در پی انتشار برخی مسائل در فضای مجازی درباره آیتالله آملی لاریجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که به آیتالله محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان نسبت داده شده است، آیتالله آملی لاریجانی نامهای منتشر کرد.
اخبار سیاسی_ مهمترین بخشهای این نامه که در پاسخ به انتقادات آیت الله یزدی نوشته شده است، بدین شرح است:
گفتهاید «رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده و دستگیر می شود، بعد اعتراض می کند که چرا گرفتید»
در همین یک جمله 2 خلاف واقع گفته اید: اولاً شخصی که دستگیر شده رئیس دفتر اینجانب نبوده ، رئیس دفتر بنده ، آقای خلفی بود که در سلامت نفس و تقوا و فضل ، در میان خاص و عام در قوه قضاییه مشهور بوده و هست . آن آقا که اشاره کرده اید مسئول یکی از ده ها زیرمجموعه حوزه ریاست، بعنوان معاونت اجرایی حوزه ریاست بود. وی در واقع یکی از معاونت های آقای خلفی بود و نه رئیس دفتر بنده .
ثانیاً اینجانب هیچگاه اعتراض نکرده ام که چرا گرفته اید ، دستگاه قضایی خود باید بگوید .سخن بر سر فضا سازی های رسانه ای است . همه این فضا سازی ها نشان از آن دارد که یک پروژه بزرگتری در پس این القائات نهفته است و آن تخریب اینجانب و شاید هم تخریب های دیگر. مساله همین است. و الا بنده سینه ام خزانه الاسرار اتهامات مجموعه ای از معاونان ، قائم مقامان و آقازاده های مسئولان و شخصیت هاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را می پردازم .
یکی نیست از این خبر گزاریها و صدا و سیما بپرسد این آقا در تصمیمات کدام مسئول قضایی موثر بوده است ؟
آقای محسنی ، آقای خلفی ، آقای منتظری، آقای کریمی ، آقای ذوالقدر ، آقای امینی ، آقای تویسرکانی و .... اصلاً این مقامات دستگاه قضایی به وی اعتنایی می کردند ؟ مدیریت کلی اینجانب بر دستگاه قضایی از ناحیه همین مدیران ارشد و روسای دادگستری ها بوده است. بگویید در کدام مورد بنده توصیه خاصی نسبت به این فرد کرده ام .
گفته اید " به اسم مدرسه علمیه ، کاخ ساختند ! آیا ارث پدرت بود ، از کجا آوردی ساختی"
واقعاً اینگونه ادبیات تا بحال در حوزه های علمیه در این سطوح سابقه داشته است؟
بنده در همین ساختمان جامعه مدرسین برای نمایندگان طلاب و فضلاء به طور مبسوط مسأله ساختمان مدرسه علمیه ولی عصر را توضیح داده ام و شما حتماً اجمال آن را شنیده اید . یکبار هم که در منزل خودتان حضوری توضیح داده بودم ، ولی گویی بنای شما بر این است که بر مطالب خلاف واقع تان اصرار بورزید و با اینکه برای شما مساله را توضیح داده ام و حجت را تمام کرده ام ، باز همان خلاف واقع ها را تکرار می کنید. خلاصه آنچه را گفته ام ، برای آگاهی عموم عرض می کنم :
1- استناد دادن ساختمان مدرسه به این جانب خلاف واقع است . مدرسه علمیه ولی عصر وقف است . واقف آن هم مرحوم والد ما ، آیت ا... العظمی میرزا هاشم آملی قد سره بود (که انشاء ا... نمی فرمایید مگر ارث پدرش بود!) متولی این وقف هم امروز ، بنده نیستم . فقط بجهت اینکه امور مدرسه زمین نماند، وکالتی به بنده داده اند. زمانی که مدیر مدرسه وضعیت نابسامان ساختمان قبلی مدرسه را مطرح کردند ، بنده به جهت اشتغال در قوه قضاییه به ایشان گفتم که اینجانب در ساخت مدرسه هیچ دخالتی نمی کنم و این از باب مصالح مختلفی بود که بنای بر رعایت آنها داشتم از جمله همین حرف و حدیث ها که جنابعالی گاه و بی گاه بیان می کنید . ایشان بعد از مدتی گفت یکی از آشنایان ما که مساجد و ساختمان های مشابهی ساخته است ، حاضر است ساختمان مدرسه را بعهده بگیرد و بانیانی هم برای اینکار بیابد . بنده هم گفتم به شرط آنکه هیچ ارتباطی به اینجانب پیدا نکند ، مانعی ندارد.
