چرا سیاستمداران واشنگتن می‌خواهند مردم همواره در هراس باشند؟

پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی به قلم رابرت مور نوشت: مایکل مک کال، رئیس کمیته امنیت داخلی مجلس نمایندگان آمریکا اخیرا در تاکید بر لزوم تصویب قانون پیشنهادی جدید خود موسوم به «مشارکت در مبارزه با تروریسم فرا صحرا» (TSCTP) گفته بود تروریسم در هر نقطه از جهان به مثابه تهدیدی علیه تمدن بشری است.

وی در این طرح ضمن ارائه پارامتر‌ها و شاخصه‌های مختلف، گزارشی درباره برنامه کنونی مبارزه با تروریسم که از سال ۲۰۰۵ توسط وزارت خارجه آمریکا اجرا می‌شود تهیه کرده بود. ولی استدلالی که مک کال برای جلب حمایت از طرح پیشنهادی خود مطرح می‌کرد فاقد درک لازم از پدیده تروریسم است.

بنابر این مطلب، تروریسم شکلی نامتقارن از جنگ است که به اندازه عمر خودِ جنگ‌ها سابقه دارد. ولی تجربه تاریخی نشان می‌دهد بشریت همواره بر آن پیروز شده و تروریسم هیچگاه تهدیدی موجودیتی برای تمدن بشری نبوده است. بله این درست که امروز تروریسم با استفاده از فناوری‌های مدرن می‌تواند شمار بیشتری از انسان‌ها را به کام مرگ بفرستد، ولی طرح این ادعا که هر مورد تروریستی که در جهان اتفاق می‌افتد، در کل تهدیدی علیه تمدن بشری به شمار می‌رود، به لحاظ تاریخی یک بزرگنمایی نادرست و غلط است.

مک کال تاکید می‌کند ده‌ها هزار تکفیری القاعده و داعش هم اکنون در آفریقا فعال هستند که باید به آن‌ها گروه‌های دیگر مانند بوکوحرام، الشباب و دیگران را اضافه کرد. حضور این تعداد تروریست در پی دو جنگ بزرگ و پس از اتخاذ ده‌ها مورد اقدامات کوچکتر در قالب مبارزه با تروریسم، هشداردهنده است. برآورد‌های مک کال حتی منطقه خاورمیانه، جایی را که گروه‌هایی مانند القاعده و داعش فعال هستند را دربرنمی‌گیرد.

در واقع تا قبل از سال ۲۰۰۱ القاعده بیشتر در نواحی روستایی افغانستان و بخش‌هایی از کشور جنگ زده سومالی فعالیت داشت و به ویژه از داعشی‌ها در هیچ کشور خاصی خبری نبود. بیست سال پیش در کشور‌هایی مانند عراق و سوریه و لیبی مانند امروز بخش‌هایی که هرج و مرج و بی قانونی در آن‌ها حاکم باشد - به گونه‌ای که به مامنی برای تروریست‌ها تبدیل شود - وجود نداشت.

افزون بر هزینه‌های چند صد میلیارد دلاری نظامی آمریکا برای جنگ با این گروه‌ها، آمریکا میلیارد‌ها دلار صرف آموزش ارتش‌ها و پلیس‌های دیگر کشور‌ها برای مبارزه مؤثر با تروریسم کرده است. دو کشور بزرگی که از این کمک‌ها بهره‌مند شده اند عراق و افغانستان هستند. ولی این آموزش‌ها موثر نبوده است بنابراین هیچ دورنمایی برای پایان این اتلاف وقت و هزینه به چشم نمی‌خورد.

با این حال در سال ۲۰۱۸ به نظر می‌رسد هنوز استراتژی سران کاخ سفید بر همین منوال و روش غلط قرار دارد. به عنوان مثال پنتاگون با وجود تحمل سال‌ها شکست ناامید کننده، همچنان درصدد است تا منابع مالی مورد نیاز را برای اجرای برنامه آموزش و تجهیز نیرو‌های سوریه تامین کند. غافل از آنکه تامین منابع مالی برای این کار یا اجرای قوانینی مانند TSCTP بدون اصلاح جدی راهبرد کلی آمریکا، تنها موجب تکرار همان تاکتیک‌های غلط گذشته در این کشور می‌شود.

کنگره باید در استراتژی مبارزه با تروریسم که از سال ۲۰۰۱ تاکنون اجرا می‌شود، بازنگری جدی و فراگیری داشته باشد. این کار مستلزم پذیرش قصور و کوتاهی گذشته و نیز رها ساختن فرضیات غلط دیرینه در درک پدیده تروریسم خواهد بود. این کار بهتر از آن است که مقامات باز هم سیاست‌هایی را پیگیری کنند که با وجود صرف میلیارد‌ها دلار از جیب مالیات دهندگان، در نهایت هیچ دستاورد امنیتی روشن و شفافی نخواهد داشت.