هفته گذشته در هفتادمین سال تأسیس ناتو ، لندن میزبان نشست سالانه سران اعضا این اتحادیه نظامی بود. این نشست در حالی برگزار شد که تنشها میان کشورهای عضو به سطح هجمههای رسانهای سران علیه یکدیگر رسیده بود.
اخبار سیاسی- ناتو که امروز از آن به عنوان بزرگترین اتحاد نظامی دنیا یاد میشود، در سال ۱۹۴۹ با هدف دفاع جمعی و مبتنی بر اصول ۵۱ و ۵۲ منشور ملل متحد میان آمریکا، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ تأسیس شد. هدف از این سازمان مقابله با تهدیدات بالقوه اتحاد جماهیر شوروی بود. از این رو شوروی در واکنش به اقدام غرب، سازمان نظامی ورشو را ایجاد کرد اما با فروپاشی شوروی، دلیل بقای ناتو نیز از بین رفت. از این رو سران ۱۶ کشور عضو ناتو به سرکردگی آمریکا در هفتم نوامبر سال ۱۹۹۱ استراتژی جدید این سازمان نظامی را پایهگذاری کردند تا تضمینی برای بقا و ادامه حیاتش باشد.
در راهبرد جدید، واکنش ناتو دیگر محدود به جغرافیای اعضا نبود بلکه هر تنشی که برای ثبات اروپا خطرناک شمرده میشد و هر بحرانی که ممکن بود به کشورهای عضو ناتو تسری یابد، در محدوده کارهای این سازمان قرار گرفت.
ورود ناتو به جنگ بالکان در سال ۱۹۹۵ در قالب بازوی اجرایی شورای امنیت اولین حضور این سازمان به بحرانهای خارج از سرزمین اعضا و همچنین تعریف جدیدی از ماهیتش بود. آمریکا تلاش داشت در جهت مشروعیت بخشی به مداخلات خود در دوران پس از فروپاشی سیستم دو قطبی، از ابراز ناتو استفاده کند. ناتوانی شورای امنیت در به کارگیری توان نظامی اعضای سازمان ملل برای اجرای قطعنامههای مربوط به صلح و امنیت و عدم پیشبینی چنین مکانیسمی در منشور سازمان ملل، این فرصت را برای آمریکا فراهم کرد.
بر این اساس در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴، با پیوستن ۱۰ کشور تا پیش از فروپاشی شوروی ذیل ساختار کمونیسم قرار داشتند، نه تنها تعداد اعضای ناتو به ۲۶ عضو افزایش یافت بلکه حوزه عملکردش به نزدیکی مرزهای غربی روسیه گسترش یافت.
پذیرفته شدن آلبانی و کرواسی در سال ۲۰۰۸، مرزهای ناتو را باز هم وسعت بخشید و با بروز جنگ اوستیای جنوبی در سال همان سال، حمایت اعضای ناتو برای پذیرش گرجستان تشدید شد. براین اساس اگرچه ناتو همزمان در بحرانهای دیگر مناطق از جمله افغانستان و یوگسلاوی فعال بود، اما همچون گذشته بر تحدید مرزهای روسیه و رسیدن به همسایگی این کشور تمرکز داشت. در این میان کشورهای کوچک اروپای شرقی که تجربه تاریخی استیلای کمونیسم در زمان اتحاد جماهیر شوروی را داشتند، از حضور در سایه ناتو برای مقابله با تهدیدات احتمالی مسکو استقبال میکردند. زیرا طبق ماده ۵ منشور ناتو حمله به یکی از اعضا به منزله حمله به تمامی کشورهای عضو و مستلزم دفاع مشترک است؛ لذا کشورهای اروپای شرقی امیدوار بودند از این طریق باقی خود را تضمین کنند.
اختلافات در ناتو
تنشها و اختلافات در ناتو در چند دسته قابل تقسیم بندی است:
۱) اختلاف فرانسه و آمریکا: اگر چه ناتو با هدف دفاع جمعی و در مقابل تهدید مشترک شوروی شکل گرفت، اما فرانسه همواره نگاه چندان مثبتی به رهبری و فعالیتهای آمریکا در این اتحادیه نداشت. این اختلافات در سال ۱۹۶۶ و در زمان ریاست جمهوری شاردوگل باعث شد تا فرانسه از بنیانگذاران ناتو، از فرماندهی مشترک نیروهای این سازمان خارج شود و اگر چه در سال ۲۰۰۸ با رای موافق ۳۲۹ نماینده در مقابل ۲۳۸ رای مخالف پارلمان، فرانسه مجدد به ساختار فرماندهی نظامی مشترک ناتو بازگشت، اما کماکان سران فرانسه با آمریکا در ناتو اختلاف دیدگاه دارند.
