دونالد ترامپ در شرایط بسیار سختی به سر می برد! نظرسنجی های صورت گرفته در آمریکا نشان می دهد که وی در ایالاتی کلیدی مانند پنسیلوانیا، میشیگان، ویسکانسین و فلوریدا از رقیب احتمالی خود یعنی "جو بایدن: عقب افتاده است. از سوی دیگر، نظرسنجی اخیر دانشگاه "کوئینیپیاک "نشان می دهد که تنها ۳۷ درصد از شهروندان آمریکایی مشی حاکم بر سیاست خارجی این کشور را مورد تایید قرار می دهند.
در چنین شرایطی امکان دارد " سیاست خارجی " به پاشنه آشیل دولت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ تبدیل شود، خصوصاً آنکه جو بایدن به عنوان یک فرد شناخته شده در حوزه سیاست خارجی آمریکا قصد دارد در صورت راهیابی به دور نهایی، رئیس جمهور آمریکا را از همین منظر به چالش بکشد.
رئیس جمهور آمریکا به خوبی می داند که برای "تغییر شرایط موجود" یا باید دست به "اقناع افکار عمومی آمریکا" در حوزه سیاست خارجی خود بزند یا مشی حاکم بر دیپلماسی و سیاست خارجی دولت خود را تغییر دهد.
گزینه نخست تقریباً منتفی به نظر می رسد! نزدیک به سه سال شانتاژ تبلیغاتی ترامپ علیه کشورهایی مانند ایران، ونزوئلا، چین و....نتیجه ای جز سرزنش افکار عمومی و مخالفت با ماجراجویی های کاخ سفید از سوی شهروندان آمریکایی نداشته است.
ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ وعده داده بود تا هزینه های آمریکا در آن سوی مرزها (از جمله در منطقه غرب آسیا) را کاهش دهد اما نه تنها به این وعده خود عمل نکرده است، بلکه هزینه های واشنگتن را نیز به صورت تصاعدی در نقاط مختلف افزایش داده است.برکناری "رکس تیلرسون" و
" مک مستر" از قدرت و جایگزینی "جان بولتون " و " مایک پمپئو" نیز نه تنها کمکی به اقناع افکار عمومی آمریکا در قبال سیاست خارجی حاکم بر کاخ سفید نکرد، بلکه منجر به افزایش نارضایتی ها نسبت به یکجانبه گرایی حاکم بر ایالات متحده شد.
با این حال ترامپ برای انتخاب گزینه دوم، یعنی "تغییر در سیاست خارجی آمریکا" نیز محدودیتها و موانعی دارد! اگر رئیس جمهور آمریکا جان بولتون یا مایک پمپئو را از قدرت برکنار کند، با مخالفت طیفی از نومحافظه کاران و اعضای تی پارتی مواجه خواهد شد.
در این خصوص، مذاکرات مخفیانه و مفصلی بین اعضای ارشد حزب جمهوریخواه با ترامپ در جریان است.اگر رئیس جمهور آمریکا اطمینان یابد که می تواند در ازای جلب آرای افراد مستقل و بخش ناراضی جمهویخواهان سنتی، می تواند آرای بخشی از اعضای تی پارتی و نومحافظه کاران را نادیده بگیرد، لحظه ای در اخراج بولتون و پمپئو درنگ نخواهد کرد. اما از سوی دیگر، ترامپ به خوبی می داند که چنین اقدامی منجر به بهره گیری دموکراتها از هرج و مرج به وجود آمده میان جمهوریخواهان سنتی و طیفهای تندروی این حزب خواهد شد.
به نظر می رسد بازی خطرناکی که ترامپ در ابتدای سال ۲۰۱۷ و همزمان با حضور رسمی در کاخ سفید آغاز کرد، به یک "قمار دوسر باخت " برای وی تبدیل شده است. هم اکنون، هر تصمیمی که ترامپ بگیرد برای وی و همراهانش گران تمام خواهد شد. این بدترین نقطه ای است که یک سیاستمدار میتواند در آن قرار گیرد.ترامپ در بهترین حالت ممکن، می تواند "نحوه مرگ سیاسی" خود را انتخاب کند، بدون آنکه بتواند ماهیت موضوع را تغییر دهد.
حنیف غفاری