مسعود خوانساری در دومین همایش ملی تشکلها با اشاره به رنج تاریخی اقتصاد ایران بهدنبال فاصلهگذاری بین دانش تجربی و سیاستگذاری اظهار کرد: نهاد دولت همیشه ترجیح داده پیش از آن که بازیگران واقعی اقتصاد کشور را بهکار گیرد، متکی به گفتههای مدیران بالادستی و اداری باشد، در حالی که کنشگران واقعی عرصه اقتصادی بیش از مقامات اداری به نیازهای اساسی عرصه فعالیت خود آگاهی دارند.
اخبار اقتصادی- رئیس اتاق بازرگانی تهران با بیان این که فرهنگ سنتی ایران به مهارت و خبرگی و کسوت اعتقاد داشته ولی نظم بوروکراتیک معاصر ایران به چنین مفاهیمی قائل نیست افزود: در شرایطی که حتی تکنوکراسی مدرن در دهه 40 بر کشور حاکم شد هم فضا برای حضور کنشگران متخصص فراهم بود.
وی ابراز کرد: اعتقاد دارم مدیران ارشد کشور به مشورت گرفتن از متخصص حرفهای اعتقاد دارند، اما بدنه میانی و کارشناسی دولت نهتنها چنین نگاهی ندارند، بلکه حتی با این ایده ستیز دارند، لذا این که دولت بگوید معتقد به استفاده از دانش تشکلهاست کفایت نمیکند بلکه باید سازوکار فرهنگی و قانونی برای تمکین به خواستههای اساسی بخش خصوصی در بدنه اجرایی دولت فراهم شود.
خوانساری وفور درآمدهای نفتی را یکی از دلایل کمرنگ شدن تشکلگرایی در کشور دانست و گفت: این درآمدها در برههای بهقدری زیاد شد که دولت عملاً از ملت بینیاز شد و حتی نیاز به دریافت مالیات هم نداشت و اوج این نگاه مربوط به سالهای میانی دهه 80 است و متأسفانه باوری در کشور شکل گرفت که "وقتی ما هم پول داریم و هم اختیار چرا باید سراغ دیگران برویم؟!".
رئیس اتاق بازرگانی تهران ادامه داد: در چنین شرایطی افرادی در دولت آمدند که اعتقادی به بخش خصوصی نداشتند و بهدنبال دریافت رانت بودند و خروجی آن فسادی شد که دامنگیر کشور شده است.
وی اضافه کرد: همچنین کارشناسان دولتی بهدلیل ارتباط با افراد بدون هویت صنفی و تخصص اولاً در معرض فساد قرار گرفتند و ثانیاً نسبت به همه فعالان اقتصادی که سالم یا غیرسالم بودند موضع تدافعی پیدا کردند، پس طبیعی است که جامعهای که به نخبگان خود پشت کند محکوم به فروپاشی اقتصادی است.
خوانساری با بیان این که نادیده گرفتن نظرات نخبگان باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومی میشود، گفت: متأسفانه طی یک سال گذشته شواهد زیادی تأیید میکند که رفتار دولت اینگونه تنظیم شده که مستقل از نگاه و نظر تشکلها رفتار کند، بهعنوان مثال ادامه توزیع ارز 4200تومانی، ادامه پرداخت ناعادلانه یارانه نقدی، عدم توجه به پیشنهادات تشکلها برای اصلاح ساختار بودجه و عدم توجه به پیشنهادات مطرحشده برای بازگشت ارز صادرات، نمونهای از این موارد است.
رئیس اتاق بازرگانی تهران تصریح کرد: متأسفانه امروز دولت با عارضه بیتصمیمی مواجه است، چرا که متوجه شده بدنه اجتماعی او را همراهی نمیکند، شاهد مثال هم همین تصمیم در مورد حذف یارانه بنزین است. تصمیم به این اندازه مهم بهسرعت خنثی شد چرا که مردم نه نسبت به ثمرات اجرای آن آگاه شدند و نه مدیران از طریق تشکلها به مردم اطمینان خاطر دادند.
وی تشکلها را بازوی حرفهای و مشاور منطقی دولتها در اقتصادهای توسعهیافته دانست و خاطرنشان کرد: تشکلگرایی یعنی دولت بدون مشورت افراد صاحبنظر تصمیم نگیرد، ولی امروز چند درصد تصمیمات دولت با مشورت بخش خصوصی انجام میشود؟!
خوانساری با تأکید بر بازنگری اساسی در نظام اقتصادی فکری و اجرایی کشور گفت: همانطور که نظام سیاسی نیاز به احزاب دارد، اصول اقتصادی بدون تشکلها به موفقیت نخواهد رسید. شما همین امروز محاسبه کنید که چند درصد از افرادی که از آنها بهعنوان مفسد یاد میشود عضو تشکلها بودند و من بهجرئت میگویم این عدد نزدیک به صفر است.