و سلامت جنسی بگیرد. دومین سیاست، گسترش کلینیکهای سلامت جنسی خانواده است که باید بتوانیم در تمام استانها راهاندازی کنیم.
سومین راهکار کاهش خطوط قرمز در حوزه سلامت جنسی است تا بتوانیم اطلاعرسانی را در سطح دانشگاهها انجام دهیم یا کلاسهایی را برای زوجینی که عقد کردهاند در نظر بگیریم. به نظر من باید به عنوان کلاسهای اجباری پیش از عقد دانش جنسی زوجین را بالا ببریم. در سطح کلان راهکار بعدی پوشش بیمهای است تا زوجینی که برای اختلالات جنسیشان مراجعه میکنند، تحت پوشش بیمه قرار بگیرند تا هزینههای کمتری بپردازند.
در حوزه اجرا مهم است که متخصصان سلامت جنسی را تربیت کنیم اما تا زمانی که این خلأ وجود دارد، باید تیمهایی متشکل از متخصصان مختلف از قبیل زنان و زایمان، روانشناس، روانپزشک و اورولوژی تشکیل دهیم که بهترین فضا برای آن کلینیکهای سلامت خانواده است تا فرد بداند که به کجا مراجعه کند. در هر دو سطح کلان و اجرایی باید اقدامات را بهصورت فوری و ضربتی انجام دهیم.
بعد از عقد بهترین زمان برای افزایش اطلاعات جنسی افراد
- خود افراد چه تغییراتی را لازم است در سبک زندگی خود لحاظ کنند تا از این آسیبها در امان بمانند؟
مردم باید دانش و اطلاعاتشان را از منابع موثق بالا ببرند. آگاهی که بیشتر شود میدانیم که کجا چه مشکلی وجود دارد و برای حل آن اقدام میکنیم. با افزایش آگاهی، نگرش تغییر میکند و منجر به تغییر رفتار میشود. بهترین زمان برای افزایش اطلاعات جنسی، بعد از عقد است.
اختلال جنسی، اختلال فرد نیست بلکه خانواده و جامعه را درگیر کند
اگر افراد احساس کردند مدتی است دچار مشکلی هستند، نباید بگویند به مرور حل میشود. این موضوع حتی از بیماریهای جسمی مهمتر است؛ زیرا اگر فردی دیابت بگیرد، خودش درگیر میشود اما اگر فردی مشکل جنسی پیدا کند و بر اثر آن طلاق اتفاق بیفتد، خودش، همسرش، فرزندش و حتی جامعه را درگیر کرده است. اختلال جنسی، اختلال فرد نیست بلکه میتواند خانواده و متعاقب آن جامعه را درگیر کند. بنابراین اگر برای دیابتی که 7 تا 8 درصد شیوع دارد، اینچنین فعالیت میشود؛ باید چندین برابر آن در حوزه سلامت جنسی زوجین سرمایهگذاری و اطلاعرسانی کنیم زیرا با این کار علاوه بر نجات فرد، خانوادهاش را و متعاقب آن جامعه را نجات میدهیم.
افراد حتماً ورزش را در دستور کارشان بگذارند و غذاهای سالم، کمچرب و کمنمک بخورند؛ زیرا سلامت جنسی مشروط به سلامت جسم و روان است. هرآنچه این دو را در معرض خطر قرار میدهد، سلامت جنسی را نیز میتواند در معرض خطر قرار دهد. نکته آخر در حوزه سبک زندگی، صرف وقت برای خانواده است.
- صحبت پایانی
رابطه جنسی عمیقترین، خصوصیترین و محرمانهترین رابطهای است که دو انسان با هم برقرار میکنند. بنابراین طبیعی است که وقتی در این مورد صحبت نشود و اطلاعرسانی نشود، فرد احساس میکند مشکل خودش است. سلامت جنسی یکی از ابعاد چندگانه سلامت انسان است. بیایید به آن توجه کنیم و از آن مراقبت کنیم و بدانیم که وجود سلامت جنسی افراد برای داشتن یک خانواده سالم و وجود یک خانواده سالم برای داشتن یک جامعه سالم ضروری است.