از نگاه فرانسویهای مخالف، این اقدام باعث خواهد شد پاریس نتواند رویکرد مستقلی در قبال غربآسیا و روسیه در پیش بگیرد و ممکن است مجبور شود در جنگهای آمریکا با ابزار ناتو حضور یابد. در همین راستا امائونل مکرون در مصاحبه اخیر خود با اکونومیست ضمن ابراز تردید نسبت به تداوم سیاست دفاع جمعی ناتو به رهبری آمریکا و ماده ۵ منشور این سازمان، گفت: آنچه ما در حال حاضر تجربه میکنیم مرگ مغزی ناتو است. وی تصریح کرد: ما شاهد فقدان هماهنگی استراتژیک بین متحدان اروپایی و همچنین ایالات متحده و ترکیه هستیم.
۲) اختلاف میان کشورهای شرقی و غربی اروپا بر سر نوع مواجه با روسیه: این مورد میتواند در قالب فقدان هماهنگی استراتژیک بین متحدان اروپایی که مکرون بدان اشاره کرده است، قرار بگیرد. اعضای اروپای شرقی ناتو، کشورهای کوچک با توان مالی و نظامی محدود هستند که به رغم فروپاشی شوروی همچنان در سایه نگرانی بابت سیاستهای توسعه طلبانه مسکو به سر میبرند. جنگ اوستیای جنوبی در سال ۲۰۰۸ و اعلام حمایت روسیه از استقلال این منطقه و حمایت از تجزیهطلبان شبه جزیره کریمه در یک دهه اخیر بر این نگرانیها افزوده است. از این رو آنها خواهان تشدید مقابله با مسکو هستند، مسالهای که از نگاه فرانسه، آلمان و انگلیس موضوعیت چندانی ندارد.
۳) اختلاف بر سر میزان سهیمه اعضای ناتو برای تخصیص در بودجه نظامی: طبق توافقنامه نشست سال ۲۰۱۴، اعضا ناتو متعهد شدند ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه نظامی تخصیص دهند. اما تا پیش از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا این مساله اجرایی نشده بود. در حال حاضر بیش از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا صرف بودجه نظامی از جمله هزینههای تامین امنیت در ناتو میشود. از این رو ترامپ از اعضا خواسته است برای دفاع جمعی هزینه بیشتری بپردازند. این مساله با توجه به بحرانهای مالی برخی کشورها مانند یونان و عدم تمایل کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه تاکنون اجرایی نشده بود، اما در نهایت در نشست لندن، ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو ضمن اعلام روند رو به رشد هزینههای نظامی کشورهای اروپایی و کانادا در سال جاری میلادی از تعهد آنها برای افزایش ۱۳۰ میلیارد دلاری هزینههای نظامی در سال ۲۰۲۰ خبر داد. او همچنین ابراز امیدواری کرد که این رقم تا سال ۲۰۲۴ حدود ۴۰۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
۴) تفاوت دیدگاه اروپا و آمریکا درباره افزایش نقشآفرینی ناتو در بحرانهای جهان: یکی از مسائل مورد اختلاف اعضا بحث بر سر ورود به بحرانهایی مانند افغانستان و منطقه غرب آسیاست زیرا علاوه بر آنکه این اقدامات هزینههای نظامی اعضا را افزایش میدهد، میتواند اروپا را با تبعات امنیتی ناشی از ناامنی و جنگ برای غیرنظامیان روبرو سازد. اعلام خروج نظامیان برخی از اعضا ناتو از افغانستان در سالهای اخیر و عدم همراهی آنها با اروپا برای مشارکت در سوریه و عراق در سالهای اخیر از جمله این موارد است.
۵) اختلاف ترکیه با آمریکا از یک سو و با آلمان و فرانسه از سوی دیگر: شاید بتوان گفت مهمترین اختلاف درونی کنونی ناتو، بحث ترکیه باشد. در یک دهه اخیر و پس از افزایش عدم پذیرش این کشور در اتحادیه اروپا، اردوغان جهتگیریهای تندروانه و یکجانبهای را در سیاست خارجی در پیش گرفت که بعضا با سیاستهای ناتو در تقابل قرار گرفتند. تنش بر سر نوع مواجه با کردها در شمال سوریه و خرید جنگافزارهای روسی مهمترین این مسائل هستند.
