در خصوص توضیحات رئیسجمهور در مجلس باید گفت که در شرایط فعلی پای هرکس و هر مقام دولتی به مجلس باز شود با همین برخورد و به عبارتی عدم اقناع نمایندگان مردم روبهرو خواهد شد. شخصاً منتظر بودم رئیسجمهور نتواند نمایندگان را قانع کند چرا که مباحثی مانند تداوم رکود، کاهش ارزش پول ملی و رشد شدید نرخ ارز، ناموفق بودن برجام و... اصلاً تازگی نداشت و پیشتر نیز برخی وزرای اقتصادی نتوانسته بودند نمایندگان را راضی کنند. بنابراین قطعاً رئیسجمهور هم نمیتوانست پاسخ قانع کننده بدهد.
به عبارتی بینظمی و به هم ریختگی نظام اقتصادی در طول عمر دولت و بویژه در ماههای اخیر حداقل در حوزه ارزی و تجاری کاملاً مشهود است. حاشیههای ارز 4200 تومانی و تغییر بسته ارزی را همه دیدند.
از سویی پاسخ این پنج سؤال را باید در شواهد موجود در جامعه و زندگی مردم دید. ظرف 9 ماه ارزش پول ملی 150 درصد افت کرده است. تدابیر اشتباه پیدرپی باعث تشدید رکود، بیکاری، قاچاق و... شده و عملکرد دولت اصلاً قابل قبول نیست و آمارهای رئیسجمهور و تیم اقتصادی با واقعیت جور نیست. مثلاً رشد اقتصادی سال 95 که 12/5 درصد گزارش شده به دلیل پررنگ شدن رد پای نفت در اقتصاد است و این سهم حدود 9 درصد به نفت برمیگردد.
همچنین تکرقمی شدن تورم هم کاملاً مصنوعی و در اثر رکود، کاهش تقاضای مصرفی مردم و کاهش سرمایهگذاری رخ داد. در واقع اگر قرار بود به صورت واقعی تک رقمی شود، میبایست بهرهوری بالا میرفت و هزینه تولید و قیمت تمام شده کاهش مییافت.
از طرفی دوستان از کاهش قاچاق و به نصف رسیدن آن حرف میزنند. اگر واقعاً این طور است و از 25 میلیارد دلار به حدود 12 میلیارد یا مثلاً 15 میلیارد دلار رسیده، چرا پروندههای مکشوفه و واقعیتهای گمرک این را تأیید نمیکنند.
درباره کاهش آمار بیکاری به 12 درصد هم وقتی نرخ تشکیل سرمایه ثابت نزدیک به صفر است، این مسئله بیمعنی است. در این صورت چطور اشتغال ایجاد شده؟ از چه محلی؟