اول از همه باید این را بدانید که خوشبینی و مثبت اندیشی کلید کاهش وزن است. به همین سادگی.
کاهش وزن اتفاقی است که در پی اضافه وزن واقع می شود. درست مثل آنچه که در بازی یو یو می بینید. یک رفت و برگشت. اما شاید در بیشتر مواقع رژیم های غذایی بلند مدت آنطوری که باید جواب نمی دهند. همین موضوع است که مسئله را بغرنج می کند. با این تفاسیر بهتر است نگاه عمیق تری به این قضیه داشته باشیم.
نگویید رژیم غذایی بگویید برنامه سلامت
برای شروع باید بدانید که استفاده از اصطلاح "رژیم غذایی" محکوم به شکست است. فردی که در موقعیت رژیم غذایی قرار گرفته ، در واقع با محرومیتی بابت نخوردن و کاهش وزن مواجه شده است. حالا هر چقدر که این رژیم غذایی سفت و سخت تر باشد ، بدن به دشمن جدی تری برای خودش تبدیل می شود.
چرا این ناملایمات اتفاق می افتد؟
وقتی بدن گرسنه می شود، سیم کشی آن پیام گرسنگی را به معده ارسال می کند! هر چه کالری کمتری مصرف کنید ، متابولیسم بدن کندتر کار می کند. در این حالت بدن ، هورمون لپتین را آزاد می کند یعنی همان هورمونی که اشتها را بیدار و گرسنگی را ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل افراد بیشتر می خورند.این پرخوری احساس دلسردی را بوجود می آورد که نتیجه اش می تواند خوردن های عصبی و احساسی باشد. این اتفاق در حقیقت خوردن برای آرام کردن خود فرد است نه به جهت پاسخی که به نیاز فیزیکی گرسنگی داده شده باشد.
تمایل به کاهش وزن سریع به خودی خود می تواند دلیل کافی برای ولع بدن جهت خوردن غذا باشد. افراطی که ناشی از محدودیت باشد در واقع یک فانتزیست که قرار است پرخوری را کنترل کند. این اتفاق درستی نیست. تحقیقات نشان داده است محدودیت های رادیکالی به طور دائم باعث کاهش سوخت و ساز بدن می شوند. با این حال این را بدانید که درصد موفقیت شما برای کاهش وزن زمانی بالا می برد که تصمیم شما برای لاغر شدن با صبر ، خوشبینی و البته آگاهی همراه شود.
و اما افسانه اراده...
وقتی رژیم غذایی به اتفاقی با وجهه تنبیهی تبدیل شود ، طبیعی است که نمی تواند پایدار باشد. در واقع این رژیم غذایی که در واقع نوعی محرومیت است در نقطه ای خسته کننده و ناخوشایند خواهد شد. همین احساس که رژیم غذایی به یک تنبیه تبدیل شده، فرد را مجاب می کند که در عین حال به پاداش هم احتیاج دارد. اینجاست که پای گول زدن هم به میان می آید؛ تا به حال چند بار از طرف افرادی که در رژیم هستند این جمله را شنیده اید که می گویند: "من رژیمم را خیلی خوب رعایت کردم، فقط یک شیرینی کوچک خوردم."
مردم ممکن است چنین اتفاقی را به منزله از دست دادن اراده خود تعبیر کنند. در واقع افراد ممکن است آنچه را که با مغزشان تخمین می زنند و برنامه ریزی می کنند، چیزی بیش ازظرفیت واقعی بدن آنها باشد.
استراتژی امیدوار کننده
بهتر است یک استراتژی جدید را امتحان کنید.برای این موضوع با یک مثال واقعی روبه رو شوید. خانم 28ساله ای بود که از بیماری چاقی مزمن رنج می برد. تمام یک دهه گذشته را رژیم گرفته بود اما عملا چیزی جز شکست عاید او نشد. این خانم دچار افسردگی شدید شد. درست در حالتی که احساس می کرد دیگر نمی تواند هیچ ارتباطی با بدن خود برقرار کند. دیگر نه روی وزنه میرفت، نه به آیینه نگاه می کرد و نه حاضر بود به دکتر مراجعه کند و از او مشاوره بگیرد. تنها اتفاقی که برایش افتاد اضافه وزن بود و جایگزین کردن لباس هایی با سایز بزرگتر به جای لباس های قبلی اش.
در همین گیر و دار این خانم به روانشناس مراجعه کرد. آنچه که پیش روی روانشناس قرار گرفت افسردگی محض بود. و حالا این روانشناس بود که باید قدرت را به این خانم جوان بازمی گرداند چون در آن مقطع به رژیم نه به چشم یک راه بلکه به عنوان مبارزه نگاه می کرد. در حالیکه اکثر رژیم های غذایی می توانند انفعال و محرومیت در پی داشته باشند. اما آنچه که برای این خانم 28 ساله اتفاق افتاده احساس حقارت بابت شکست در رژیم غذایی بود. حالا او می بایست با یک استراتژی جدید برای لاغری تلاش می کرد آن هم در حالیکه پیشتر این تلاش برای وی یک تجربه تلخ بود و حالا همچنان از ناامید شدن دوباره وحشت داشت.
آیا شما هم در چنین شرایطی قرار گرفته اید؟
بازگشت به خانه اول
اگر شما هم در چنین موقعیتی بوده اید باید بدانید که همواره باید به کاهش وزن به عنوان یک فرایند اصلاح ظرفیت فکر کنید. در این مسیر هم باید خوش بینی را چاشنی همه فعالیت هایی مقوله لاغری بکنید. شاید شما در این مسیر اطلاعات بسیاری درباره لاغر شدن، مواد مغذی میزان کالری ها به دست بیاورید اما نکته اینجاست که بتوانید روی برنامه خود باقی بمانید. در همین راستا به یک برنامه آرام ، پایدار و سر صبر احتیاج دارید مثل کاهش وزن هفته ای یک کیلو.
به این ترتیب هر یک کیلو وزنی که کم می کنید میتواند پاداشی برای زحمات شما باشد. در این صورت است که شما برنامه غذایی سلامت خود را هفتگی، ماهانه و سالانه ترسیم می کنید.
توانمند سازی نه محرومیت
باید دید خود را نسبت به رژیم غذایی تغییر بدهید. هر زمان که به رژیم به عنوان یک فرایند توانمندسازی نگاه کنید نه صرفا به عنوان یک محرومیت، همه چیز برای شما به یک بافت پایدار سلامت گرا تبدیل میشود. در واقع شما قرار است سالم تر شوید ، قدرتمندتر و سرحال تر نه محروم تر؛ پس دید خود را تغییر بدهید و به این موضوع خوشبین باشید.