حجتالاسلام عبدالمجید اشکوری استاد و مدرس فلسفه سیاست با تحلیل تئوری جدید سعید حجاریان تحت عنوان "مشارکت مشروط" که در آن به تشریح راهبرد اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی پرداختهشده، اظهار داشت: در جریان اصلاحطلبان طیف گستردهای از تفکرات وجود دارد. یکی از طیفهای این جریان از افرادی تشکیل شده که پیرو تفکرات لیبرالیستی بوده و پایبندی درستی به مبانی انقلاب اسلامی ندارند.
وی افزود: آقای حجاریان بهعنوان رهبر این جریان برای پیادهسازی مبانی لیبرالیسم در کشور، از گذشته بحث دموکراسی مشروط را مطرح میکرد و در تشریح آن بیان میداشت که "جامعه ایران در شرایط کنونی قادر نیست که به دموکراسی تمامعیار دست پیدا کند و لذا باید بهسمت دموکراسی مشروطه برویم".
این کارشناس فلسفه سیاست یادآور شد: حجاریان یکی از ملزومات دستیابی به دموکراسی مشروطه را حضور مشروط در انتخابات اعلام کرده و معتقد است برای تحقق اصلاحات ساختاری در نهادهای حاکمیتی، باید اصول دموکراسی مشروطه در کشور بهدقت پیاده شود.
** رویکارآمدن ترامپ و افکار فاشیستی؛ چالش جدید اصلاحطلبان
اشکوری تصریح کرد: جریان اصلاحات در حال حاضر با چالشهای زیادی روبهرو است که یکی از مهمترین این چالشها تحولات ساختاری در آمریکا است. بهقول مارکسیستها که معتقدند نهایت لیبرالیسم، فاشیسم است، امروز شاهد هستیم که شخصی چون ترامپ با اعتقادات فاشیستی در رأس هیئت حاکمه آمریکا قرار دارد.
وی با بیان اینکه ساختار سیاسی اجتماعی آمریکا که پرچمدار تئوری لیبرال دموکراسی است، امروز به ورطه فقدان تئوریک رسیده و دیگر تفاوتی نمیکند فردی دموکرات هدایت آن را بهعهده داشته باشد یا فردی جمهوریخواه، گفت: نظامهای دیگری در دنیا که بر پایه لیبرال دموکراسی بنا شدهاند، امروز در بحث مسائل اقتصادی و اجتماعی با چالشهای جدی مواجه شدهاند.
این استاد علوم سیاسی تأکید کرد: امروز شاهد هستیم آمریکا و اروپا که مهد تفکر «لیبرال دموکراسی» در دنیا محسوب میشوند، بهدلیل تزاحم منافع از دیکتاتورترین رژیمهای منطقه حمایت میکنند و عربستان را با تمامی جنایتهایی که در روز روشن انجام میدهد، در لیست گروههای تروریستی خود قرار نمیدهند.
وی گفت: آقای حجاریان در تلاش است تا بهجای اینکه بگوید لیبرال دموکراسی دچار بحران هویتی شده، ترامپ را مشکل آمریکا بهعنوان رهبر لیبرال دموکراسی معرفی کند.
اشکوری اضافه کرد: نکته دیگر این است که جریان اصلاحات برای اداره کشور تئوریهایی را با الگوبرداری از تئوری لیبرالیسم تعریف میکند که این تئوریها از سوی دولت یازدهم و دوازدهم به مرحله اجرا درآمد و در عمل شاهد هستیم که در بعد فرهنگی اجرای این تئوریها موجب تزلزل نهاد خانواده شده و عواقب آن در ناهنجاریهای اجتماعی کنونی جامعه متجلی شده است، از سوی دیگر سیاست تنشزدایی در قبال آمریکا که از ابتدای دولت تحت حمایت اصلاحطلبان، اصلیترین راهبرد معرفی شد، از اساس با شکست مواجه شده و همه این عوامل موجب شده تا دید مردم نسبت به کارایی تئوری کشورداری اصلاحطلبان که مبتنی بر تئوری لیبرالیسم است، بهکلی منفی شود.
** خروجی دولت برآمده از جریان اصلاحات «اشرافیگری» بود
این استاد حوزه و دانشگاه تأکید کرد: خروجی زمامداری دولت کنونی که برآمده از جریان اصلاحطلبی بوده، چیزی جز اشرافیگری و عدم روحیه جهادی در بدنه دولت نبوده است.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: آقای حجاریان برای بقای تئوری اصلاحطلبی در سپهر سیاسی کشور، میکوشد تا با اعمال رفتارهای رادیکال و سوار شدن بر موج اعتراضات اجتماعی، افکار عمومی را از ایرادات اساسی تئوری لیبرال دموکراسی گمراه کند.
اشکوری ابراز کرد: اینکه امروز شاهد هستیم مدیریت جهادی و کار برای رضای خدا در عرصه خدمترسانی به سیلزدگان به نتایج مطلوبی منجر میشود و اینکه تفکر حاکم در سپاه پاسداران میتواند موجب برقراری امنیت پایدار در کشور و حتی منطقه شود، موجب ایجاد چالش جدی در تئوریهای لیبرال دموکراسی در کشور شده است.
وی درعینحال با تحلیل خطمشی گروههای دیگر اصلاحطلب در سالهای اخیر تصریح کرد: گروه دیگری از اصلاحطلبان بهخلاف آقای حجاریان و همفکرانش، تجربه رفتارهای رئیس دولت اصلاحات را سرلوحه کار خود قرار داده و بر همین اساس در تلاشاند تا با رفتارهای تعریفشده در چارچوب نظام، از بیان سخنان لیبرالیستی تند اجتناب کنند.
استاد و مدرس فلسفه سیاست ادامه داد: احزاب اصلاحطلب چون کارگزاران که امروز نهادهای اجرایی کشور را در اختیار دارند، با کارآمد جلوه دادن عملکرد خود در این شش سال، سعی در متقاعد کردن مردم برای اخذ رأی مجدد از آنها را دارند، بهعکس طیف تندروی اصلاحطلبان که از سویی با نهادهای نظارتی چون شورای نگهبان درگیر است و از سویی دیگر سرمایه اجتماعی خود را از دست داده است.