به گزارش افکارنیوز ، کمتر پیش می آید که برنامه های تلوزیون را ببینم؛ به همین خاطر اگر در جمع دوستانه یا فامیلی، صحبت از یک برنامه خاص شود، من معمولاً گوش می دهم و در سکوتی کامل به دیگران نگاه می کنم. گاهی اوقات در خصوص اتفاقات فضای مجازی هم، همین ماجرا رخ می دهد. مثلا همه در مورد فلان شاخ مجازی و حاشیه هایش صحبت می کنند و من فقط تماشایشان می کنم و هیچ چیزی از آن اتفاق نمی دانم و اصلا خود شخصِ «شاخ» را نمی شناسم.
به خاطر این نوع رفتار و نگاهم، گاهی از جانب دوستان دلسوزم مورد سرزنش قرار می گیرم. آن ها مرا به ارتباطات و تعامل با دیگران تشویق می کنند و دوست دارند به روز باشم. اگرچه دلسوزی دوستان را درک می کنم؛ امّا نکاتی هست که باید به آن ها دقت کرد.
آیا تا بحال شده که به رستوران بروید و بعد از نشستن روی صندلی، پیش خدمت بدون هیچ سوالی از شما، هر غذایی که خودش خواست را بیاورد و شما هم بدون اینکه حرفی بزنید، مشغول خوردن شوید؟! تصور کنید که غذا را به زور یا با علاقه خوردید و سیر شدید. پیش خدمت دوباره بدون اینکه از شما سوالی بپرسد، غذای دیگری بیاورد (و یا دوباره همان غذا را بیاورد!) و شما هم بدون هیچ صحبتی غذا را بخورید! تصورش هم تهوع آور است.
ما برای هرچیزی در زندگی، برای خودمان حق انتخاب قائل هستیم و اجازه نمی دهیم کسی به جای ما تصمیم بگیرد؛ اما در مواجهه با رسانه ها، این حق را از خودمان سلب می کنیم.
من هم تلوزیون می بینم و هم از شبکه های اجتماعی استفاده می کنم؛ اما طبق نیاز و برنامه ای که دارم.
برنامه ی تماشای تلوزیون برای من، بر اساس کنداکتور (معادل فارسی اش را نمی دانم) فلان شبکه تنظیم نمی شود. عمده ی حرف هایی که از رسانه ها منتشر می شود، برای من ارزش شنیدن و خواندن ندارند. همه ی برنامه ها براساس سلیقه و نیاز من ساخته نشده و من باید از بین آن ها، آنچه مناسب من است، انتخاب کنم. ضمن آن که معتقد هستم مطالبی که در رسانه ها منعکس می شوند، بدون عمق، سطحی و ناقص هستند.
هر رسانه ای، برای منظوری خاص تعریف شده است و اگر در جای خودش و جهت رفع نیازی از نیازهای ما استفاده شود، بسیار کاربردی و ارزشمند خواهد بود؛ امّا استفاده ی بی ضابطه از آن، مثل غذایی است که بی موقع و بی اندازه در حلقوم ما بریزند که نتیجه ای جز تهوع نخواهد داشت.