فیلم سینمایی "کمدی انسانی" ساخته "محمدهادی کریمی" در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و چندی پیش اکران خود در سینماهای ایران را آغاز کرده است.
فیلم جدید "محمدهادی کریمی" پس از نزدیک به 7 هفته اکران نتوانسته اقبال چندان زیادی را از سوی مخاطبان داشته باشد و با فروش 750 میلیون تومانی در رده های پایین جدول فروش سینمای ایران قرار دارد.
فیلم "کمدی انسانی" از همان ابتدای داستان با مشکلات فراوانی آغاز می شود. حدوداً یک ربع اول فیلم تخت، بدون داستان و کاملاً خنثی پیش می رود و برای مخاطبی که منتظر یک شروع درست سینمایی است حرفی برای گفتن ندارد.
فیلمنامه با وجود حضور خرده داستان های فراوان فاقد تنه اصلی است و در شخصیت پردازی ها و ایجاد رابطه میان بازیگران کاملاً ناتوان و در مانده است. روابط بازیگران به شدت سرد و بدون همخوانی بوده و هرکس در جایگاه خود کارش را می کند.
مشخص نیست که کریمی دقیقاً این فیلم را برای چه ساخته است. داستان اصلی نامعلوم بوده و شخصیت ها هم کمکی برای ایجاد نقاط عطف نمی کنند. داستان سرد و کسل کننده پیش می رود و کارگردان اصرار دارد این قصه کشدار را در قالب یک فیلم بلند سینمایی بگنجاند.
شخصیت های این فیلم به عمد بدون نام هستند که ایده و خلاقیت کارگردان است اما متاسفانه این کاراکترها علاوه بر بدون اسم بودن، بی هویت، بی پیشینه و بی منطق هستند.
محمدهادی کریمی به صورت مبالغه آمیزی درگیر عرفان و فلسفه است. فلسفه ای که در تصویر تبدیل به شعارزدگی شده به طوری که کریمی می توانست با تمرکز بیشتر از مقطع کودکی به سرعت گذر کند تا بتواند شکل درستی از کاراکتر اصلی اش به تماشاگر نشان دهد، در شرایط فعلی با فیلمی روبرو هستیم که از لحاظ بصری و ارجاعات دیالوگی می خواهد فیلم را جلو ببرد.
حضور یک پسر بوکسور، یک خبرنگار، یک معلم وسایر شخصیت ها داخل داستان شده و به نوعی معلق و به ادامه می مانند. این فیلم روایتی ناهمسان و ناپخته از دوران تاریخی نامعلومی است که مخاطب را گیج، گنگ و دلزده می کند.
فیلم کریمی با وجود تلاش چند جانبه برای داشتن حرفی فیلسوفانه و منسجم کاملاً بی هدف و گسسته ساخته شده و مخاطب را کاملاً درگیر روایتی نامعلوم از زمانی بی سرانجام می کند.