در این شهرآورد برهوت و در شب افت اکثر بازیکنان، فرشید اسماعیلی جزو معدود بازیکنان زمین بود که چند حرکت زیبا کرد. او حتی نزدیک بود با دریبل سیدجلال گل برتری استقلال را بزند ولی خودش تعریف میکند در لحظه آخر توپ به ته استوک کاپیتان قرمزها خورد. پرسپولیسیها میدانستند اگر فرشید را از کار بیندازند، زهر خط حمله استقلال را میگیرند به همین دلیل کمال کامیابینیا سایه به سایه او حرکت میکرد و هر جا هم توپ میگرفت، دو بازیکن سعی میکردند یا توپ را بگیرند و یا او را بزنند. ساعتی بعد از شهرآورد، در حالی که فرشید آماده بازگشت به خانه بود، موفق شدیم در لابی هتل آکادمی دقایقی با ستاره آبیها گفتوگویی کنیم.
* فرشید شهرآورد عجب مسابقه بدی شد. طرفداران که ناراضی هستند، کارشناسان هم همینطور. ما رسانهها هم دوست داشتیم بازی جذابتر شود ولی...
چه بگویم... این شهرآورد نه به ما چسبید و نه به پرسپولیسیها. اصلاً شهرآورد خوبی نشد. شاید خستگیای که در بازیهای قبلی داشتیم روی کار ما و پرسپولیس اثر گذاشت. نمیخواهم توجیه کنم ولی اگر دو تیم در شرایط بهتری جلوی هم قرار میگرفتند، بازی هم بهتر میشد. با این حال از هوادارانی که ناراحت هستند به عنوان یک عضو استقلال عذرخواهی میکنم. میدانیم آنها که در ورزشگاه بودند و آنها که در خانه، دوست داشتند بازی قشنگی ببینند، هدف ما هم همین بود ولی نشد. عذرخواهی میکنیم.
* از نظر خیلیها بهترین بازیکن زمین تو بودی، مخصوصاً در نیمه دوم که معدود حملات بازی را پایهریزی میکردی.
من تلاشم را کردم. خداوکیلی ما هم برای بردن و انجام بازی خوب به زمین میرویم. همه بازیکنان اینطور هستند. من میدانستم مسئولیت سنگینی روی دوشم است، اما بازی در یک دقایقی طوری شده بود که کلاً هافبکها از جریان بازی خارج بودند. من خیلی دنبال این بودم که توپ بگیرم ولی شرایط مسابقه فرق میکرد. در نیمه دوم هم هر زمان صاحب توپ شدم سعیام این بود تیم را جلو ببرم.
* خیلی روی تو خطا شد.
فوتبال است دیگر، شطرنج که نیست. ما به زمین میرویم که بازی کنیم. این هم اسمش شهرآورد است، شهرآورد هم جنگ است. بازیکنان تعارف ندارند. میآیند که محکم فوتبال بازی کنند. هر دو تیم میخواهند ببرند. اگر قرار باشد با دو خطا روحیهمان را ببازیم و مدام بگوییم روی ما خطا شده، که هیچ.
* به نظر میرسید در بعضی از صحنهها بازیکنان عمدی دیگری را میزنند. در یکی، دو صحنه خطا روی تو هم اینطوری به نظر میرسید.
همانطور که گفتم من بازیکنی نیستم که با چند خطا ناراحت یا عصبی شوم ولی اگر خطا عمدی باشد، روی آدم اثر میگذارد. شرایط بازیهایی مثل شهرآورد واقعاً خاص است و بازیکنان نمیخواهند بگذارند توپ رد شود. خود ما هم اینطور هستیم. خطا پیش میآید ولی عمدی زدن خوب نیست. فکر میکنم اگر این صحنهها پیش نیاید، بهتر است.
* یعنی فکر میکنی تو را عمدی زدند؟
نمیخواهم دربارهاش حرف بزنم ولی فکر میکنم این اتفاق یکی، دو بار در زمین بازی افتاد.
* مثلاً در یک صحنه احمد نوراللهی به کمر تو کوبید و باعث شد تا اعتراض کنی.
