اوایل زمستان امسال مردی با حضوردر شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان شهریار با طرح شکایتی گفت: زمانی که همراه اعضای خانوادهام از مهمانی به خانه بازگشتیم، متوجه به هم ریختگی خانه و سرقت پول، طلا و لپتاپ شدیم.
در پی این شکایت، بازپرس اسماعیل برجسته دستور تحقیقات را صادر کرد و پرونده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی غرب استان تهران قرار گرفت. در حالی که ماموران در جست و جوی سارقان فراری بودند، افراد دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی، از سرقت اموال خانههایشان شکایت کردند و احتمال سریالی بودن این سرقتها مطرح و با بررسی آلبوم مجرمان حرفهای پلیس آگاهی مشخص شد فعالیت یکی از مجرمان با شیوه این دزدیهای سریالی مطابقت دارد.
به این ترتیب او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا این که مردی در تماس با پلیس، به ماموران اطلاع داد: مدتی است زنی مقابل خانه آنها در خودرو نشسته و رفتارش مشکوک است.
تیمی از ماموران راهی محل شده و خانه را زیر نظر گرفتند متهم با مشاهده خودروی پلیس قصد فرار داشت که دستگیر شد.
زن جوان که «سیما» نام داشت، برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد و در بازجوییها گفت: ساکن غرب کشور هستم و در ازدواج اولم که با اجبار خانوادهام بود، با شکست روبهرو شدم تا این که شش ماه پیش با مرد جوانی در یکی از مراکز خرید شهرمان آشنا شدم. او در جریان این ارتباط به من ابراز علاقه کرد و به خواستگاریام آمد اما خانوادهام به دلیل این که او هفت سال از من کوچکتر بود مخالفت کردند اما او شیفتهام بود و به پیشنهاد وی از خانهمان فرار کردم. مرد جوان چند روزی مرا به خانه دوستش و سپس به یک خانه اجارهای برد. وی پس از چند روز مرا به شیشه معتاد کرد و با هم ازدواج کردیم. دیگر رویی برای بازگشت به خانه نداشتم بنابراین تن به خواسته او دادم و در سرقت ازخانهها با او و دوستانش همراه شدم.
وی اضافه کرد: آنها با شناسایی خانهها برای سرقت وارد آنجا میشدند و من در خودرو به عنوان نگهبان میماندم و رفت و آمد افراد را به همدستانم اطلاع میدادم. گاهی هم در سرقتها و فروش اموال سرقتی با آنها همکاری میکردم. او در قبال این کارها به من جای خواب و غذا و شیشه میداد. عشق او یک سراب بود و هیچ گاه تصور نمیکردم سرنوشتم این گونه رقم بخورد .
با اعتراف این زن جوان، سرکرده باند سرقت نیز دو روز پیش در مخفیگاهش دستگیر و با انتقال به پلیس آگاهی مشخص شد وی یک دزد حرفهای خانه بوده و دختر جوان را در منجلاب اعتیاد و سرقت گرفتار کرده و دزدی از خانههای مردم ر ا با همدستی دو نفر از دوستانش انجام داده که آنها نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند.