اضطراب چیست؟ یکی از شایع ترین مشکلاتی که در افراد بسیاری در مواقع حساس همچون امتحان یا در برهه هایی از زندگی خویش بدان مبتلا می شوند. راه فرار از اضطراب چیست؟ اجتناب روانی چیست؟ آیا از چیزهایی که باعث ناراحتی یا اضطراب شما می شود اجتناب می کنید؟ در ابن باره جواد آل حبیب کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در یادداشتی در ارتباط تعریف اجتناب روانی، علت اجتناب روانی و چگونگی غلبه بر اجتناب روانی اینگونه نوشتند:
طبق گزارش انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، اختلالات اضطرابی تقریباً ۱۹.۱ درصد از جمعیت ایالات متحده را گرفتار می کند و آنها را به رایج ترین نگرانی سلامت روان تبدیل می کند. سازمان بهداشت جهانی از زمان شروع کووید-۱۹ افزایش ۲۵ درصدی اضطراب را گزارش کرده است. در حالی که اضطراب می تواند برای بسیاری عذاب آور و فلج کننده باشد، من معتقدم که این موضوع اصلی نیست. شرور واقعی، مانع از توانایی ما برای داشتن یک زندگی پر جنب و جوش و شجاعانه، اجتناب روانی است.
اجتناب روانی چیست؟
آیا تا به حال متوجه شده اید که از چیزی که باعث ناراحتی یا اضطراب شما می شود اجتناب می کنید؟ در اندیشه معاصر بخوانید. شاید این یک مکالمه دشوار با یکی از عزیزان باشد، یک پروژه کاری که در آن به تعویق انداخته اید، یا حتی رفتن به دندانپزشک. اگرچه میل به اجتناب می تواند قوی باشد، اما تسلیم شدن در برابر این میل به ندرت نتیجه خوبی دارد.
این می تواند هر چیزی باشد، از سوء مصرف مواد گرفته تا صرفاً حواس پرتی با تلویزیون یا رسانه های اجتماعی. اساساً، اجتناب به ما تسکین سریع اما موقتی از ناراحتی می دهد و در عین حال ما را در دراز مدت گیر می کند.
گاهی دویدن به سمت ماشینش ممکن است به شخص مضطرب کمک کند تا در آن لحظه آرام شود، اما هر بار که به موضوع قبلی، اضطراب دوباره سرازیر میشود، اغلب حتی شدیدتر.
چرا اجتناب می کنیم؟
یک دماسنج داخلی را تصور کنید که ناراحتی شما را در زمان واقعی اندازه گیری می کند، از صفر (آرام و آرام) تا صد (در آستانه انفجار از اضطراب، ترس و استرس). هر چه میزان مطالعه بالاتر باشد، تمایل شما برای اجتناب و کاهش ناراحتی بیشتر می شود. این یک پاسخ طبیعی است، زیرا هیچ کس از احساس ناراحتی لذت نمی برد.
با این حال، مسئله در خود ناراحتی نیست، بلکه در واکنش ما به آن است. با طفره رفتن از چالشها، به مغز خود این سیگنال را میدهیم که تنها راه مقابله با موقعیتهای دشوار، فرار به جای مقابله با آنهاست. این غرایز اجتناب ما را تقویت می کند. هرچه بیشتر کنار می گذاریم، چرخه بی پایانی از ناراحتی را که به تدریج در تمام جنبه های زندگی ما نفوذ می کند، تداوم می بخشیم.
هزینه بلند مدت چقدر است؟
اتکای مداوم به اجتناب روانشناختی خسارت سنگینی به همراه دارد، زیرا مانع از دستیابی ما به یک زندگی شجاعانه و رضایت بخش می شود و در عین حال رشد شخصی و حرفه ای ما را متوقف می کند. با فرار از ناراحتی، تجربیات ارزشمند یادگیری و فرصتهایی را که به ارمغان میآورند از دست میدهیم.
چگونه می توانیم بر چرخه اجتناب روانی غلبه کنیم؟
این یک سوال حیاتی است که باید به آن پرداخته شود، زیرا اجتناب می تواند منجر به پریشانی طولانی مدت و فرصت های از دست رفته در زندگی شود.
برای رهایی از این تله خود تحمیلی، باید دو استراتژی کلیدی را اجرا کنیم:
شناخت الگوهای اجتناب و پذیرش ناراحتی.
اولین قدم برای رهایی از اجتناب این است که تشخیص دهیم چه زمانی درگیر آن هستیم. این می تواند یک کار چالش برانگیز باشد، زیرا اجتناب اغلب به صورت حواس پرتی ظریف یا بهانه های به ظاهر بی گناه ظاهر می شود. با توجه بیشتر به رفتارهای خود و شناسایی زمانی که در حال طفره رفتن از موقعیت های خاص هستیم، می توانیم با الگوهای اجتنابی خود مقابله کنیم. برای مثال، ما رفتارهای روزانه خود را دنبال کنیم و آنهایی را که صرفاً برای جلوگیری از ناراحتی عمل می کنند را شناسایی کنیم. با این کار می توانیم گرایش های اجتنابی خود را درک کرده و به آنها رسیدگی کند.
راهبرد دوم تمرین تحمل ناراحتی است.
این شامل قرار گرفتن عمدی خود در موقعیت های ناراحت کننده و یادگیری تحمل پریشانی ناشی از آن بدون فرار است. ضروری است که به تدریج به این روند نزدیک شویم و با خود با دلسوزی رفتار کنیم. با گذشت زمان، ما می توانیم توانایی مدیریت ناراحتی را به طور موثر توسعه دهیم و از چرخه اجتناب رها شویم. تبدیل اضطراب به توانمندسازی مستلزم مواجهه رودررو با آن است. مثلا با ماندن در کلاس علیرغم اضطراب، می آموزیم که دلهره خود را تحمل کنیم و در نهایت آن را کاهش دهیم.
شکستن چرخه اجتناب می تواند یک سفر چالش برانگیز باشد، اما مهم است که به یاد داشته باشید که اگرچه اجتناب ممکن است تسکین موقتی را ارائه دهد، اما در نهایت منجر به رنج طولانی مدت و فرصت های از دست رفته می شود. با پذیرش چرخه و گرایش به ناراحتی، میتوانیم بهتر با چالشهای زندگی درگیر شویم و زندگی پرمحتواتر و جسورانهتری را دنبال کنیم.