اردوغان خواهان تروریست اعلام کردن گروههای شبه نظامی کرد از سوی ناتو است. وی همچنین تهدید کرد اگر این خواسته آنکارا مورد پذیرش نشود ترکیه نیز با گسترش پوشش دفاعی ناتو به بالکان و لهستان موافقت نخواهد کرد. در مقابل وزیر دفاع آمریکا گفت همه کشورها آنچه را که ترکیه تهدید امنیتی علیه خود محسوب میکند، به همین شکل نمیبیند.
در همین حال تصمیم اردوغان برای خرید سامانههای موشکی اس ۴۰۰ و حضور مستشاران روسی، خط قرمز ناتو محسوب میشود. آمریکا اعلام کرده است این کار باعث خواهد شد روسها به کدهای رمزگذاری شده اعضای ناتو دسترسی پیدا کنند. از این رو واشنگتن تهدید کرد اگر آنکارا دست به چنین اقدامی بزند معامله فروش ۱۰۰ فروند جنگنده اف ۳۵ و آموزش خلبانان ترک، متوقف خواهد شد.
آینده ناتو در سایه اختلافات داخلی
در حال حاضر یکی از مشهودترین تنشهای داخلی ناتو بحث ترکیه است. به نظر میرسد اردوغان تصمیم جدی در اجرای معامله خرید اس ۴۰۰ روسی دارد که این مساله میتواند آینده همکاریها در ناتو را با ابهام روبرو سازد. با این حال رابطه امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا معتقد است این اختلاف دیدگاهها بقای ناتو را تهدید نمیکند. وی در این باره به خبرنگار میزان گفت: «ترکیه شرقیترین کشور هم مرز با غرب آسیاست و خروج آن از پوشش ناتو، برای این اتحادیه نظامی خلاء امنیتی ایجاد میکند. به زعم من فارغ از جنگهای لفظی میان سران ناتو با اردوغان، این اختلاف در نهایت مدیریت میشود. زیرا هم ناتو به ترکیه احتیاج دارد و هم ترکیه به ناتو. پیشبینی من این است آنکارا از بین روسیه و غرب، غرب را انتخاب خواهد کرد.»
وی افزود: «در بحث تحولات شمال سوریه هم برخی گمان میکردند ترکیه و آمریکا در مقابل هم قرار میگیرند و همکاری این دو کشور در ناتو به پایان میرسد اما شاهد بودیم اردوغان با دریافت امتیاز از دولت ترامپ تنش موجود را کاهش داد؛ بنابراین در بحث اختلاف بر سر خرید تجهیزات نظامی روسی هم، ترکیه با دریافت مابهازایی از ناتو و آمریکا، دست کم سرعت حرکت به سمت روسیه را کاهش خواهد داد. زیرا دو طرف چارهای جز این ندارند. منافع ماندن ترکیه در ناتو به قدری برای هر دو زیاد است که هیچ کدام حاضر به پایان دادن به این همکاری نیست.»
ارتش ترکیه در رتبهبندی جهانی هشتمین ارتش بزرگ دنیا و در پیمان آتلانتیک شمالی پس از آمریکا، بزرگترین ارتش را در اختیار دارد. بدون شک ناتو برای ادامه حیات خود نیز به پشتوانه نیروی زمینی ترکیه نیاز دارد. اما آنچه در ادامه فعالیت ناتو خود را نشان خواهد داد بحث اختلاف بر سر نوع برخورد با روسیه و همچنین تنش میان دولت فرانسه با یکجانبهگرایی آمریکا و استفاده این کشور از ناتو به عنوان اهرم پیشبرد سیاستخارجی خود است.
این مهم در بیانیه پایانی نشست لندن که در ۹ بند ارائه شد نیز قابل مشاهده است. در بند سوم این بیانیه آمده است اقدامات تهاجمی روسیه تهدیدی برای امنیت منطقه آتلانتیک و یورو به شمار میرود. در حالی که پیش از این فرانسه و آلمان مخالف چنین رویکردی در قبال مسکو بودند. نکته دیگر توجه اعضای ناتو به «افزایش نفوذ چین» بود که تا قبل از این سابقه نداشت؛ لذا میتوان گفت تمرکز بر چالش چین تلاشی از جهت آمریکا برای درگیر کردن ناتو به یکی از موضوعات مهم سیاست خارجی خود بود، امری که محتمل است در آینده با موضعگیری منفی سایر اعضا روبرو شود. زیرا پیشتر نیز مکرون تاکید کرده بود نباید سیاستهای ناتو براساس دشمنی با روسیه و چین شکل بگیرد؛ بنابراین دور از انتظار نخواهد بود تفاوت نگاه به تهدیدات امنیتی، موجب بروز شکاف عمیق در میان اعضای بزرگ و قدرتمند ناتو و اختلال در همکاریها شود.