حالا جناب آقای یزدی بفرمایید استناد ساخت این مدرسه به بنده چیست ؟ می فرمایید " از کجا آوردی ساختی " آقای عزیز اول استناد ساخت مدرسه به بنده را ثابت کن ، بعد بپرس از کجا آوردی.
ثانیاً مساجد و مدارس علمیه همیشه بانیانی دارد که مساعدت می کنند، چه اتفاق خاصی در این مورد افتاده است که آنهمه مدارس علمیه از پاسخگویی به این سوال مستثنی هستند و این مدرسه باید پاسخگو باشد .
مدتی در قم غائله برپا کرده بودند خصوصاً برخی از نمایندگان قم که این ساختمان برخلاف قوانین و ضوابط و با دخالت رئیس قوه ساخته شده است ، که البته همه اش کذب بود . اینجانب کمترین توصیه ای برای نحوه ساخت آن نداشتم ، و بعد از تحقیق کاملی که شرحش را در همان جلسه پیش گفته ، ارائه کرده ام، روشن شد ساختمان مدرسه بر اساس قوانین و ضوابط جاری ساخته شده و هیچ تخلفی صورت نگرفته .
قوه قضاییه ملک شخصی کسی نیست . رکن نظام است و همه باید به ایشان کمک کنند تا بتواند پیشرفتی برای دستگاه قضایی به ارمغان بیاورد . این روشن است . اما تعریض شما به اینکه قوه قضاییه در رکود بود ، کذب است . دستگاهی که در سال 97 قریب هفده میلیون پرونده رسیدگی کرده ، در رکود بوده ؟
طبق آمار مرکز آمار و فناوری اطلاعات ، در طول سالهای متمادی حضور بنده در دستگاه قضایی ، هرسال میزان خروجی پرونده ها یا بیش از ورودی بوده و یا چیزی در حدود آن . با این حساب دستگاه قضایی در رکود بوده است؟ آقای یزدی شما و انصافتان
در طول این ده سال قریب شش هزار قاضی جذب دستگاه قضایی شده و در نتیجه عدد قضات به بیش از یازده هزار نفر رسیده ، در حالی که کل آنها قبلاً قریب هفت هزار نفر بودند . این رکود است !
در طول این ده سال تشکیلات دستگاه قضایی تحولات بسیاری پیدا کرده ، از جمله تاسیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات که موجب تحولات قابل توجهی شده است ، همینطور تحولات اساسی در سازمان ثبت که رئیس سابق آن آقای تویسرکانی با شجاعت به پیش برده بود . همینطور در معاونت منابع انسانی و معاونت راهبردی و دیوانعالی کشور . تحولات اساسی در ساختار نظارتی قوه قضاییه و تحولات بسیار دیگر که اینجا مجال ذکرش نیست .
به اعتراف رئیس دادگستری وقت تهران که اکنون سخنگوی قوه است ، در طول این ده سال ، بیش از صد سال عدلیه ، امکانات برای دادگاه ها و دادسرا ها فراهم گردیده است . اینهم رکود است ؟ !
جناب آقای یزدی ، با شعار دستگاه قضایی از رکود خارج نمی شود و با تبلیغات سوء ، تحولات چشمگیر سابق، رکود محسوب نمی شود . باید دید شاخص ها چگونه تغییر کرده اند . حضرتعالی چه تحقیق مستقلی انجام داده اید که محرز شده است در ظرف همین چهار پنج ماه اکنون نرخ رشد تعداد پرونده های رسیدگی شده ، بیشتر شده و یا نرخ رشد تعداد قاضی جذب شده ، بیشتر شده و ...
همین دادگاه های مفاسد اقتصادی که برگزاری آنها موجب خوشحالی مردم و تقدیر آنها شده است ، کارهای اصلی اش که همان تحقیقات و رسیدگی های دادسرایی آنها است ، عمدتاً در زمان این حقیر انجام شده است.
پس برگردید از آن قضاوتهای ناصواب و ناعادلانه تان .
به گزارش فارس، ظاهراً علت نامه امروز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، سخنانی است که چند روزی است از قول اظهارات آیتالله یزدی در فضای مجازی منتشر شده است.
در اظهاراتی که به آیتالله یزدی نسبت داده شده، آمده بود:
هرچند در مسالهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رییس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر می شود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! ... از کجا آوردی ساختی؟