نه بحث اعتراض نبود. من داشتم با احمد صحبت میکردم. ببینید ما بازیکنان در زمین بازی با هم حرف میزنیم و حرف زدن به معنای دعوا کردن نیست. همانطور که ما با همه وجود به زمین میرویم، بازیکنان حریف هم میآیند. در آن صحنه هم من فقط داشتم با احمد صحبت میکردم که بعد ماهینی سمتم آمد و بعد هم آقای فغانی. به ایشان هم گفتم من فقط دارم با احمد صحبت میکنم. او به کمر من کوبید. به خود احمد هم گفتم عمدی زدی. وگرنه دنبال این نبودم که بخواهم دعوا راه بیندازم.
* فرشید شهرآورد عجب مسابقه بدی شد. طرفداران که ناراضی هستند، کارشناسان هم همینطور. ما رسانهها هم دوست داشتیم بازی جذابتر شود ولی...
چه بگویم... این شهرآورد نه به ما چسبید و نه به پرسپولیسیها. اصلاً شهرآورد خوبی نشد. شاید خستگیای که در بازیهای قبلی داشتیم روی کار ما و پرسپولیس اثر گذاشت. نمیخواهم توجیه کنم ولی اگر دو تیم در شرایط بهتری جلوی هم قرار میگرفتند، بازی هم بهتر میشد. با این حال از هوادارانی که ناراحت هستند به عنوان یک عضو استقلال عذرخواهی میکنم. میدانیم آنها که در ورزشگاه بودند و آنها که در خانه، دوست داشتند بازی قشنگی ببینند، هدف ما هم همین بود ولی نشد. عذرخواهی میکنیم.
* از نظر خیلیها بهترین بازیکن زمین تو بودی، مخصوصاً در نیمه دوم که معدود حملات بازی را پایهریزی میکردی.
من تلاشم را کردم. خداوکیلی ما هم برای بردن و انجام بازی خوب به زمین میرویم. همه بازیکنان اینطور هستند. من میدانستم مسئولیت سنگینی روی دوشم است، اما بازی در یک دقایقی طوری شده بود که کلاً هافبکها از جریان بازی خارج بودند. من خیلی دنبال این بودم که توپ بگیرم ولی شرایط مسابقه فرق میکرد. در نیمه دوم هم هر زمان صاحب توپ شدم سعیام این بود تیم را جلو ببرم.
* خیلی روی تو خطا شد.
فوتبال است دیگر، شطرنج که نیست. ما به زمین میرویم که بازی کنیم. این هم اسمش شهرآورد است، شهرآورد هم جنگ است. بازیکنان تعارف ندارند. میآیند که محکم فوتبال بازی کنند. هر دو تیم میخواهند ببرند. اگر قرار باشد با دو خطا روحیهمان را ببازیم و مدام بگوییم روی ما خطا شده، که هیچ.
* به نظر میرسید در بعضی از صحنهها بازیکنان عمدی دیگری را میزنند. در یکی، دو صحنه خطا روی تو هم اینطوری به نظر میرسید.
همانطور که گفتم من بازیکنی نیستم که با چند خطا ناراحت یا عصبی شوم ولی اگر خطا عمدی باشد، روی آدم اثر میگذارد. شرایط بازیهایی مثل شهرآورد واقعاً خاص است و بازیکنان نمیخواهند بگذارند توپ رد شود. خود ما هم اینطور هستیم. خطا پیش میآید ولی عمدی زدن خوب نیست. فکر میکنم اگر این صحنهها پیش نیاید، بهتر است.
* یعنی فکر میکنی تو را عمدی زدند؟
نمیخواهم دربارهاش حرف بزنم ولی فکر میکنم این اتفاق یکی، دو بار در زمین بازی افتاد.
* مثلاً در یک صحنه احمد نوراللهی به کمر تو کوبید و باعث شد تا اعتراض کنی.
نه بحث اعتراض نبود. من داشتم با احمد صحبت میکردم. ببینید ما بازیکنان در زمین بازی با هم حرف میزنیم و حرف زدن به معنای دعوا کردن نیست. همانطور که ما با همه وجود به زمین میرویم، بازیکنان حریف هم میآیند. در آن صحنه هم من فقط داشتم با احمد صحبت میکردم که بعد ماهینی سمتم آمد و بعد هم آقای فغانی. به ایشان هم گفتم من فقط دارم با احمد صحبت میکنم. او به کمر من کوبید. به خود احمد هم گفتم عمدی زدی. وگرنه دنبال این نبودم که بخواهم دعوا راه بیندازم.
