ترامپ نباید اژدهای خفته قدرت نظامی ایران را بیدار کند

ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا که چند هفته قبل در اشاره به فعالیت های هسته ای صلح آمیز کشورمان بصورت تلویحی از احتمال برخورد نظامی با ایران سخن گفته بود؛ اخیرا و پس از تجاوز به کشور یمن مجددا همان تهدیدها را با الفاظ تندتری تکرار کرد.

ترامپ روز دوشنبه گذشته و در تهدید تازه خود علیه جمهوری اسلامی ایران گفته است: نگذارید هیچ‌کس فریب بخورد! صدها حمله‌ای که توسط حوثی‌ها انجام می‌شود، همگی از سوی ایران سرچشمه می‌گیرد و توسط ایران طراحی شده است. هرگونه حمله یا اقدام تلافی‌جویانه‌ بیشتر از سوی حوثی‌ها با نیرویی عظیم پاسخ داده خواهد شد و هیچ تضمینی وجود ندارد که این نیرو فقط به همان‌جا پایان یابد.

او در ادامه اتهامات خود علیه جمهوری اسلامی ایران مدعی شد که ایران هر حرکت آنها (انصارالله یمن) را دیکته می‌کند، سلاح در اختیارشان می‌گذارد، پول و تجهیزات نظامی بسیار پیشرفته تأمین می‌کند و حتی آنچه «اطلاعات» خوانده می‌شود را نیز در اختیارشان قرار می‌دهد.

ترامپ ادعا کرد: از این لحظه به بعد، هر گلوله‌ای که توسط حوثی‌ها شلیک شود، به‌عنوان گلوله‌ای در نظر گرفته خواهد شد که از سوی ایران و تحت هدایت ایران شلیک شده است.

در همین راستا، خانم کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید هم در اظهاراتی در پیوست حرفهای ترامپ گفت: بهتر است ایران این رئیس جمهور را جدی بگیرد! [۱]

*ترامپ پس از روی کار آمدن در دومین دوره ریاست جمهوری خود، ۲ رقیب عمده بین المللی را برای ایالات متحده رصد کرده و به همین منظور تقلا می کند خود را به هماوردی با آنان برساند.

یک حریف روسیه است که آمریکا تصمیم گرفته به وسیله مذاکره و به بهانه جنگ اوکراین او را به گوشه رینگ ببرد و حریف دیگر جمهوری اسلامی ایران است که ترامپ با توجه به اتخاذ ادبیات دشمنانه نشان داده است در قبال ایران هنوز به جمع بندی مشخصی نرسیده است. یک عدم جمع بندی ژنتیکی که کاخ سفید به دلیل ناتوانی در محاسبه قدرت ایران به آن مبتلی شده است.

پس از دانستن این نکته راهبردی باید به تهدیدات نظامی ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران و میزان واقعی بودن آنها پرداخت.

آمریکا پیش از این و در مقاطع دیگری که موقعیت سوق الجیشی به مراتب بهتری هم داشت و از قضا برای حمله به ایران هم چندان بی میل نبود اما با حضور اکثریتی مردم ایران در صحنه و درایت ولایت فقیه عملا ناتوان شد و نتوانست به ایران حمله کند. طبعا در موقعیت جدید که هم آمریکا ضعیف تر است و هم ایران خود را در ساحت های جدیدی از قدرت تثبیت کرده است؛ احتمال حمله نظامی گسترده به ایران عملا غیر ممکن است.

می ماند احتمال عملیات های ایذایی و چیزی شبیه به آنچه که مردم در صبح روز پاسخ اسرائیل به عملیات وعده صادق در روزنامه ها خواندند!

احتمالات روی کاغذ حتی بروز همین عملیات های ایذایی از سوی آمریکا را نیز چندان قوی ارزیابی نمی کند. لکن باید به یک نکته راهبردی دیگر دقت کرد و آن اینکه آمریکا در قبال ایران بصورت ژنتیکی دچار یک جنون آنی نیز هست و طبعا رفتارهای یک فرد مجنون نیز در چارچوب های معقول قابل ارزیابی نیست.

بدین قرار نباید احتمال دیوانگی و حماقت ترامپ را از نظر دور داشت.

و اما به روایت یک ضرب المثل قدیمی که می گوید: "هر دیوانه ای به کار خویش هوشیار است" نیز باید دقت کرد که رفتار احتمالی ترامپ در حالت دیوانگی هم البته از یک قاعده مهم پیروی می کند و آن اینکه اژدهای خفته قدرت نظامی ایران نباید بیدار شود!

چه اینکه آمریکا نه تنها براورد متقنی از میزان قدرت ایران ندارد بلکه ایران امروز نه یک کشور کوچک که یک هژمونی بزرگ جهانی است که حتی اگر روسیه هم در اوکراین به برتری نظامی رسید به واسطه ایران است.

از این گذشته آمریکا تجربه عملیات موشکی عین الاسد و قاطعیت ایران در پاسخ را نیز از خاطر نبرده است.

اینها از جمله دلایلی است که اثبات می کند در صورت حماقت ترامپ نیز ما عملا با یک عملیات محدود، کنترل شده و نامحسوس مواجه خواهیم بود که قرار است حرف و حدیث های مربوط به آن نه در میدان که در عرصه رسانه و دیپلماسی به گپ و گفت تبدیل شود. (همانند پاسخ های محدود اسرائیل به ایران)

درباره تحلیل پیش گفته البته یک سند تاریخی جالب هم وجود دارد که به عنوان شاهد مثال؛ اثبات‌گر تحلیل پیشین است.

آن سند تاریخی هم جنجال تبلیغاتی و البته حمله نظامی ترامپ به پایگاه نظامی شعیرات سوریه در سال ۲۰۱۷ است.

ماجرایی که طی آن ترامپ پس از مدتها تهدید نظامی سوریه -در دوران بشار اسد- به بهانه ادعای استفاده حکومت سوریه از سلاح شیمیایی؛ در یک نیمه شب چند فروند موشک را به پایگاهی در خاک سوریه شلیک کرد که نه تنها برای سوریه و محور مقاومت راهبردی نبود بلکه عملا کسی حتی اسم آنرا هم نشنیده بود.

این حمله و دستاورد مساوی با صفر آن به حدی سخیف، بی مبنا و فاقد دستاورد بود که حتی در عرصه رسانه و تحلیل نیز با ریشخند مواجه شد و همه فهمیدند که حماقت ترامپیزه صرفا یک عملیات علیه دشمن فرضی را طراحی کرده است که نشان دهد آمریکا مقتدر است. اما در نتیجه کار عملا یک آبروریزی بزرگ رقم خورد و همه دانستند آمریکا از جایی که رد پای ایران باشد هراس دارد.

اکنون و در قبال تهدیدات نظامی ترامپ که یک روز به بهانه فعالیت های اتمی و یک روز به بهانه فعالیت های مقاومت یمن اظهار می شوند نیز باید دانست که ما به یمن اقتدار کشور، قدرت اکثریتی مردم و ایمان و تسلیحات نیروهای نظامی کشور نه تنها با هیچ جنگ بزرگی مواجه نیستیم بلکه با برخورد کوچک هم مواجه نیستیم و در بدترین حالت فقط یک احتمال ضعیف مبنی بر دست زدن ترامپ به حماقت وجود دارد که آن هم از اهمیت زیادی برخوردار نیست و مردم صرفا در روزنامه ها و رسانه ها متوجه اخبارش خواهند شد. البته اگر رخ بدهد...