* گفتی ماهینی؛ مصدومیت او بیشک بدترین اتفاق شهرآورد بود. همین چند دقیقه قبل گفتند رباط صلیبی پاره کرده.
بله، واقعاً ناراحت شدم. ببینید خود من بازیکن هستم و بارها مصدوم شدهام. میدانم مصدومیت چقدر بد است و چه حسی به آدم میدهد. حسین پسری با معرفت و دوستداشتنی است و انشاءا... زودتر برگردد. واقعاً بعد از بازی ما هم در استقلال ناراحت حسین بودیم. او بازیکن باانگیزهای است. ما استقلالیها هم آرزو میکنیم که حسین زودتر برگردد و برای پرسپولیس بازی کند. این انگیزهای که حسین همیشه داشته به بازگشت زودهنگام او به زمین کمک میکند.
* فرشید یک صحنه نزدیک بود گل بزنی و لحظه آخر بدشانسی آوردی که توپ به پای سیدجلال گیر کرد.
واقعاً بدشانس بودم وگرنه امشب (پنجشنبه شب) در شهرآورد گل میزدم؛ اگر هم گل نمیزدم، شک نکنید پاس گل میدادم. در آن صحنه من دیدم که سیدجلال میخواهد تکل بزند. اگر دقت کنید لحظه آخر توپ به ته کفش سیدجلال خورد؛ یعنی اگر توپ چند سانت این طرفتر بود و به ته کفش سیدجلال نمیخورد، گلش میکردم. اگر گل هم نمیزدم، موقعیتهای خوبی برای تصمیمگیری داشتم. الحاجی گرو آن طرف خالی بود و اللهیار صیادمنش هم بود؛ توپ رد میشد یا خودم گلش میکردم یا به آنها پاس گل میدادم ولی بدشانس بودم و توپ آن طوری به پای سیدجلال خورد.
* به هم چیزی نگفتید؟
چرا، من بازی که ادامه پیدا کرد به آقاجلال گفتم توپ آخرین لحظه ته کفشت خورد که لبخند زد و گفت: آره خورد به ته استوکم.
* بعد از بازی در ورزشگاه با هواداران استقلال هم برخوردی داشتی؟
نه.
* صحبتی با آنها داری؟ نگران تیم هستند.
اول از همه بگویم واقعاً استرس در شهرآورد بالا بود. همین کریخوانیها هم باعث شد تا کیفیت مسابقه پایین بیاید. هواداران استقلال فکر نکنند من قصدم توجیه است، نه. در این چند سالی که در تیم هستم همیشه واقعیتها را گفتم. متأسفانه تیم ما امسال تغییر زیادی کرده است. فوتبال بازی تیمی است، بازی یکی، دو نفر نیست. تیم ما امسال تغییر کرده در حالی که سال گذشته خیلی خوب فوتبال بازی میکردیم. اگر آن تیم سال قبل حفظ میشد، استقلال خیلی بهتر نتیجه میگرفت. الان هم درست است تغییرات زیادی داشتهایم ولی امیدواریم تیم روز به روز بهتر شود. خدا شاهد است ما هم برای برد به زمین میرویم و حتی دنبال مساوی نیستیم ولی چهکار کنیم که این تغییرات امسال دوباره تیم را عقب انداخت، اما انشاءا... در ادامه فصل نتایج بهتری میگیریم.
* در فضای مجازی هم کاملاً هواداران از تو تعریف میکنند.
من ناراحتم که نشد بازی را ببریم تا دل هواداران شاد شود. آنها خیلی به من لطف دارند و واقعاً میگویم هوادار استقلال مثل خانوادهام میماند. دوستشان دارم و همیشه نه من، بلکه همه بچهها میخواهند بهترین بازی را برایشان انجام دهند. خیلی به من پیغام محبتآمیز میدهند و امیدوارم بتوانم جواب محبتهایشان را در زمین بازی بدهم.
* سؤال آخر هم درباره پرسپولیس است. آنها روز دهم مهر باید با السد بازی کنند؛ پیشبینیات از این مسابقه چیست؟
به نظر من اگر پرسپولیس منطقی بازی کند، نتیجه خوبی حتی در قطر میگیرد. برای پرسپولیس در آسیا آرزوی موفقیت میکنم و انشاءا... به فینال برسد، چون نماینده ایران است.